محمدعلی مرادی
محمدعلی مرادی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: جنگ چهره زنانه ندارد

جنگیدن از قدیم کاری مردانه بوده و زور مردانه می‌خواسته. دنیای مدرن معنای جنگیدن را تا حدود زیادی تغییر داد. حالا هرچند که همچنان خشونت در جنگ حرف اول را می‌زند، اما جنگاورترین نیرو می‌تواند یک اپراتور زپرتی باشد که با یک دکمه، موشک‌ها را پرتاب می‌کند به سمت مقصد. در چنین حالتی آیا همچنان جنگ امری مردانه است یا زنان هم از پس آن برمی‌آیند؟

و جنگ که همچنان مردانه است

جنگ جهانی دوم یک عرصه تقابل تمام‌عیار بود که نابودی میلیون‌ها انسان را در پی داشت. جنگی که دو دیکتاتور به همدیگر فخر می‌فروختند و نیروهای مردمی فدا می‌شدند. در کتاب «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» سوتلانا آلکسیویچ به سراغ زنان روسی حاضر در جنگ رفته تا تجربه‌ها، دردها و خاطرات‌شان را بشنود و از آن مهم‌تر، یک سند بی‌واسطه از زنان جنگ جهانی دوم بسازد.

وقتی این کتاب را می‌خوانید، سرتاسر آن برایتان آشناست. قصه‌ی آشنای درد انسان. زنان در جنگ چند نقش را ایفا می‌کنند: یا در پشت جبهه نقش تدارکاتچی را دارند و درمان زخمی‌ها و جفت‌وجور کردن سایرین را برعهده دارند، یا سرباز جنگی‌اند و در خط مقدم حاضرند و یا به دنبال کسی آمده‌اند و در این میان با چهره‌ی زشت اما واقعی جنگ روبه‌رو شده‌اند.

جذابیت حضور زن در جنگ، زنده نگه داشتن امید به زندگی و عشق در میان جنگ‌جوها بود. زن، حتی در وسط خاک‌وخون آن روزها هم، از دقت به جزئیات غافل نبود. یک آراستگی ساده، یک دقت به کج نبودن آستین و یک نگاه و لبخند به کسی که درد می‌کشد، همگی هنر زن جنگی آن زمان بوده. هنری که امید به زندگی را در هر لحظه به یاد دیگران می‌انداخت.

اما این زنانگی در جنگ تحمل نمی‌شد گاهی! به دلایل مختلف، مسائلی پیش می‌آمد و این روح زندگی زنانه در جنگ به پرخاش گرفتار می‌شد. با این‌حال، زن جنگ جهانی روسی، کوتاه نمی‌آمد. حتی همان وسط هم سعی می‌کرد خودش باشد. جایی از کتاب می‌خوانید که:«هرکدام از آن‌ها {زنان حاضر در جنگ} با کمال میل و با خوشحالی از فوت‌وفن‌های زنانه‌ای که در جبهه به کار می‌بردند، از رازهای کوچک‌شان، از نشان‌های نامرئی‌شان صحبت می‌کردند. از اینکه چگونه در دنیای مردانه‌ی جنگ و کار مردانه‌ی جنگ، می‌خواستند خودشان باشند و به طبیعت‌شان خیانت نکنند.»

بعد از جنگ هم زنان جنگی فراموش شدند انگار. کمتر حرفی از آن‌ها زده شد و همین هم بود که خبرنگار روسی، آلکسیویچ را مجاب کرد که حتماً باید نشانی از زنان جنگی را به دست خودش ثبت کند. روزنگاری، واگویه‌ای، چیزی. این کتاب صحبت‌های زنان جنگی را به خط کرده تا آن‌ّها از صفحه‌ی جوهرناک تاریخ پاک نشوند و از یادها نروند. حضورشان، که نیروی مضاعف سربازها بود، نباید فراموش شود. و اینکه چه‌قدر جنگ برایشان سخت تمام شده و حتی اینکه جنگ همچنان مردانه است و این حجم از خشونت و سختی بر دوش آن‌ها سنگین می‌نماید.

تصویر جلد جنگ چهره زنانه ندارد - نشر چشمه
تصویر جلد جنگ چهره زنانه ندارد - نشر چشمه


جنگ و ضدجنگ

هرجا که چیزی با ضد خودش جمع نشود، در جنگ خوب جمع می‌شود! حتی وقتی جنگی را تجربه کرده باشی، راحت‌تر ضدجنگ می‌شوی. زنان روسی که بدبختی‌های جنگ را به عینه دیده‌اند، بیش از همه از این جنگ بیزارند:«ما نمی‌تونستیم درک کنیم. چرا اونا طبل جنگ رو به صدا درآوردن؟ اونا که اینقدر خوب داشتن زندگی‌شون رو می‌کردن! مردم ما داشتن تو سنگر زندگی می‌کردن، اما اونا رو میزهاشون سفره‌ی سفید کشیده بودن و تو استکان‌های کوچیک قهوه می‌خوردن.» عطر تند و ناخوش بیهودگی جنگ، بیش از هرچیز حال این زنان را بد می‌کرده. ضدجنگ بودن فقط تئوری نیست، که یک تجربه است و می‌تواند در پس سال‌ها بدبختی و رنج به‌دست بیاید.

پلتفرم کتاب الکترونیکی در ایران؛ طاقچه!

اگر می‌خواهید کتاب متنی یا صوتی را به‌صورت الکترونیکی داشته باشید و بیشتر از بقیه مطالعه کنید، اگر دوست دارید در وقت‌هایی مثل مترو و سفر، کلی کتاب همراه‌تان باشد، طاقچه برای شماست. در طاقچه کتاب‌ّهای الکترونیکی متنوعی را در موضوعات مختلف، از ادبیات تا تاریخ، از فلسفه تا کمک‌آموزشی، پیدا می‌کنید. طرح طاقچه بی‌نهایت هم درست مانند یک کتابخانه عمومی اما الکترونیکی است که با تهیه اشتراک، می‌توانید هر کتابی را که دوست دارید، تورق کنید. برای مطالعه کتاب «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» روی لینک زیر بزنید!

«جنگچهره‌ی‌زنانهندارد»راازطاقچهدریافتکنید
https://taaghche.com/book/38652
چالش کتابخوانی طاقچهجنگ جهانی دوم
شیمی شریف - فلسفه علم - فعال حوزه محتوا و بازارهای مالی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید