mmmaaassshhh828282
mmmaaassshhh828282
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

شکست هژمونی

کتاب شکست هژمونی، نوشته ادوارد سعید، نویسنده و تحلیلگر فلسطینی-آمریکایی در واقع شامل چهار مقاله از این نویسنده توی نشریات آمریکاییه که اوایل انقلاب منتشر شده. برای اینکه دید بهتری از فضایی که کتاب توش نوشته شده داشته باشیم، بهتره بدونیم ادوارد سعید سال 2003 (حدود 1382 شمسی) از دنیا رفته ومقالات این کتاب عموما دهه پنجاه و شصت شمسی نوشته شدن و نظریات و ارجاعاتی که توی کتاب داده میشه، مال اون برهه از زمانه. من این کتاب رو برای چالش کتابخوانی آذرماه طاقچه خوندم که طی اون باید یه کتاب مرتبط با جامعه شناسی رو بخونیم و دربارش بنویسیم.

تمرکز اصلی ادوارد سعید توی این کتاب، اینه که به جامعه آمریکا بفهمونه و یادآوری کنه که تحلیل وقایعی که توی ایران اتفاق میفته، به سادگی و فقط با یکی، دو روز تحقیق و پژوهش قابل تحلیل نیست و نمیشه اون رو تماما به ویژگی های اخلاقی ای مثل شهادت طلبی تقلیل داد. این که تکرار بسیار زیاد و تمرکز اخبار و مطبوعاتی که یک جانبه به قضایا و اتفاقات سیاسی نگاه میکنن چه تاثیر بدی روی افکار عمومی جامعه گذاشته. نکته جالبی که بخشی از کتاب به اون اشاره شده بود، تغییری بود که رسانه ها بعد از ماجرای کمپ دیوید در رابطه با انور سادات داشتن و سعی داشت از اون به عنوان یک نمونه استفاده کنه تا نشون بده از تامین منافع صاحب رسانه چقدر روی افکار عمومی مردم آمریکا تاثیر داره.

یکی از مشکلات کتاب که احتمالا بیشتر به خود طاقچه برمیگرده، این بود که پی نوشت ها به مکان متناظرشون لینک نشده بودن. هر چند که پی نوشت ها رو مترجم به کتاب اضافه کرده بود ولی باز هم خوندن پی نوشت ها باعث می شد که اطلاعات بیشتری راجع به ارجاعات و اشخاص و مکان ها و بقیه اطلاعات کتاب داشته باشیم.

خاورمیانه ای بودن نویسنده کتاب از طرفی و بزرگ شده آمریکا بودن ادوارد سعید، باعث شده بود تا دید خوبی نسبت به اثرات تصمیم های استعمارگران آمریکایی و اروپایی بر روی وقایع جاری خاورمیانه داشته باشه و بتونه این وقایع رو هم از طرف آمریکایی ها و هم از طرف مسلمانان و ساکنین جنوب غربی آسیا ببینه و بررسی کنه و سعی کنه خصوصا طرف آمریکایی رو نسبت به دلایل اصلی این وقایع آگاه کنه، این که نه خوی توحش و وحشی گری، بلکه طمع دستیابی به منابع بیشتر غربی ها دلیل اصلی خشونت و نفرت ساکنین این منطقه از غربی هاست و این خشم بالاخره باید خودش رو یه جایی نشون بده




زمانی که سرزمین و حقوق سیاسی عرب های فلسطینی توسط صهیونیسم غصب می شد یا شاعران ایرانی توسط ساواک شکنجه می شدند، برای غرب اهمیتی نداشت که مسلمانان رنج می کشند، زیر بار ظلم و ستم ایستادگی می کنند یا عشق و لذت را تجربه می کنند. برای غربی ها آن ها با ما تفاوت داشتند چرا که معتقد بودند شرقی ها نمی توانند زندگی را آن طور که ما می توانیم درک کنند


هنگامی که آیت الله خمینی که برخاسته از سنت دیرین مبارزه با یک حکومت سلطنتی استبدادی است، به عنوان یک مسلمان معتقد به مشروعیت ملی مذهبی و سیاسی خود تکیه کرد، به یک باره گویی اسلام بازگشته بود، مناخیم بگین چنان درباره ترس از بازگشت به قرون وسطی سخن می گفت که گویی از جانب غرب سخن می گوید. این در حالی بود که او با استناد به کتاب عهد عتیق از اشغال سرزمین اعراب توسط اسرائیلی ها حمایبت می کرد. سردمداران غربی نگران نفت خود بودند، نفتی که جماعت مسلمانی که برای سرنگونی آریامهر در خیابان ها تظاهرات می کردند قدر آن را به خوبی نمی دانستند


ادوارد سعیدافکار عمومیچالش کتابخوانی طاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید