Mohammad Khoshbin
Mohammad Khoshbin
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

از تولید جوراب نایلونی تا پیدایش علوم میان رشته‌ای! (۱)

سلام. قصد دارم سری مطالبی رو با محوریت کتاب فیزیک وال استریت (The Physics of Wall Street: A Brief History of Predicting the Unpredictable) و جمع آوری برخی مطالب از کتب و سایت‌های مختلف اینجا منتشر کنم. به نظرم این مطالب میتونه برای کسانی که به اقتصاد، ریاضیات، فیزیک، بازارهای مالی و علوم میان رشته‌ای علاقه دارن مفید باشه. همین اول کار از اینکه نظراتتون رو با من در میون میذارید ممنونم :) .


  • لویی باشلیر، پدر علم اقتصاد ریاضیاتی

لویی باشلیر (Louis Bachelier) ریاضیدانی فرانسوی است که به عنوان اولین فردی که فرایندهای تصادفی را مدل سازی کرده شناخته می‌شود. وی در رساله‌ی دکتری خود با عنوان "The Theory of Speculation" برای اولین بار مدلی ریاضیاتی از حرکت براونی و استفاده‌های آن در ارزش‌گذاری اوراق مشتقه‌ی بازار سهام معرفی کرد. این رساله به عنوان اولین مقاله در مورد استفاده از ریاضیات پیشرفته در اقتصاد شناخته می‌شود. به همین دلیل باشلیر به عنوان پدر علم اقتصاد ریاضیاتی و به یکی از پیشگامان مطالعه‌ی فرایند های تصادفی شناخته می‌شود.

باشلیر که شاگرد هانری پوانکاره بود، در ۲۹ مارس ۱۹۰۰ از رساله ی خود دفاع کرد. البته به این دلیل که موضوعی ناشناخته برای ریاضیدانان را با ریاضیات آمیخته بود، کار او در آن روزها زیاد مورد استقبال قرار نگرفت. به همین دلیل به رساله‌ی او درجه ی پسندیده (honorable) داده شد که بالاترین درجه نبود (بالاترین رتبه برای درجه ی بسیار پسندیده بود). به همین خاطر کار باشلیر سال‌ها از دیده‌ها پنهان ماند تا اینکه ۵۵ سال بعد، پاول ساموئلسون (Paul Samuelson)، اقتصاددان آمریکایی و اولین آمریکایی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل اقتصاد، طی مطالعات خود در مورد ریاضیات بازارهای مالی با رساله‌ی دکتری باشلیر برخورد کرد.

لویی باشلیر
لویی باشلیر


  • مائوری آزبرن، ستاره شناسی که مقید به هیچ مرزی نبود

مائوری آزبرن (Maury Osborne) فیزیکدان آمریکایی که در اصل اخترشناس بود و مسائلی مانند چرخش سیاره‌ها و دنباله دارها را بررسی میکرد، کمی قبل از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم دانشگاه را ترک کرد و در آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی دریایی مشغول به کار شد. وی ابتدا بر روی مسائل مرتبط با صوت و انفجار در زیر آب مطالعه می‌کرد که تقریبا ربطی به اخترشناسی نداشت. او تا قبل از پایان جنگ بر روی موضوعات مختلفی کار کرد. به عنوان مثال در سال ۱۹۴۴ مقاله‌ای در مورد آیرودینامیک بال حشرات نوشت. آزبرن به جای بررسی موضوعات مرتبط با نیروی دریایی، وقت خود را صرف مطالعه‌ی موضوعات مورد علاقه‌ی خود می‌کرد. پس از پایان جنگ آزبرن پا را فراتر گذاشت و به رییس آزمایشگاه نیروی دریایی گفت که حتی روزی دو ساعت هم حاضر به کار برای دولت نیست و برای خود مسائلی دارد که باید به مطالعه بر روی آن ها بپردازد. مسائلی که هیچ ربطی به نیروی دریایی ندارد. اما به شکل شگفت آوری به او اجازه ی کار بر روی آن مسایل داده شد.

از آن به بعد آزبرن حدود ۳۰ سال دیگر در آزمایشگاه نیروی دریایی باقی ماند و به مطالعه بر روی موضوعات مختلفی از نسبیت و فیزیک کوانتوم گرفته تا جریان‌های آبی زیر دریا پرداخت. اما تاثیرگذارترین کار او که امروزه برای آن شناخته می‌شود در حوزه‌ای کاملا متفاوت بود. آزبرن در سال ۱۹۵۹ مقاله‌ای با عنوان «حرکت براونی در بازار سهام» منتشر کرد. موضوعی که باشلیر شصت سال قبل در مورد آن نوشته بود. اما جز ساموئلسون و گروه او کسی از آن خبر نداشت. پیشنهاد اینکه فیزیک حرفی برای گفتن در اقتصاد دارد کاملا تازه به نظر می‌رسید و به تازگی مورد توجه بازار سهام قرار گرفته بود.


پاول ساموئلسون
پاول ساموئلسون


اما تفاوت واکنش ها نسبت به رساله ی باشلیر که مورد توجه قرار نگرفت و مقاله‌ی آزبرن که مورد استقبال واقع شد جالب به نظر می‌رسد. باشلیر که برای اقتصاد به مثابه‌ی نیوتن برای فیزیک است در فرایند کاری خود با مخالفت‌های فراوانی رو به رو می‌شود و در نهایت رساله‌ی او مورد استقبال فضای دانشگاهی آن زمان قرار نمی‌گیرد. اما شصت سال بعد فردی با مطالعه بر روی همان موضوع، مورد حمایت دولت قرار می‌گیرد، بدون اینکه با مخالفتی در مورد موضوع کار یا روش کار خود رو به رو شود.

چرا شرایط اینگونه تغییر کرد؟ در مطالب بعدی به این سوال پاسخ خواهم داد.

اقتصادبازار سرمایهبورسفیزیکریاضیات
سلام. میخوام اینجا در مورد تجارب شخصی خودم از خوندن کتاب های مختلف و کارهای علمی مورد علاقه بنویسم. امیدوارم خوشتون بیاد و براتون مفید باشه. ضمنا ممنون که نظرتون رو در مورد مطالب میگید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید