پست مدرن، عصیان اندیشه متفکرانی است که می پندارند مکتب ها و دستگاه های فلسفی مدرن و کلاسیک پاسخگوی انسان امروزی نیست. پست مدرن اصطلاح مفیدی است که به هر حال به عنوان چارچوبی برای فهم قضاوت های کلی و روبه افزایش در مورد جهان به کار میرود.
ایده جهانی پست مدرن منعکس کننده تغییرات اساسی در نگرش ها، سبک ها و رشته های علمی است که بعد از جنگ جهانی دوم در فرهنگ غرب پدیدار گشته است.از این دیدگاه پست مدرنیسم، جنبشی چندمنظوره است که نارضایتی خود را از دانش و عقیدهای که خویش را جهانی می انگارد، اظهار میدارد.
امروزه نگرش پست مدرنیسم تمام زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. این نگرش یک جریان فلسفی، یک نیروی فرهنگی و یک چارچوب ذهنی است که گزینش گرایی، ابهام، عدم قطعیت، پیچیدگی، چندفرهنگ گرایی و اشکال متعدد درک و فهم از جهان و متون را مورد تأکید قرار می دهد.
اعتقاد بر این است که طراحی و اجرای اصلاحات آموزشی، با افزایش کیفیت برنامه های آموزشی، میزان یادگیری فراگیران را افزایش خواهد داد. اصلاحات آموزشی، دارای تاریخچه ای طولانی است که معمولاً به شکل طبیعی در سطحی گسترده، به شکل مستمر و با رویکردی خوشبینانه انجام میگردد؛ اما اصلاحات زیر بنایی در برنامه های درسی، توام با چالش هایی شدید است: به این که چه چیزی در برنامه های درسی بایستی گنجانده شود؛ فرآیند انتخاب باید به چه شکل عملی شود؛ این انتخاب توسط چه کسانی و با چه قصدی باید انجام پذیرد وآنچه انتخاب شده چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت(خندقی،1394).
کشمکش در مورد برنامه درسی و مدیریت آن تا حدودی بر سر این موارد است: آموزش برای چیست؟ دانش چه کسی از همه ارزشمندتر است؟ دانش آموزان، والدین، معلمان یا اولیاء امور برنامه های درسی؟ آنچه امروزه در جریان اصلاحات برنامه درسی دیده میشود، این است که اصلاحات برنامه درسی از طرف کسانی انجام میگردد که ایده و نظرشان محدود به ساختارهای مدرنیستی است؛ که متأسفانه این ایده های مدرنیستی نیز اغلب در توجیه افراد جوان و برآوردن نیازهای آنان موفق نیستند .
دیدگاه پست مدرنیستی تغییر برنامه درسی
اصلاح برنامه درسی به شیوه مدرنیستی، خواه از بالا به پایین، خواه از پایین به بالا و خواه مشارکتی با تغییرات دستوری، نتیجه گرا، سیستماتیک و تعمدی همراه است؛ حتی در جایی که برای تغییرات برنامه درسی، از چارچوبهای نظری معاصر مثل: نظریه شخصیت یا استدلال های تربیتی استفاده میشود، با دیدگاه خاصی در مورد مدرسه، یادگیری و فراگیران روبه رو می شوید که الزاماً بر اساس دیدگاه مدرنیستی هستند. وجود چنین ایده هایی بسیاری از شرایط دنیای فوق مدرن را و واقعیات دنیای پست مدرن هستند، نادیده می انگارد(بیرمی پور،1389).
در اینجا پست مدرن به عنوان ایده ای که به تفاوتها اهمیت می دهد، به منعطف بودن زمان یادگیری، مکان یادگیری و از میان برداشتن محدودیت ها میپردازد، تصور میشود. باید اذعان نمود که معلمان باید در مواجهه با مباحث پست مدرنیستی با احتیاط رفتار نمایند. برای مثال، مک لارن و فرهمندپور ادعا کردند که موقعیت پست مدرنیسم بسیار فردگرا بوده، بیش از حد بر خط مشی های شخصیت، مصرف گرایی، چندگانگی و انتخاب تأکید و بازتولید قدرت و ساختارهای حاکم بر جامعه را رد میکند. بعضی معتقدند که پست مدرنیسم فقط ایده ای مبهم و تاریک بوده یا چیزی بیش از یک نظریه فریبنده نیست.
از ديدگاه پست مدرنيسمی دريافت می شود كه پست مدرنيسم به همان ميزان كه در نگاه فلسفی - اجتماعی خود گسترده و در قسمت هايی مبهم است، در برنامه درسی نيز ديدگاه منسجمی ندارد . البته ، می توان باتوجه به آن چه از ديدگاه متفكران اين جريان فكری به دست می آيد، خطوط كلی برنامه درسی را از ديدگاه پست مدرنيسم ترسيم كرد (بیرمی پور،1389). از اين رو ، به نظر می رسد كه برنامه درسی پست مدرنيسم چهار مسأله را مي تواند بررسی نمايد. كه عبارتند از :
1-ماهیت اقتدارگرایانه فرا رویت ها
2-توجه به دیگران
3-جامعه اطلاعاتی
4-هنر و زیبایی شناسی در زندگی روزمره