دو هفتهای بود که دوست داشتم یک مطلب توی ویرگول بنویسم ولی موضوعی به ذهنم نرسیده بود. تا اینکه امروز تصمیم گرفتم اولین مطلبم رو مرتبط با یک مقاله که سال پیش خوندم بنویسم. در مورد افزایش سرعت کتاب خواندن.
دیگه نیازی به ذکر فواید کتاب خوانی نیست. فکر کنم همه آدمهای موفق دنیا حداقل یک بار مردم را تشویق به کتاب خواندن کردهاند. اما مشکلی که اکثر افراد (و تا مدتی پیش خود من) دارند سرعت پایین توی کتاب خوندن هست. من خودم قبلا نهایتا میتونستم یک کتاب ۷۰ ۸۰ صفحهای را توی ۲ هفته بخونم اما چند تغییر توی نحوه خواندن باعث شد که سرعتش افزایش پیدا کنه.
اصلا چرا ما کتاب خواندن را سخت میدونیم؟
احتمالا شما پیش خودتون فکر میکنید که خوندن چند ۱۰۰ کتاب در سال یک آرزوی محاله و برای این کار باید همه کارتون را تعطیل کنید چون اصلا وقتی برای خوندن این مقدار کتاب ندارید.
به صورت حدودی خوندن ۲۰۰ کتاب با سرعت ۴۰۰ کلمه در دقیقه به ۴۱۷ ساعت زمان نیاز دارد (WPM) . اگر فکرمیکنید که این مقدار زمان آزاد برای مطالعه ندارید بهتر است بدانید که میزان ساعتی که هر فرد به طور متوسط در سال مشغول دیدن تلویزیون و گشت و گذار در شبکههای اجتماعی است ۲۲۵۰ ساعت است. پس با کمی مدیریت زمان بهتر به راحتی میتوانید این مقدار زمان خالی را برای خود کنار بگذارید.
یک مشکل دیگر برای خواندن این مقدار کتاب سرعت خواندن ماست که معمولا ۲۰۰ کلمه در دقیقه است که فاصله زیادی با ۴۰۰ کلمه در دقیقه دارد. بزرگترین دلیل آن این است که به صورت ناخودآگاه ما کتاب را به صدا میخوانیم یعنی اینکه حتما موقع خواندن باید صدای خود را بشنویم یا حداقل آن را زمزمه میکنیم. این موردی است که باعث افت سرعت خواندن ما میشود. علاوه بر این ترس از دست دادن قسمتی از متن باعث میشود که ما تک تک کلمات را با تمرکز بالا بخوانیم. حتی قسمتهایی که اصلا مهم نیستند.
برای رفع این مشکل باید با چشمهایمان بخوانیم نه با زبانمان
ما از کودکی یاد گرفتهایم که با صدای بلند بخوانیم. برای همین است که هنوز هر زمان میخواهیم متنی بخوانیم آن را با صدا میخوانیم. با این کار سرعت خواندن ما به سرعت صحبت ما کاهش پیدا میکنه.
برای حل این مورد اول به این نکته توجه کنید که اینکه کلمات را تک به تک بخوانید اصلا مهم نیست و برای کتابخوانی در تعداد زیاد مهم درک مفهوم پشت این کلمات هست چون هرچقدر هم روی تک تک کلمات تمرکز کنید بعد از چند روز اکثر بخشهای آن را فراموش میکنید به جز مفهوم هر بخش و هر صفحه. به نسبت کتاب و موصوع آن ما خیلی جاها به صورت اتوماتیک این کار را انجام میدهیم. به عنوان مثال وقتی در متنی تاریخ ۱۳۶۳ را میبینید احتمالا شما آن را کلمه کلمه «هزار و سیصد و شصت و سه» نمیخوانید چون در همان نگاه اول مفهوم آن کامل در ذهنتان شکل میگیرد.
سعی میکنم توی یه مطلب دیگه چند راه برای افزایش سرعت خوندن جمع آوری کنم و اونها را بنویسم.