کلیپ تجمع شبانه یمنیها در صنعا جهت مطالبه و خونخواهی از شهدای بندر الحدیده را دیدم و یاد ماجرایی افتادم که به نظرم رسید تعریفش بد نیست. احتمالا چند بندی هم درد دل کنم از روزهایی که ما نیز آرزوی تجمعهای عظیم برای مطالبه حضور جدی ایران در جنگ را داشتیم اما نشد.
آقای سیدان، سردبیر مجله سوره، پس از حادثه غمانگیز ترور زائران حاج قاسم در کرمان، توئیتی منتشر کردند با این مضمون که «شهدای کرمان را باشکوه تشییع کنید که همه بدانند ما در جنگیم.»
همان روزها بود که آقا سید را در دفتر سوره دیدم. خاطرم هست آنجا درباره توئیتی که زده بود صحبت کردیم و ایشان قریب به مضمون به من گفت «اصل همین مطالبه (تشییع باشکوه) است که روایت میسازد و انتشارش را مهم میکند و اگر نه ممکن است اصلا هیچ تشییع جنازه باشکوهی هم انجام نشود!» صحبتهای دیگری هم شد. آقا سید از لحن بیان و موضع نامه بسیج علامه خطاب به رئیس شورای عالی امنیت ملی که در همان روزهای پس از ترور کرمان منتشر شد متعجب بود و آن را نامربوط به کلانروایت جنگ (اصطلاح مرسوم و متداوم مجله سوره) میدانست در حالیکه این نامه مثل همان
توئیت مطالبهای بیش نبود.
ما هم مطالبه میکردیم منتهی با این افزوده که از دیگران هم دعوت میکردیم به جای نشستن و نگاهکردندر صحنه حاضر شوند و مطالبه رهبری یعنی انتقام سخت را از ساختار طلب کنند. ما هم مطالبه کردیم با این تفاوت که در صورت بر زمینماندن مطالبه رهبری، ادای انسانهایی که وظیفهشان را انجام دادهاند و حالا کافیست بروند در گوشه دفترشان برای کودکان فلسطینی نماز بخوانند و گریه کنند و متن بنویسند را درنیاوردیم. باز هم پاستور و آذربایجان رفتیم که مطالبه انتقام سخت رهبری را فریاد بزنیم. بله برای ما هم اصل این مطالبه بود که معنا داشت و فهم این خیلی دشوار نبود که این حضور و این فریاد، به معنای اعلام آمادگی است، برای بازگذاشتن دست تصمیمگیران است، برای اعلان جنگ و احساس جنگ در میادین عمومی است.
همین تجمع اندکبسیجیها در برابر شعام و نهاد ریاست جمهوری تن خیلیها را لرزانده بود و خیلیها را عصبی کرده بود که «چرا دخالت میکنید؟ بروید میدان فلسطین تجمع کنید آنجا نمایشگاه مقاومت راه انداختهایم همه چیز امن و امان؛ هرشب هم مراسم است و شعر و سرود میخوانند و کبابترکی میدهند و شیرینی و شربت. کاری هم به کار ما نداشته باشید بگذارید ما خودمان برای آینده خودمان تصمیم بگیریم.» در پرانتز باید گفت که مشارکت ۳۹ درصدی انتخابات این جماعت را متعجب نمیکند. اینها خوب میدانند که «وعده صادق» نمیتواند مردم را در سیاست زنده کند وقتی که «طوفانالاقصی» را از میانشان خارج کردهای و به پستوی شوراهای عالی بردهای و برایش میبرّی و میدوزی و حتی از حضور شبانه پنجاه نفر در مقابل شعام هم میترسی و عصبی میشوی.
اینها از اصل همین مطالبه ساده میترسیدند. از اینکه مردم بویی از جنگ ببرند میترسیدند. بعد که ما آن روزها به یمن و یمنیها قبطه میخوردیم، دعوت میشدیم به جهاد تبیین و ایجاد کمیپن و راهانداختن پویش و برگزاری نمایشگاه و اجرای همایشهای بزرگ درباره فلسطین و مقاومت.
بگذریم؛ حرف زیاد است برای گفتن از آن روزها. تنها تجمع امشب یمنیها را باید دید و افسوس خورد به حالی که داشتیم؛ حالی که شایسته بود خیلی بهتر باشد برای ما ملتی که به مبارزه معروفیم و این حکومتی که به علمدار محور مقاومت مشهور.