از زیارت روضه منوره که گذشتم عقبعقب آمدم و مثل همیشه در مسجد بالاسر دنبال گوشهجایی گشتم که نماز صبح را بخوانم و خلوتی با حضرتش کنم. مفاتیحالجنان بود و مهر و تسبیحی که با خود داشتم. پس از نماز و تسبیحات، فهرست مفاتیح را بالاپایین میکردم که به دلم افتاد جامعه کبیره را بخوانم. منی که تا به حال جامعه نخواندم و چیزی از آن نمیدانستم، چند عبارت و اصطلاح از آن بهقدری به دل نشست که مشتاق شدم آنها را بنویسم و جایی ثبت کنم تا بیشتر روی آن تأمل و تمرکز کنم.
• حضرت هادی صلواتاللهعلیه ائمه را به عنوان جهادگران راه حق اینگونه معرفی میکند که «شما ائمه در جهاد خویش، بَيَّنْتُمْ فَرائِضَهُ، وَأَقَمْتُمْ حُدُودَهُ، وَنَشَرْتُمْ شَرائِعَ أَحْكامِهِ، وَسَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ» هستید.
شما جهاد تبیین میکنید اما به آن اکتفا نمیکنید بلکه در راستای اقامه حد و حدود آن دست به اعمال قدرت میبرید. شما احکام را با استفاده از قدرت جهانیشدنشان به دنیا اشاعه میدهید و بدین ترتیب سنت الهی را در زمین مستحکم میگردانید.
• وَ الْبابُ الْمُبْتَلَىٰ بِهِ النَّاسُ؛ شما اهل بیت علیهمالسلام محل آزمایش الهی هستید چرا که شما ولی جامعه هستید و بر گردن انسان است که بار ولایت را بر دوش بکشد. هر چند که این انسان «ظلوما و جهولا» است و احتمالا از این امتحان سرشکسته بیرون میآید. خدا انسان را به واسطه شما امتحان میکند و نتیجه هم اینگونه حاصل میشود که «مَنْ أَتَاكُمْ نَجَا، وَمَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ». هر کس خود را به این در رساند نجات مییابد و هر کس که از این در جدا شد هلاک میشود. [وَهُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ]
• مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُم؛ ما منتظر امر و فرمان شماییم و در انتظار حکومت شما سر میکنیم. گویی امر شماست که حکومت را میسازد. شما امر بفرمایید که انسان به عزم خویش حکومت و دولت شما را در زمین مستقر نماید.
• بارها شنیدهام و بارها گفتهام که «نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ» و تا به حال پس از آن را نخواندهام که خود حضرت میفرمایند این یاری و این نصرت امام در چه زمینهای است و برای چیست؟
«حَتَّىٰ يُحْيِيَ اللّٰهُ تَعَالىٰ دِينَهُ بِكُمْ» تا خدا دینش را به واسطه امامانی که ما یاری میکنیم احیاء کند. گویی دین همیشه مرده است و از یادها میرود و پیوسته دین محتاج امام است که زنده گردد و این حیات وابسته به مردمی است که دور امام جمع میشوند و از او طلب زندگی میکنند. فراموش نکردیم که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میفرمود: مَثَلُ الإمامِ مَثَلُ الْکَعْبَة، اِذْ یُؤتی وَلایَأْتی.
در ادامه احیای دین میفرماید که «وَ يُظْهِرَكُمْ لِعَدْلِهِ، وَ يُمَكِّنَكُمْ فِي أَرْضِهِ»؛ خدا به واسطه شماست که عدلش را در دنیا ظاهر میکند و شما را در زمین پابرجا مینماید.
• كَلامُكُمْ نُورٌ، وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ؛ کلام شما و بیان شما نور است و امر شما مایه هدایت و سعادت. باریکتر از مو است این که حضرتش کلام و بیان امام را نور میداند که میتابد و جان تازه به مردگانی چون ما میدهد اما آنچه ما را تقویت میکند و به بذر ناچیز ما آب میپاشد که باعث بزرگی و راستقامتی ما میشود، امر و فرمان امام است. «اطاعت» از سمت ما در برابر امر ولی است که انسان را رشد میدهد و هدایت میکند. این دست ردی است بر تمام آنها که گوشه خانه و مسجد نشستند و دین را میخوانند و مطالعه میکنند اما هیچ حضوری در صحنه امورات ولایت ندارند و اقدامی برای راستقامتی بشر نمیکنند. برای اینها هیچ رشد و سعادتی نیست، هر چند زندگیشان پر از نور و برکت باشد.
• وَ بِكُمْ أَخْرَجَنَا اللّٰهُ مِنَ الذُّلِّ؛ سرانجام چنین بندگیای و فرمانبرداری از ما و چنان فرمانروایی و رهبری از سمت امام آن است که ما سر به زیرها و ذلیلان و خوارشدگان و توسریخورها و سلطهپذیرها و مستعمرهها میشود بلندقامتی و فرمانروایی و وراثی زمین و زمان.
• نهایت امر، حضرت ابنالجواد علیهالسلام به ما یاد دادند که چگونه دعا کنیم و چه چیزی را از آفریدگار انسان طلب کنیم که به کار انسان بیاید!
[اللهم] أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعارِفِينَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ وَفِي زُمْرَةِ الْمَرْحُومِينَ بِشَفاعَتِهِمْ...
انشاءالله که ما آنگونه که شایسته و صحیح است، عارف به امام زمانمان باشیم و از آنجا که تا آخرین نفس هر چقدر هم تلاش کنیم و هرکار هم کنیم باز عقبیم و باز هم کاری درخور امام نکردهایم، انشاءالله که مورد شفاعت و رحمت حضراتشان قرار بگیریم.
«إِنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
۲۴ بهمنماه ۱۴۰۲
مسیر مشهد-تهران