پوشش تو ایران یه جورایی مثل یه کتابه که داستان فرهنگ و تاریخ ما رو تعریف میکنه. حالا فکر کن، ایران با این همه تنوع قومی و فرهنگی، از قدیمالایام تا حالا کلی مدل لباس و سبک پوشش داشته. از چادر و مانتو تو شهرهای بزرگ گرفته تا لباسهای رنگارنگ و سنتی کردی، لری، بلوچی و ترکمنی که هر کدوم یه دنیا حرف توشونه.
ریشههای پوشش تو ایران خب، اگه بخوایم یه کم عقبتر بریم، از دوره هخامنشیان و ساسانیان، لباسها نشوندهنده جایگاه اجتماعی و شغل آدما بودن. مثلاً پادشاه و درباریها لباسهای پرزرقوبرق با پارچههای ابریشمی و زربافت میپوشیدن که یه جورایی میگفت: "ما از همه بالاتریم!" حالا مردم عادی لباسهای سادهتر و کاربردیتر داشتن. تو مناطق مختلف هم به خاطر آبوهوا و سبک زندگی، لباسها فرق میکرد. مثلاً تو جنوب که هوا گرمه، لباسها سبک و نخی بودن، ولی تو مناطق کوهستانی مثل کردستان، لباسها گرمتر و چندلایه بودن.
فرهنگ و پوشش، دست تو دست هم حالا چرا پوشش اینقدر با فرهنگ عجینه؟ چون لباس یه جورایی پرچم هویته. تو ایران، فرهنگ اسلامی بعد از ورود اسلام خیلی روی پوشش تأثیر گذاشت. مثلاً حجاب شد یه بخش مهم از فرهنگ دینی، ولی این به این معنی نیست که همه یه مدل لباس میپوشیدن. هر منطقهای، قومیتی، حتی محلهای، یه سبک خاص خودشو داشته. مثلاً تو یزد، چادرهای مشکی و بلند خیلی مرسومه، ولی تو بندرعباس، زنها چادرهای رنگی و گشاد میپوشن که هم خنکه، هم قشنگه.

فرهنگ ایرانی یه جورایی همیشه تو تعادل بین سنت و مدرنیته بوده. مثلاً تو دوره پهلوی، رضاشاه اومد گفت همه باید لباس فرنگی بپوشن و چادر و پوشش سنتی ممنوع شد. این یه جورایی یه شوک فرهنگی بود! خیلیا مقاومت کردن چون لباسشون براشون فقط یه تیکه پارچه نبود، بلکه هویتشون بود. بعد انقلاب ۵۷ هم که حجاب اجباری شد، باز یه تغییر بزرگ دیگه تو پوشش مردم اومد. حالا مانتو و روسری شد یه جور یونیفرم غیررسمی برای خانمها تو شهرهای بزرگ.
لباس سنتی و قصههای پشتش حالا بیا یه کم از لباسهای سنتی حرف بزنیم که واقعاً روح فرهنگ ایران توشونه. مثلاً لباس کردی با اون رنگهای شاد و دامنهای بلند، یا لباس بلوچی با سوزندوزیهای خیرهکننده، هر کدوم یه داستان دارن. این لباسها فقط برای قشنگی نیستن، بلکه نشوندهنده تاریخ و سبک زندگی یه قومن. مثلاً تو لباس ترکمنی، طرحهای هندسی و رنگهای گرم نشوندهنده ارتباطشون با طبیعت و باورهای قدیمیشونه.
این وسط، یه نکته جالب اینه که لباس تو ایران همیشه یه جور ابزار ارتباطی بوده. مثلاً قدیما تو بعضی قبایل، نوع گره روسری یا رنگ لباس نشون میداد که یه زن مجرده یا متأهل. حتی حالا تو بعضی روستاها، هنوزم این رسمها زندهست. یا مثلاً تو عروسیها و مراسم، لباسهای پرزرقوبرق و خاص میپوشن که نشوندهنده شادی و اهمیت اون لحظهست.
مدرنیته و تغییر سبک پوشش حالا بیا یه کم بزنیم جلوتر به روزگار خودمون. تو ایران امروزی، پوشش خیلی متنوع شده. تو خیابونای تهران، یه طرف مانتوهای بلند و چادر میبینی، یه طرف دیگه مانتوهای کوتاه و رنگارنگ با شالهای مد روز. جوونا مخصوصاً خیلی دنبال اینن که استایل خودشونو داشته باشن. این وسط، شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و پینترست هم بدجوری رو مد و پوشش تأثیر گذاشتن. مثلاً یهو میبینی یه مدل مانتو یا شال ترند میشه و همه جا پرش میکنه!
ولی خب، این وسط یه سری محدودیتها هم هست. چون حجاب تو ایران اجباریه، خیلیا سعی میکنن تو همین چارچوب، خلاقیت به خرج بدن. مثلاً طراحای ایرانی الان مانتوهای عجیبغریب و شیک طراحی میکنن که هم حجاب رو رعایت کنه، هم بتونه بگه: "من خاصم!" این خودش یه جور مقاومت فرهنگیه، نه؟ یعنی تو بگو چی بپوشم، ولی من بازم خودمو نشون میدم!

فرهنگ و چالشهای پوشش یه چیزی که نمیشه نگفت، اینه که پوشش تو ایران گاهی اوقات موضوع بحث و جدل بوده. یه عده میگن حجاب اجباری با آزادی فردی جور درنمیاد، یه عده دیگه میگن این بخشی از هویت دینی و فرهنگی ماست. این بحثها باعث شده پوشش تو ایران فقط یه انتخاب شخصی نباشه، بلکه یه جور بیانیه سیاسی و اجتماعی هم بشه. مثلاً یه دختر جوون ممکنه با انتخاب یه مانتوی رنگی و شال گشاد بخواد بگه: "من اینجوری خودمو تعریف میکنم."
از طرف دیگه، تو این چند سال اخیر، خیلی از ایرانیها رفتن سمت ترکیب سنت و مدرنیته. مثلاً طراحای مد دارن لباسهای سنتی رو با طرحهای مدرن قاطی میکنن. یه مانتو با طرح سوزندوزی بلوچی یا یه شال با نقشونگار ترمه، هم شیکه، هم یه جور ادای احترام به فرهنگ قدیمیه.
جهانی شدن و تأثیرش روی پوشش حالا یه کمم از تأثیر دنیا حرف بزنیم. جهانی شدن باعث شده فرهنگهای دیگه هم بیان تو ایران. مثلاً جین و تیشرت که یه زمانی خیلی غریبه بودن، حالا همهجا هستن. برندهای خارجی مثل زارا و اچاندام هم که دیگه نگو! حتی تو بازارهای محلی، کپیهای این برندها غوغا میکنن. ولی جالب اینجاست که ایرانیها این مدهای جهانی رو میگیرن و به سبک خودشون تغییرشون میدن. مثلاً یه تیشرت ساده رو با یه شال سنتی و یه عالمه اکسسوری ترکیب میکنن و یه چیز جدید خلق میکنن.
نتیجهگیری خودمونی خلاصه که پوشش تو ایران فقط لباس تن کردن نیست، یه جور قصهست که هر کس با انتخابش تعریف میکنه. از لباسهای سنتی پر از نقشونگار گرفته تا مانتوهای مد روز و حتی چادرهای ساده، هر کدوم یه گوشه از فرهنگ غنی ایران رو نشون میدن. این وسط، فرهنگ ایرانی با همه تنوعش، همیشه راهی پیدا کرده که خودشو تو لباسها و استایلها نشون بده، حتی اگه محدودیت باشه یا مد جهانی بخواد یه چیزی رو تحمیل کنه. به نظر من، این تنوع و خلاقیت تو پوشش، نشون میده که ما ایرانیها چقدر عاشق اینیم که هویت خودمونو، به سبک خودمون، فریاد بزنیم!