تابستون دو سال پیش بود فک کنم. فارغ از درس و کتاب ! میخواستم تابستونمو مفید بگذرونم ( بگذریم که فقط یک روز صبح واسه ورزش بیدار شدم و بقیه روزا رو با خواب ناز گذروندم ! ) دروغ نگم تنها کار مفیدم کتاب خوندنم بود. چیکار میکردم ؟ عشق کتاب بودم یا به قول مامانم کرم کتاب. عاشق این بودم که برم کتابخونه و کتاب بخونم ! کتاب خوندنو با کتابای آن شرلی شروع کردم. تو ذهنم همون تیکه هایی بود که تو کارتونش دیده بودم و کتاب آنی شرلی در گرین گیبلز اما وقتی دیدم که 8 جلده از تعجب شاخ دراوردم و صد البته قول یکی یکی خوندن کتابا رو از خودم گرفتم. از جلد 2 شروع کردم. آنی شرلی در اونلی ...
کتاب مثل جلد قبلش با شروعی به قول آنی شاعرانه آغاز میشه! داستان آنی و رفیق صمیمیش دایانا. فصل های اول میپردازه به اتفاقات درون روستا از گاو سر به هواشون گرفته تا همسایه جدیدشون آقای هریسون. بعد هم میره سراغ آنی که تازه معلم مدرسه کوچک اونلی شده.
کتاب رو به کسایی که عاشق ژانر هیجانین توصیه نمیکنم؛ فک کنم یک جاهاییش حوصلشون سر بره !
عشق آنی به معلمی باعث دوومش تو مدرسه علیرغم جوون بودنش میشه! با بچه های کلاسش دوست میشه و حتی بینشون یک نابغه هم پیدا میکنه! پائول اروینگ. پسری از خانواده اروینگ که تازه به اونلی اومده.
داستان با قبول کردن سرپرستی دوقلو هایی به نام های دیوی و دورا توسط ماریلا ادامه پیدا میکنه. دیویِ شیطون و دورایِ ساکت. خرابکاری های دیوی نقطه قوت این بخش از کتابه.
چقدر من یک جاهایی حرص خوردم ...
داستان یک فلش بک میخوره به گذشته. خانم لوندر مهربون و گذشتش با آقای اروینگ یا همون بابای پائول. ماجرایی عاشقانه اما ناکام. اما آنی اینبار هم دست به کار میشه تا این دو عاشق قدیمی رو به هم برسونه و موفق هم میشه عشق قدیمی جوانه هاش دوباره نو میشن و باعث و بانی یک عروسی میشن!
در گیر و دار های این عروسیه که جناب گیلبرت بلایت بالاخره یک حرکتایی از خودشون نشون میدن و آغازگر عشقی میشن که تو فصل های بعد بهش بیشتر پرداخته میشه.
خیلی گیلبرت نقش موثری تو این جلد نداشت بجز صفحه آخر!
کتاب با عاشقانه ای از آنی و گیلیبرت تموم میشه که جاداره بگم خیلی ناز و قشنگه .
بخشی از کارتون آنی شرلی :
آنه! تکرار غریبانه‌ی روزهایت چگونه گذشت، وقتی روشنی چشم‌هایت، در پشت پرده‌های مه‌آلود اندوه، پنهان بود. با من بگو از لحظه‌لحظه‌های مبهم کودکی‌ات، از تنهایی معصومانه‌ی دست‌هایت. آیا می‌دانی که در هجوم دردها و غم‌هایت و در گیر و دار ملال‌آور دوران زندگی‌ات، حقیقت زلالی دریاچه‌ی نقره‌ای نهفته بود؟ آنه! اکنون آمده‌ام تا دست‌هایت را به پنجه‌ی طلایی خورشید دوستی بسپاری، در آبی بی‌کران مهربانی‌ها به پرواز درآیی، و اینک آنه! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست، در انتظار توست.
ممنون که با من همراه بودین جلد های بعدی رو هم به همین ترتیب معرفی میکنم. در ضمن لینک pdf این جلد رو هم براتو گذاشتم . منتظر نظراتتون هستم !
امضا ؛ یک انسان ...
لینک دانلود کتاب آنی شرلی جلد اول
لینک دانلود کتاب آنی شرلی جلد دوم
