اعتماد به نفس چیست ؟ اعتمادبهنفس مانند آرامش، همدلی و تشویق، یکی از ویژگیهای بسیار باارزش و زیرکانه است. اگر تلاش ما به کسب اعتماد بنفس معطوف باشد، به شکست محکوم هستیم. بهمحض اینکه با اعتماد به نفس بیشتر عمل کنیم، گویی قبلاً به داشتن آن تظاهر کردهایم. وقتی به کسی بگوییم: «بیشتر اعتماد بنفس داشته باش»، مانند این است که بگویید: «باید قدبلندتر باشی»؛ این خواسته خیلی خوبی است، اما چگونه باید مطرح شود؟
پاسخ به این سؤال نیازمند رویکرد جدیدی نسبت به تعریف اعتماد به نفس چیست است؛ رویکردی که از این ذهنیت فراتر باشد: «آنقدر وانمود کن تا به واقعیت تبدیل شود» و به سمت چیزی قابلاعتمادتر، اساسیتر و جامعتر حرکت کند.
ابتدا باید تعریف درستی از اعتماد به نفس چیست ارائه کنیم تا بتوانیم به نحوه عملکرد آن پی ببریم و بدانیم که چگونه اعتماد به نفس داشته باشیم و چنانچه از بین رفت، چگونه آن را احیا کنیم. مهمتر از آن، باید رویکرد اعتماد بنفس را نه بهعنوان کیفیتی ثابت، بلکه بهعنوان فرایندی پویا بشناسیم که در طول زندگی با آن درگیر و در ارتباط هستیم.
شاید متوجه تعریف اعتماد به نفس چیست در کتابها نشده باشید، اما زمانی که با آن مواجه میشوید آن را تشخیص میدهید. ازآنجاکه هم اعتماد بنفس و هم احساس پیرامون آن را حس میکنید، آن را میشناسید و تشخیص میدهید. این یکی از دلایلی است که تعریف اعتماد به نفس چیست را دشوار میسازد. درواقع، اعتمادبهنفس تجربهای هم برای ما و هم دیگران است.
اغلب ما زمانی که اعتمادبهنفس را احساس نمیکنیم، متوجه نبودش میشویم. در حضور شخصی که اعتمادبهنفس ندارد یا حتی فراتر از آن، شخصی که وانمود میکند اعتماد بنفس دارد، نهتنها کمبود اعتمادبهنفس او را حس میکنیم، بلکه متوجه تلاشهای مذبوحانه او برای جبران این کمبود میشویم. وقتی در کنار فردی هستیم که اعتماد بنفس ندارد، ما نیز اعتمادبهنفس خود را از دست میدهیم و برای برقراری ارتباط تقلا میکنیم. سپس از روش دیگری استفاده میکنیم و درنتیجه احساس ناراحتی و ناامنی میکنیم؛ چیزی که اگر به آن فکر کنید، متوجه شگفتانگیز بودنش خواهید شد. اعتمادبهنفس و کمبود آن یکی از ویژگیهای نادری است که مسری و واگیردار است.
اعتمادبهنفس واقعی داشته باشید و آن را به دیگران نیز اعطا کنید. کمبود اعتمادبهنفس خود را بروز دهید و این کمبود را در دیگران نیز به وجود آورید. اگر تابهحال با فردی غریبه که اعتمادبهنفس دارد در یک مهمانی وقت گذرانده باشید، یا تلاش کرده باشید در یک مصاحبه شغلی با مدیری ارتباط برقرار کنید که اعتمادبهنفس ندارد، تفاوت این دو ویژگی را کاملاً احساس کردهاید.
در مبحث اعتماد به نفس چیست باید گفت که خصوصیتی است که میتواند تحت تأثیر قرار بگیرد، طبق برنامه قبلی باشد یا جعل شود. نداشتن اعتمادبهنفس میتواند پشت اعتماد به نفس کاذب پنهان شود. این ویژگی را میتوانید در سیاستمداران و مدیرعاملان مشکلدار، شخصی که با فرد محبوبش درگیر است، یا کسی که در اولین قرار عصبی است، ببینید. اگر فقط صحبت کنیم، عمل کنیم یا به دنبال راهی مسلم و قطعی باشیم، اعتمادبهنفس میتواند هک شود، بهدست آورده شود و یا آموخته شود.
اعتمادبهنفس جز در مواردی که در مقابل مبارزه، انتقاد یا شکست از بین میرود، میتواند کاملاً قوی به نظر برسد. در این زمانها اعتمادبهنفس چیزی بیش از احساسات زودگذر، باوری گذرا به قدرت خود و مهلتی موقت بین دورههای شک به خود نیست. پس اعتماد به نفس چیست ؟
پاسخ خوب برای سوال اعتماد به نفس چیست این است که حس اتکابهنفس بر اساس تجربهای است که از منظر توانایی، چشمانداز و کفایت خودمان قابلاعتماد باشد.
داستان سلبی یادآور این مطلب است که اعتمادبهنفس و استواری با هم در ارتباط هستند. درحالیکه یک شخص معمولی که دچار کمبود اعتمادبهنفس است همیشه در چالش است، کمبود اعتمادبهنفس در فردی توانا میتواند فلجکننده باشد. چرا؟
ناسازگاری بین کیفیت کار و سطح اعتمادبهنفس میتواند این کمبود را تقویت کند. ممکن است خروجی کار شما بسیار تحسینبرانگیز باشد، اما حتی اگر موفق شوید، درنهایت نبود اعتمادبهنفس شما برجسته خواهد شد. در همین زمان، شرکا و همکارانتان انتظار اعتمادبهنفسی را دارند که نشاندهنده قدرت و کیفیت کار شما باشد و همه آنها وقتی متوجه میشوند که اینگونه نیست، ناامید میشوند.
در مبحث اعتماد به نفس چیست باید گفت که بیشتر از طریق بدن ابراز و بیان میشود. مهم نیست چقدر خوب صحبت میکنید و فن بیان شما چگونه است؛ زیرا آنچه درباره خود احساس میکنید، در ژست، راهرفتن، حرکات دست و حالات صورت نمایان میشود. ازآنجاکه این سرنخها غیرکلامی هستند، با عبور از مراکز زبان فکری در مغز ما، افراد دیگر آن را سریع دریافت میکنند.
در لحظهای که به سمت اتاق میرویم، تصاویر زنده از اعتماد بنفس درونی ما را دریافت میکنند. اگر در حالی وارد اتاق شویم که صاف ایستادهایم، با شانههایی که به سمت پشت کشیده شدهاند، چانه بالا و چشمانی که روبهرو را نگاه میکنند، برداشتی که دیگران از ما میکنند فردی دارای اعتماد بنفس است؛ اما چنانچه با پیشانی چینخورده و چشمانی که به زمین خیره شده است یا نگاهی که از جایی به جای دیگر میرود وارد اتاق شویم، آنها بهسرعت متوجه عدم اعتماد بنفس ما میشوند (البته اگر اصلاً آنها به ما توجه کنند). این قضاوتها در عرض چند دهم ثانیه اتفاق میافتد، همانگونه که ما برای دیگران این کار را میکنیم.