به تازگی فیلمی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که نشون میده تحقیرمی کنن نیروهای خط تولید لبنیات میهن رو !
من اون فیلم رو دیدم امیدوارم که اشتباه باشه ، به یکی از کارمندا میگه چرا ریش داری؟ به اون یکی میگه چرا سبیل داری ؟ به اون یکی میگه چرا فلان بهمان ؟ ! !
توی شرکتی که من کار می کنم ی سری از خانم ها مقنعه سر می کنند یکسری شال می پوشند من و چند نفر دیگه هم روسری داریم ! ریش و سبیل هم برای آقایون مثل انتخاب همین شال یا روسری یا مقنعه س ، یکی ریش و سبیل باهم دوست داره ، یکی نه ریش نه سبیل یکی فقط سبیل ، ،
بگذریم ، بزارین ی قصه واقعی براتون بگم که شاید برای آقای لبنیات میهن تجربه ای بشه :
سال 88 من تو ی شرکتی کار می کردم که قاب بدنه ال سی دی های سامسونگ رو تولید می کردیم .کارخونه بیرون از تهران بود و دفتر مرکزی تو خیابون شیراز حوالی میدون ونک تهران .
اون سال تازه ماشین لکسوس به ایران اومده بود و شرکت هم پولدار بود ، مدیرعامل یک لکسوس شاسی بلند مشکی خرید ولی همیشه تو پارکینگ بود ! مدیر مون یک پرشیا هم داشت و بیشتر سوار اون می شد و هر از گاهی به ندرت سوارلکسوس می شد !
دیگه تو شرکت همه پشت سر مدیر حرف می زدن که خسیسه و فلان و بهمان !
ولی من متوجه شدم که کفش های مدیر مارک گرون قیمتیه و ساعتش هم رادو بود ! به بچه ها گفتم فکر نمی کنم مدیر خسیس باشه ! آخه همه وسیله هاش بِرنده و گرون !
القصه یکروز که جلسه بازاریابی داشتیم خیلی آروم به مدیر گفتم : آقای فلانی چرا سوار لکسوس نمیشین ؟
فورا و بدون مکث گفت میدونی من بیشتر روزا میرم کارخونه . تو کارخونه همه کارگرن ، میدونی اگه این ماشینو ببینن چقدر دلشون میسوزه ؟ اونا که نمی تونن بخرن ، ولله من خیلی راضی نبودم اینو بخرم ، خریدم که ی وقت جلسه ای سمیناری جایی میریم پرستیژ شرکت حفظ بشه !
حالا آقای لبنیات میهن که کارگرها تو مسخره می کنی و فیلم می گیری و منتشر می کنی ، خوبه ببینی آدم هایی هستن که برای اینکه دل کارگرشون نشکنه خوشونو از لذتِ سواریِ ماشین آخرین مدلِ خودشون محروم می کنند ! خوبه که با رشد کردن کسب و کار انسانیت مون هم رشد کنه !
التماس تفکر !