محمدعلی میلانی صدر
محمدعلی میلانی صدر
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

دائما درحال نقد دانشگاه هستیم، اما اصرار عجیبی برای دریافت گواهی حضور یک دوره آموزشی داریم!

بالاخره فرصتی پیدا کردم تا یکی از علایقمو دنبال کنم، من از تدریس لذت می‌برم اما با مشغله کاری و درسی که دارم معمولا فرصتی برای این کار ندارم. دوران لیسانس از طرف مرکز هدایت شغلی علم و فرهنگ چند کارگاه برگزار کردم. زمانی که ارشد رفتم هم دانشگاه خودم (خوارزمی) و انجمن کارآفرینی دانشگاه تهران هم چند کارگاه برای تدریس رو به من سپردن، بازخوردها خیلی خوب بود. تصمیم گرفتم یه موضوع جدید که توش تخصص دارم و تا حالا هیچ مرجعی دربارش نبوده رو به شکل وبینار توی ایسمینار تدریس کنم، این کارگاه واقعا عالی بود (میدونم هیچ بقالی نمیگه ماست من ترشه اما از نظر موضوعی خیلی جدید بود و تطابق کامل با سواد آکادمیک و سواد تجربی من داشت و حسابی مسلط بودم بهش از طرفی کاملا تجربه محور بود) وقتی کارگاه رو تعریف کردم، « چگونه یک استارتاپ مبتنی‌بر ماشین لرنینگ ایجاد کنیم؟‌» کلی پیام اومد برام اولش خوشحال شدم، اما پیام‌ها رو که دیدم ذوقم رفت، عمده پیام‌ها:

  • سلام، مدرک هم میدین؟
  • سلام، مدرک فارسیه یا انگلیسی؟
  • سلام، مدرک از کجا میدین؟
  • سلام، مدرک رو میشه برد دارالترجمه؟
  • سلام، مدرک فیزیکیه یا دیجیتال؟

خیلی عجیب بود، کمتر کسی بود که درباره ورکشاپ ازم بپرسه، با اینکه من آماده بودم بهترین توضیحات رو بهش بدم و بهترین RoadMap رو براش تعریف کنم. انقدر حجم این دست پیام‌ها زیاد شد که تصمیم گرفتیم به شرکت‌کننده‌ها گواهی حضور بدیم. یه موسسه پیدا کردم بهش زنگ زدم، بدون اینکه سوالی کنه گفت: « حله داداش، مدرک میدیم.» نه پروپوزالی ازم خواست نه رزومه‌ای، خیلی تو ذوقم خورد، آماده بودم تا بگم چه کارای مهمی تو این حوزه کردم و طرح درسمو بفرستم، اما خبری نبود، تو عالم خودم غرق شدم که یهو صدایی از پشت خط گفت: « ببین، هولوگرام هم میزنیم... فقط کاغذ قلم پیشت هست شماره کارت بگم؟» من: « چی؟ آها... بله...آره بگید شماره کارتو...» حسابی شوکه شده بودم، از اون روزایی بود که با خودت میگی برای چی؟ برای کی؟ نه کسی که تو کارگاه میخاست شرکت کنه، نه کسی که مدرک میداد، هیچ کدوم درباره محتوام از من سوالی نکردن! اما حرفه‌ای بودن ینی وقت کسی نگاه نمیکنه عالی باشی، این ذهنیت منه! من هرچی بلد بودم توی وبینار ارائه دادم. افرادی توی وبینار بودن که خیلی پیگیر بودن و دائم سوال میکردن برام خیلی جالب یود که اونا هیچ کدوم دنبال مدرک نبودن و واقعا میخاستن چیزی یاد بگیرن، اصلا پیگیر مدرکشون نشدن و به جاش سوالات جالبی حتا بعد از کارگاه ازم میپرسیدن. قصد ارزش گذاری اهداف آدما رو ندارم ولی واقعا یه گواهی حضور ارزش بیشتری ایجاد میکنه یا کلی نکته و اطلاعات علمی که سواد رو ارتقا میده؟ دائما درحال نقد دانشگاه هستیم، اما اصرار عجیبی برای دریافت گواهی حضور یک دوره آموزشی داریم. از فضای نقد استقبال میکنم و معتقدم نظام آموزشی نیاز به اصلاحات جدی داره، اما چرا کسانی مدرک‌گرایی را نقد می‌کنن از خیر یک گواهی حضور در ورکشاپ دو ساعته نمیگذرن؟ از اون فراتر عده‌ای فقط برای دریافت گواهی حضور شرکت میکنن. جوون‌تر که بودم از این دست مدارک زیاد گرفتم، اما نه برای خود اون مدرک، بخشی از پروسه یادگیریم بوده. خوب که فکرشو میکنم توی هیچ کدوم از فرصت‌های شغلی و فعالیت‌های جدیم به اون کاغذها و فایل‌های pdf که نوشته بودند:« گواهی می‌شود آقای محمدعلی میلانی صدر....» نیازی پیدا نکردم اگرچه هرثانیه به سواد کسب شده نیاز پیدا می‌کردم. به نظر میرسه تغییر پارادایم مدرک گرایی انرژی‌بر تر از این حرفا باشه. خطری که باهاش مواجه هستیم پروفایل سازی هست، افراد سعی میکنن خوب به نظر بیان تا اینکه واقعا خوب باشن.

دانشگاهمدرک گرایی
کارآفرین حوزه تکنولوژی، کارشناسی مهندسی برق، کارشناسی ارشد علوم کامپیوتر، وبسایت شخصی: moalimisa.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید