محمد خیرآبادی
محمد خیرآبادی
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

ما متهمیم

ما متهمیم به سوء استفاده از داستان خلقت . انسان به بهانه « اشرف مخلوقات» بودن ، خود را ارباب طبیعت تلقی کرده و کارش شده هر چه بیشتر بهره کشی کردن از سایر موجودات. شواهد این اتهام کم نیست و الی ماشاءالله در دست است. به گونه ای که حتی اگر اعتراف هم نمی کردیم می شد گفت جرم ما مسجل است. اما مهم است که بدانیم این اتهام را کسی به بشر وارد نکرده است و مدعی و متهم یکی است. کتاب «دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان»*ترجمه­ی یکی از رسائل اخوان الصفا (رساله بیست و دوم)، یکی از نمونه های «خود حسابرسی» انسان در این زمینه است. اخوان الصفا گروهی مخفی و حلقه ای سری بودند که حدود ده قرن پیش توسط گروهی از ایرانیان مسلمان تشکیل شد. آنها معتقد بودند که می توان علم و فلسفه را با شریعت پیوند زد و در زندگی به کار برد. به همین منظور و برای تعلیم و تربیت اعضای خود رساله هایی درباره ریاضیات ، موسیقی ، نجوم ، فلسفه ، حکمت و الهیات ، بدون مشخص بودن نام نویسنده آنها ، می نوشتند. در این کتاب هم که در واقع رساله جانورشناسی آنهاست ، با فرمی داستانی سعی کرده اند آموزه های خود را تبلیغ و بیان کنند. «اخوان الصفا به کتاب کلیله و دمنه از جهت احتوای آن بر داستانهای حکمت آمیز و شرح معانی صداقت و صفا و نیز اسلوب رمزی که در پروردن داستان ها به کار داشته اهمیت بسیار می دادند»(ص.10) داستان این کتاب ، شرح شکایت حیوانات از دام و طیور و حشرات و آبزیان و درندگان است که از ظلم و ستم آدمیان جانشان به لب رسیده و پیش پادشاه پریان رفته اند. آدمیانی که به قلمرو پادشاه پریان (جزیره ای در دریای اخضر) وارد و در آنجا ساکن شده و متعرض حیوانات شده بودند تا آنها را به خدمت خود بگیرند. آنها هم در محکمه ای که پادشاه پریان ترتیب داده حاضر می شوند و از خود دفاع می کنند و برای کارهای خود دلیل می آورند. داستان هم طنز دارد و هم عمق. هم موقعیت سازی های بانمک دارد و هم بخشهای جالب و تفکر برانگیز. تمام کتاب شرح پاسخ نمایندگانِ هر دسته از جانوران است که به برتری طلبی های انسان داده می شود. نمایندگان آدمیان زیبایی چهره ، راست قامت بودن ، تناسب اندام ، داشتن حواس کامل ، برتری عقل و تدبیر ، سخنوری ، تسلط بر علوم و بسیاری از امتیازات دیگر را پیش می کشند. اما در جواب ، نمایندگان حیوانات ، بسیاری از آن افتخارات را مخدوش می کنند ، نقایص، ضعف ها و زشتی های انسان را یادآوری می کنند ، از خصوصیات و امتیازات ویژه جانوران مختلف می گویند و به آنها نشان می دهند کجای کارند. اخوان الصفا ده قرن قبل می می خواستند بگویند نسبت ما با جهان طبیعت به این سادگی ها که برای خود استدلال کرده ایم ، نیست. اینگونه نیست که ما بتوانیم بر جهان پیرامون به طور مطلق تسلط یابیم. حتی در قبال آن دسته از موجودات که تحت امر خود قرارداده ایم مثل گاو و گوسفند و اسب و... ، هم مجاز به هر کاری نیستیم.

امروز انسان به تجربه دریافته که دخالتِ بی حد و مرز او در طبیعت و جهان پیرامون آثار زیان بار و جبران ناپذیری دارد و برای جلوگیری از آن نتایجِ مضر ، که روز به روز بیشتر هم می شود ، باید تسلط خود را بر طبیعت محدود کند. امروز وضعیت وخیم محیط زیست در جهان اظهر من الشمس است. هر جنبنده ای را کشتن و خوردن آخرش می شود همین که این روزها به آن دچاریم. در واقع از این بابت ، اتهام ما امروز نسبت به ده قرن پیش مضاعف هم هست. ما متهمیم به اینکه در اصلاح نگاه انسان به طبیعت کم کاری کرده ایم. اینکه عقلای بشر ، فارغ از مناسبات قدرت و سرمایه، اجماع دارند که دخل و تصرف کمتر در طبیعت به منافع و مصالح بیشتر برای انسان می انجامد، یک بحث است و اینکه ما روز به روز بیشتر از قبل به ریشه خود تیشه می زنیم بحثی دیگر. و این اتهام بزرگتری است که متوجه ماست. ما حتی حرفهای خودمان را هم جدی نگرفته ایم و این یعنی آینده ای تیره و تار درانتظار ماست اگر همین امروز دست از ارباب طبیعت بودن بر نداریم.

* «دادخواهی حیوانات ، نزد پادشاه پریان ، از ستم آدمیان » ، از رسائل اخوان الصفا ، ترجمه عبدالمحمد آیتی ، نشر نی ، چاپ دوم 1393

محیط زیستطبیعتکرونا
دنباله کار خویش / برخی از یادداشتهایم در صفحه آخر روزنامه اعتماد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید