قبل از اینکه در مورد دایره نفوذ و دایره نگرانی حرف بزنم میخواهم نیمنگاهی به پیشتر بیندازم.
تفکر و ژرفاندیشی درباره آینده معمولاً به دو موضوع مهم منتهی میشود.
هر یک از این دو موضوع بهطور خاصی قطعیت دارند و نمیتوان آنها را به گونه دیگری تفسیر کرد.
موضوع اول مرگ است. یقین و عینیتی که باید در برخی از مراحل زندگی به آن بپردازیم و در موردش فکر کنیم.
موضوع دوم قطعیت نداشتن هر چیز دیگری است.
اگر مرگ را بهعنوان مهمترین عامل قطعی و غیرقابلانکار بپذیریم؛
چگونه باید به زندگی نگاه کنیم؟
آیا روشها و قوانینی که تاکنون از پیشگرفتهایم میتواند به ما کمک کند؟
با این پیش گفتار، میتوانیم چشمانداز زندگی را در سه پرسش مهم و اساسی بررسی کنیم.
پرسشهایی که رفتار و نحوه زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهند.
این سه پرسش عبارتاند از:
۱٫ چه چیزهایی در کنترل ما هستند؟
منظور همه کارها و انتخابهایی است که ما مستقیماً میتوانیم آنها را کنترل کنیم و انجام دادن یا ندادن آنها صد درصد در حیطه توانایی،
کنترل و اختیار ما هستند.
۲٫ چه چیزهایی را میتوانیم تحت تأثیر قرار دهیم؟
بهعبارتدیگر هر آنچه بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط ما تأثیر میپذیرند.
خواه ما توانایی کنترل مستقیم و بیواسطه آنها را داشته باشیم، خواه بهصورت غیرمستقیم بر روی آنها اثربخش باشیم.
۳٫ چه چیزهایی ما را نگران میکنند؟
چیزهایی که درباره آنها نگران میشویم بسیارند.
نکته اصلی این است که خیلی وقتها ما هیچگونه کنترلی بر آنها نداریم و نگرانی ما بابت اتفاقهایی است که از دست ما هیچ کاری برنمیآید.
اگر بخواهم تا اینجا از صحبتهایم نتیجهای بگیرم باید بگویم:
با توجه به قطعیت داشتن مرگ، پرسش اصلی این است که چگونه زندگی کنیم که بتوانیم بهترین بهره را از امکانات غیرقطعی زندگی ببریم.
با این تفکر به سه پرسش اساسی میرسیم.
پس از بررسی عمیقتر این پرسشها درمییابیم که زندگی ما شامل دو حلقه اصلی است:
۱٫ حلقه (دایره) نفوذ:
جایی است که همه تصمیمات و اتفاقات، بهطور کامل تحت نفوذ و اختیار ماست.
درواقع تمام دغدغهها و نگرانیهایمان در این دایره قرارگرفتهاند.
با این پیشفرض که ما مستقیماً بیشترین تأثیرگذاری را بر آنها داریم و میتوانیم آنها را تغییر دهیم.
۲٫ حلقه (دایره) نگرانی:
جایی است که اتفاقات و رخدادهایش تحت اختیار و کنترل ما نیستند.
حلقه نگرانی بیانگر همهچیزهایی است که برای یک فرد اهمیت دارد ولی اتفاقات و رخدادهایش تحت اختیار و کنترل او نیستند.
بهعنوانمثال، بیشتر مردم به آبوهوا و تأثیر آن در زندگی روزمره خود علاقه دارند.
بااینوجود هیچ کاری برای آن نمیتوانند انجام دهد.
ممکن است نگران محیطزیست یا اتفاقهای سیاسی کشور باشیم.
نگرانی برای گران و ارزان شدن نرخ اجناس در کشور، نگرانی در مورد جنگ، نرخ دلار، ورشکستگی شرکتها، گرفتن مجوزها و دهها مورد مشابه دیگر.
همه اینها در حلقه نگرانی ما قرار دارند چون ما قدرت انتخاب یا تغییری در آنها را نداریم.
دایره نگرانی بهمراتب بزرگتر از دایره نفوذ ما است.
از سویی دیگر، دایره کنترل درون دایره نگرانی قرار دارد و رفتارهای مربوط به «من» را در برمیگیرد.
همه جوانب دنیای ما که مستقیماً میتوانیم آنها را کنترل کنیم.
«کنترل» زمانی اتفاق میافتد که قدرت انتخاب برای انجام کارها را بدون تأثیر مستقیم نظر دیگران داشته باشیم.
دایره کنترل یا نفوذ، فقط میتواند به خود شخص مربوط باشد و به همین دلیل است که مستقیماً به خودآگاهی ما مربوط میشود.
کنترل، رابطهای مستقیم با انتخاب آگاهانه دارد.
درواقع فرمول کنترل ترکیبی است از آگاهی بعلاوه انتخاب.
کنترل = آگاهی + انتخاب
میزان تأثیرگذاری و نگرانی ما، بیانکننده تحریکآمیز بودن یا واکنشپذیر بودن ماست.
برای ورود به «حلقه کنترل» باید انتخابهایمان تعریفشده، دقیق و شفاف باشند.
وقتی انتخابهایمان شفاف و مشخص باشند دلایل انجام آنها نیز بهراحتی قابلدرک خواهند بود.
افراد محرک یا فعال چه کسانی هستند؟
افراد محرک تمایل دارند که در حلقه تأثیر خود بر چیزهایی متمرکز شوند که توسط آنها قابل انجام است.
آنها تمام انرژی خود را صرف انجام کار میکنند و درنتیجه موفق میشوند.
با کسب هر موفقیتی، دایره نفوذ آنها بزرگ و بزرگتر میشود.
افراد واکنشی یا واکنشپذیر چه کسانی هستند؟
افراد واکنشی تمایلی به تمرکز بر چیزهای موجود در محدوده نفوذ خود ندارند.
آنها بیشتر به دنبال مسائلی میروند که از حیطه قدرتشان خارج است.
مواردی که نمیتوانند آنها را تغییر دهند درنتیجه، بهتدریج دایره نفوذ آنها کوچکتر میشود.
تمرکز واکنشی انرژی منفی بهشدت از حلقه نفوذ میکاهد.
ما بیمار میشویم، غمگین میشویم، افسرده میشویم، بیپول میشویم، تنها میشویم؛ زیرا انتخاب کردهایم که در حلقه نگرانی زندگی کنیم.
وقتی در گفتگوها یا تصمیمهایمان از دیگران، جامعه و حکومت صحبت میکنیم یعنی در حلقه نگرانی زندگی گرفتار شدیم.
ما روزانه مقدار محدودی انرژی در اختیارداریم.
انرژی ما به سمت و سویی هدایت میشود که بر آن تمرکز داریم و در مورد آنها فکر میکنیم.
آیا بهتر نیست بهجای تمرکز بر دایره نگرانی به دایره نفوذ توجه کنیم.
با درگیر شدن بر نگرانیها، انرژی لازم برای تمرکز و رشد در حلقه نفوذ را نخواهیم داشت.
بهسادگی جهانی را شکل میدهیم که آن را به نام جهان سوم میشناسند.
جهانی که مردمش در مورد همه جهان حرف میزنند و اظهارنظر میکنند ولی در هیچ جای جهان نفوذ و انرژی ندارند.
در تمام مدتی که مشغول به فکر در حوزه نگرانیها هستیم، فقط یک کار انجام دادهایم:
تولید نگرانی و مصرف انرژی محدودمان درجایی که هیچ قدرت و انتخابی نداریم.
انسانهای خوشحال، انرژی خود را در حلقه نفوذ متمرکز میکنند.
انسانهای مضطرب، انرژی خود را در حلقه نگرانی جمع میکنند.
در این میان با همراهی رسانهها و تمرکز بر چیزهایی که تحت کنترل ما نیستند حلقه نگرانی خود را چنان گسترش میدهیم
که حتی دامنه حلقه نفوذ ما را اشغال میکند. درواقع به یک زندگی واکنشی دچار میشویم.
بزرگترین رسالت رسانهها این است که ما را در حلقه نگرانی به گروگان بگیرند.
برای قدرت بخشیدن به حلقه نفوذ باید از اخبار فاصله بگیریم.
وقت و انرژی خود را روی چیزی متمرکز کنیم که میتوانیم روی آن تأثیر بگذاریم و از آن نتیجه بگیریم.
با این روش میتوانیم انگیزه خود را برای حرکت و اقدام بهسوی کارهایی که در اختیارمان هستند به کاربندیم.
دلیل رشد دایره نفوذ همین است.
هرچه بیشتر برنده شویم، اعتمادبهنفس زیادتری کسب کرده و تأثیر افزونتری بر افراد اطراف خودخواهیم گذاشت.
اقدام به عمل (عملگرایی)
در طول مسیر زندگی، هنگامیکه اولویتهای خود را مشخص کردهایم، وقتی با موقعیتهای دشوار روبرو میشویم
تنها کافی است این پرسش را از خود بپرسیم:
آیا این موضوع در حلقه نفوذ یا تأثیر من قرار دارد یا در دایره نگرانی؟
پاسخ به این پرسش نشاندهنده مسیر درست است پس باید بیدرنگ اقدام کنیم.
حلقه نفوذ انسانها به کیفیت روابط و گفتگوهایی که در آن روابط اتفاق میافتد نیز مرتبط است.
هر چه از دیگران تأثیر بیشتری بگیریم دایره نگرانی ما نیز بزرگتر میشود.
از انسانهایی که با فرکانس غر زدن و نالیدن مسئولیت زندگی خود را قبول نمیکنند دوریکنیم.
کسانی که در زندگیشان همیشه شخص دیگری را مقصر میدانند قابلاعتماد نیستند.
تلاش کنیم:
برای چیزهایی را که نمیتوانیم تغییر دهیم آرامش،
برای چیزهایی که میتوانیم تغییر دهیم شجاعت؛
و برای آگاهی از آنها خرد داشته باشیم.
پس از خواندن این متن، پیشنهاد میکنم نوشتههای زیر را نیز بخوانید:
چگونه میتوانیم تصویر درستی از وضعیت داشته باشیم؟
آیا میدانید چرا بعضی از مردم فقیر هستند؟