چیزایی که الان بلدم، یا حاصلِ کارآموزی و کسب تجربه از دیگرانه، یا خودآموزی! معمولا برای یادگیری، از آدمای باتجربه سرنخ گرفتم و خودم به صورت خودآموز یه مهارتی رو کسب کردم. یه زمانی هم تو حوزهی فرانت، کارآموز بودم و در نهایت وقتی به نقطهی خوبی از تجربه رسیدم، آموزش به دیگران رو شروع کردم. دورههای کارآموزیای که داشتم، یه سریاش حضوری بود، یه سریاش غیرحضوری و کاملا آنلاین و بعضی از دورهها به صورت ترکیبی.
در ادامه کمی از جزئیات هر کدومش میگم تا روشن بشه که دقیقا چه توصیفی از اونها مد نظرمه.
۱. دورههای حضوری:
این دورهها رو که با کمک دوستان برگزار کردیم، کاملا حضوری بود. ویدئوهای آموزشیای که کارآموزها نگاه میکردن، منابعی که در اختیارشون قرار میگرفت، جلسات حل تمرین و کارگاههایی که در بازه زمانیهای خاص برگزار میشد و نهایتا تجربههایی که در یک محیط واقعی به دردشون میخورد رو طی یک فرآیندی سپری میکردن.
۲. دورههای غیرحضوری و آنلاین:
این دورهها از نظر ساختار، کاملا شبیه به دورههای حضوری برگزار میشد؛ با این تفاوت که کارآموز شرایطِ کار در یک مجموعه به صورت حضوری رو با گوشت و پوست حس نمیکرد و نمیتونست با چالشهاش دست و پنجه نرم کنه و تجربه به دست بیاره. ما فقط میتونستیم شرایط رو توصیف کنیم! اینکه خودش در اون فضا و اون چالشها قرار بگیره، قطعا یک لیگِ دیگهایه! مزیت دورهی غیرحضوری، همین آنلاین بودنش هست که خب با توجه به شرایط زندگی هر فرد، شرایط تحصیلی یا کاری، پوئن خیلی مثبتی هست؛ که میتونه برای خودش وقتهای بیشتری ذخیره کنه.
۳. دورههای ترکیبی:
ترکیب دورههای حضوری و غیرحضوری به این صورت بود که کارآموز همهی ساختار و فرآیند آموزش رو به صورت آنلاین دنبال میکرد و یکی دو روز در هفته در مجموعه حضور داشت. حالا این حضور میتونست جلسات حل تمرین باشه؛ طی کردن فرآیندِ عادیای که در روزهای دیگه داشت رو به صورت حضوری داشته باشه، یا برای کارگاهها و یا انجام کارهای تیمی در مجموعه حاضر میشد.
نمیخوام بهتون ذهنیت بدم، اما تجربهی شخصیم اینه که خروجیهای این دوره خیلی بهتر از دورههای کاملا حضوری یا کاملا غیرحضوری بود.
در مورد ساختار آموزش و فرآیندها، به خصوص دورههای ترکیبی، دوستانم طرحی رو با عنوان «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم؟» تدوین و منتشر کردن که منم همراهیشون کرده بودم. این طرح حاصل تجربههای شخصی و مجموعهای هست که در سالهای گذشته و دورههای مختلف داشتیم. چون خروجیهای باکیفیتی داشته، برای خودم این طرح خیلی مطلوب و دلچسبه.
ما همیشه به این موضوع تاکید داریم که در سالهای اخیر (به خصوص دورانِ پسا کرونا) و با تقویت فرهنگِ ارتباطات آنلاین، تمایل و انتخابِ افراد برای یادگیری و شرکت در دورهها و آموزشها، قطعا آنلاین یا ترکیبی هست. و با تجربه و دادههایی که داشتیم طرح رو نوشتیم و به چند مجموعه در چند استان ارائه دادیم.
من به تجربه و دادههامون بسنده نکردم و از طریق رسانههای اجتماعیای که داشتم، نظر بقیه رو هم پرسیدم. در ادامه نتایج این نظرسنجیها رو قرار دادم:
از ۱۶۷۰ نفری که شرکت کردن، ۲۷ درصد (۴۵۴ نفر) به کاملا حضوری رأی دادن؛ ۴۴ درصد (۷۳۵ نفر) به کاملا آنلاین و ۲۹ درصد (۴۸۱ نفر) به ترکیبی. [مشاهده]
از ۵۵۲ نفری که شرکت کردن، ۲۰ درصد (۱۰۸ نفر) به کاملا حضوری رأی دادن؛ ۴۴ درصد (۲۴۳ نفر) به کاملا آنلاین و ۳۶ درصد (۲۰۱ نفر) به ترکیبی. [مشاهده]
از ۳۳۱ نفری که شرکت کردن، ۳۰.۵ درصد (۱۰۱ نفر) به کاملا حضوری رأی دادن؛ ۳۵.۶ درصد (۱۱۸ نفر) به کاملا آنلاین و ۳۳.۸ درصد (۱۱۲ نفر) به ترکیبی. [مشاهده]
از ۱۷۳ نفری که شرکت کردن، ۱۵ درصد (۲۶ نفر) به کاملا حضوری رأی دادن؛ ۴۷ درصد (۸۲ نفر) به کاملا آنلاین و ۳۸ درصد (۶۵ نفر) به ترکیبی. [در استوری نظرسنجی شد]
هدفم از این مطلب این بود که بگم طرحی که تدوین کردیم، از ترکیب تجربه و دانش میاد. و نتایج نظرسنجی نشون میده که ترجیح افراد به یادگیری آنلاین هست و فقط حدود یک سوم جامعه آماریِ من به آموزش کاملا حضوری رأی دادن! و خب این برای خودم جوابِ خوبی بود که مسیری که طی کردیم و ازش خروجیِ خوبی گرفتیم، حداقل تا الان مسیر مناسب و درستی بوده. و اگر قصد داشته باشیم این مسیر رو ادامه بدیم، فقط باید به فکر تقویت و بهبود نقاط ضعفش باشیم.
بدون در نظر گرفتن نتایج نظرسنجی، اگر دوست داشتید، نظر شخصیِ خودتون رو بگید که با کدوم حالت، انگیزهی بیشتری برای کسب مهارت دارید؟ یا با کدوم روش راحتترید و علتش چیه؟ یا نظرتون در مورد مزایا و معایبِ حالتهای مختلف رو بنویسید.
برای ارتباط با من، تمام راههای ارتباطی رو در وبسایتم قرار دادم. اگر تلگرام پیام بدید، راحتترم :)