از همان اول که به حوزه محتوانویسی وارد شدم، بحث «کلمهای چند؟» داغ بود و هنوز هم هست. فرمولها و نظرات مختلفی برای نحوه قیمتگذاری محتوا نوشته شده که درنهایت هیچکدام مدنظر این مطلب نیست. (شخصاً به رقابت عرضه-تقاضا در قیمتگذاری قائلم و مطمئنم، که حتی کلمهای یک تومان هم امکان رقابت دارد و نمیتوان آگهیها را فیلتر کرد.) در این مطلب چالش دیگری مدنظر من است: چه کسی باید در ابتدا قیمت را اعلام کند؟ کارفرما یا کارپذیر؟
اگر در این شغل یکی دوسالی فعالیت داشته باشید، حتماً با این سوال مواجه شدهاید که کارفرما میخواهد شما قیمت را اعلام کنید. برحسب تجربهام، اعلام قیمت توسط کارپذیر مردود است و وقت هردو طرف را میگیرد. در ادامه خیلی مختصر و مفید این مسئله بررسی میشود.
فرض کنید کالایی دارید. برای دقت بیشتر، فرض کنید یک خودرو قرار است معامله شود. در مواجهه با آگهیهای فروش خودرو، ذکر عبارت بیمعنای «توافقی» از همه بیشتر آزاردهنده است. برفرض خریداری جلو بیاید و بگوید n تومان. اگر فروشنده نخواهد کمتر از قیمت n+50خودروی خودش را به فروش برساند، عملاً تلاش خریدار بیفایده است. همچنین زمان و انرژی هردو طرف این وسط هدر میرود. بهنظر میرسد حتی اگر پای چانهزنی هم درمیان باشد، فروشنده موظف است که یک قیمت مبنا بر روی کالای خود قرار دهد.
(شاید در این مثال به نظر برسد که فروشنده خودرو متناظر با فریلنسر محتوا است که به نحوی کلمه میفروشد. اما اگر کمی دقت و تردستی را چاشنی کنیم، آگهیدهنده خودرو با آگهیدهنده موقعیت شغلی همتراز میشود. بنابراین، فروشنده در این موقعیت، کارفرما است که قرار است موقعیت نویسندگی بلاگپست یا رپورتاژهایش را آگهی کند و خریدار، کارپذیر است که قرار است آن موقعیت را بهدست بیاورد. میدانم که بهترین مثال ممکن نیست و از همهجهت Fit نمیشود.)
در حوزه محتوا بحث مشابهی وجود دارد. هر دو طرف میخواهند بیشترین سود را ببرند. کارفرما بدش نمیآید با کلمهای ۲۰ تومان محتوایی دریافت کند که استانداردهای حداقلیاش را داشته باشد. کارپذیر هم بدش نمیآید کمتر از کلمهای ۲۰۰ تومان کار نکند. حالا وقتی کارفرما طلب رزومه، نمونهکار و تعرفه میکند، کارپذیر نمیداند که باید قیمت ایدئالش را اعلام کند یا قیمت متوسط بازار را؟ شاید هم کارفرما انتظار دارد کارپذیر همان اول، کف قیمتیاش را پیشنهاد بدهد. اما در واقع کارپذیر هیچکدام را نباید اعلام کند؛ راه اصولی بررسی موضوع کار، برنامه محتوایی و میزان زمان موردنیاز است تا یک قیمت منصفانه را اعلام کند. اما کارفرما چنین فرصتی به کارپذیر نمیدهد؛ چون محدود است. (درباره این محدودیت صحبت میشود.)
تا اینجای کار با پیچیدگی تعیین قیمت مواجه بودیم اما از طرف دیگر این بحث ساده است: کارپذیر قرار است به سراغ یک کارفرما برود؛ اگر نداند بودجه و تعرفه این کارفرما چقدر است یا چه بازهای را شامل میشود، درست مانند انداختن یک تیر در دل تاریکی است. بگذریم از چالشهایی که در اعلام تعرفه پیش میآید، آن هم وقتی که هنوز از موضوع کار و برنامه محتوایی اطلاع دقیقی ندارد.
دوبارهگویی است اما برای تأکید بد نیست: وقتی کارفرما قیمتی نمیدهد و منتظر است کارپذیر روی کار قیمت بگذارد، یک چالش اصلی نادیده گرفته شده. کارفرما محدودیتی در بودجه دارد اما کارپذیر میتواند به طیفهای مختلفی از رقمهای همکاری فکر کند. چرا کارپذیر بگوید کلمهای ۱۲۰ تومان و چرا ۱۲۸ تومان نه؟ اگر بگوید ۱۵۰ تومان و کارفرما جواب بدهد بالاتر از ۱۰۰ تومان امکان پرداخت ندارد، کارپذیر چه جوابی باید بدهد؟ اگر کارپذیر با کلمهای ۱۰۰ تومان هم تحت شرایطی و برای موضوعات سادهتر موافق باشد، میتواند رقم تعرفهاش را یکباره تغییر دهد؟ برعکس، اگر کارپذیر بگوید ۱۰۰ تومان و بعد از توافق و با دیدن برنامه محتوایی پی ببرد که کمتر از کلمهای ۱۵۰ تومان برایش صرفه ندارد، چه کاری از دستش برمیآید؟
از طرف دیگر هر کارپذیر یک رقم حداقلی برای تعرفه خود دارد که تحت هیچ شرایطی قرار نیست کمتر از آن کار کند. اما درست نیست که همان اول مکالمه کف قیمت خودش را رو کند. چرا؟ چون کارپذیر دنبال نفع بیشتر است، و قرار نیست خیلی زود تسلیم بازار عرضه شود. جدای از نفع، کف قیمت برای کف کیفیت است، آن هم در موضوعهایی که پیچیده نباشند؛ نه برای هر وضعیتی و هر کاری. در اینحالت، مخصوصاً وقتی که کارپذیر از جزئیات کار پیشنهادی باخبر نیست، اعلام تعرفه چگونه امکانپذیر است؟
بنابراین تا اینجای کار پیشنهاد اولیه قیمت توسط کارپذیر یک مسئلهی مردود است. کارپذیر، که در بازار مدنظر ما از نوع فریلنسر محتوا است، برای خودش یک لیست هزینه-فایده دارد و برحسب تنوع موضوعات و میزان زمان لازم هر کار، ممکن است با تعرفههای مختلفی کار کند. اما کارفرما یک بودجه مشخص دارد و برایش اهمیتی ندارد که کارپذیر چه رقمی را دوست دارد: او میداند کار را با چه تعرفهای میخواهد اما همان اول اعلام نمیکند. حالا یا از ترس شکل گرفتن بحث یا زیر سوال رفتن برند کارفرماییاش! در ادامه این مسئله را هم وارد میکنیم.
حالا موضوع را برعکس کنید. فرض کنید کارفرما در آگهی خود قیمت را – ولو بهصورت یک بازه اما محدود – اعلام کند. کارپذیر در این وضعیت تکلیف خودش را میداند. یا با این تعرفه کار میکند و رزومه میفرستد، یا این تعرفه را نمیپسندد و وارد مذاکرهای بیهوده نمیشود. کارفرما هم وقتش را پای رد کردن تعرفههای اعلامی بیش از بودجهاش هدر نمیدهد.
البته که کارفرما باید حواسش به بازار محتوا باشد. اعلام تعرفه ۲۰ تومان به ازای هر کلمه، بازخوردهای منفی به همراه دارد. حتی اگر این آگهی در وبسایتهای کاریابی مانند جابویژن و جابینجا منتشر شود و امکان گرفتن کامنت وجود نداشته باشد، هویت و برند کارفرمایی او برای همیشه زیر سوال میرود: همهمان بهخاطر داریم برندهایی مانند زومیت که قیمتهایی نامتعارف برای هر کلمه در آگهیهایشان درنظر گرفته بودند و تصویر آگهیشان در گروههای محتوایی دست به دست میشد. اما آیا این ترس یا بازخورد منفی، دلیل کافی برای اعلام نکردن تعرفه توسط کارفرماست؟
اگر کارفرما بازه تعرفه مدنظرش را اعلام کند، کار برای کارپذیر سادهتر میشود و در زمان پاسخگویی کارفرما هم صرفهجویی میشود. اگر هم کارفرما احساس میکند تعرفهاش نامتعارف است و به هرنحو میخواهد با همان تعرفهی اندک برونسپاری کند، باز بهتر است همان اول آن را اعلام کند تا اینکه کارپذیر وقت و انرژی بگذارد برای ارسال رزومه، نمونهکار و آغاز یک مکالمهی بیسرنوشت. نهایتش دریافت چهار کامنت و پاسخ مخالف است که میتواند به راحتی جواب ندهد! کاری که در ادامه هم مجبور به همان است: رد کردن تعداد قابلتوجهی از درخواستها به علت محدودیت بودجه.
بله! کارفرما باید در ابتدا قیمت بدهد. چون عامل محدودکننده برای همکاری، بودجه کارفرماست. کارپذیر بازه قیمتی بازتری دارد و میتواند از n که کف قیمت است تا بینهایت را اعلام کند. حتی اگر چالشهای اعلام قیمت توسط کارپذیر را نادیده بگیریم، این اعلام قیمت هیچ ارزشی ندارد وقتی کارفرما یک سقف یا رقم مشخص برای پرداختی خود دارد و از طرف دیگر، برنامه محتوایی خودش را پیشاپیش دراختیار کارپذیر برای بررسی قرار نداده است. در این شرایط زمان هر دو طرف هدر نمیرود و هردو، با خیالی آسوده به زندگیشان ادامه میدهند: کارفرما در انتظار کارپذیر میماند و کارپذیر هم آگهیهای مناسب را دستچین میکند.
(درست است که راهحل سختتر، ارائه برنامه محتوایی است تا کارپذیر قیمت منصفانه مدنظرش را اعلام کند. اما با توجه به همان بحث محدودیت کارفرما، همچنان مشکل پابرجاست و بعید نیست بودجه کارفرما از قیمت منصفانه کارپذیر هم کمتر باشد. برای همین، بهتر است که حداقل یک بازه قیمتی محدود از پیش توسط کارفرما اعلام شود.)