آیا تبلیغی را که در آن خدمات یا کالای متوسطی را ارائه می‌دهد می‌پذیرید؟
تاکنون به این فکر کرده‌اید که در دورانِ سخت اقتصادی یا بیکاری، برای کسانی که در طبقات متوسط زندگی می‌کنند چه اتفاقات برگشت‌ناپذیری رخ می‌دهد؟ نابود می‌شوند. هیچ‌چیز در زندگی عملکرد ثابتی ندارد. بسیاری از کسب‌و‌کارها به‌دلیل تن‌دادن به وضعیت رضایت‌بارِ متوسط، شکست خورده اند.
متاسفانه اعتیاد به معمولی و متوسط بودن در جامعه‌ی امروز، بسیار فراگیر شده‌است.
حد معمولی و متوسط ، فقط چیزهای معمولی به شما می‌دهد نه بیشتر.
متوسط بودن یعنی برای شکست برنامه‌ریزی کردن.
کارمندانی که سعی در تولید محصولی متوسط دارند هیچ‌گاه نمی‌توانند محصول تولید‌شده را حتی به همان درجه‌ی معمولی برسانند چه برسد به تولید محصول باکیفیت. اگر بزرگ فکر نکنید قطعاً با شکست مواجه می‌شوید. به‌عنوان‌مثال اگر هدف شما برای فروش یک محصول، متقاعد کردن دَه مشتری باشد چقدر باید برای توجیه آنها هزینه و انرژی اختصاص دهید؟ چند نفر از آن ده مشتری راضی خواهند شد که از محصولات‌تان استفاده کنند؟
به نظرشما در این شرایط باید مشتریان را کاهش دهید و بر روی ۵ نفر از آنها تمرکز کنید؛ با این استدلال که چون هزینه و انرژی ما محدود است بهتر‌است دامنه هدف را کوچکتر کنیم، یا اینکه چند برابر تلاش می‌کنید تا نه تنها ده مشتری بلکه پنجاه مشتری را جذب کنید؟
انتخاب مسیر اول انتخاب متوسط بودن و در نهایت شکست خوردن است اما راهکار دوم، انتخابِ اقدام بزرگ و رسیدن به حد مطلوب است.
متاسفانه دنیا پُر است از متوسط‌ها. کسانی‌که دوست دارند معمولی باقی بمانند و سرشان را از زیر برف بیرون نیاورند.
سعی کنیم معمولی نباشیم و از حالت منفعلی خارج شویم. به اندازه‌ای موفقیت کسب کنید که حتی اگر هر رویدادِ نابسامان و یا گام اشتباهی صورت پذیرفت، نتواند شما را از سطح بالایی که در آن قرار گرفته‌اید پایین بکشد.
بیشتر از حدنیاز برای خودتان موفقیت انباشته کنید. با این‌کار کسانی‌که درصدد دزدیدن روش‌های شما هستند نیز نمی‌توانند به گَرد پایتان برسند. زیرا شما خیلی بیشتر از آنچه که آنها می‌بینند برای خود موفقیت ذخیره کرده‌اید.
مشکل اصلی بی استعدادی نیست، گمنامی است.
باید خود را آشکار کنید و توجه دیگران را به خود جلب نمایید. چالش‌های جدیدی برای خود بیافرینید. مسلما مورد هجمه و هشدارهای دیگران قرار خواهید گرفت. این بدین معنی است که شما در مسیر درستی قدم برمی‌دارید. بمانید و با قدرت و ذکاوت ادامه دهید. راز خوشبختی و موفقیت همین است: چند برابر تلاش کنید تا چند برابر نتیجه بگیرید.
مدیرانِ موفق دنیا چگونه سطح درآمد خود را افزایش می‌دهند؟ مگر تعدادِ ساعات شبانه روز برای آنها از یک کارگر ساده بیشتر است؟ هر دو ۲۴ ساعت زمان دارند. پس تفاوت در کجاست؟ چه چیز باعث شده‌است که مدیران چند برابر کارمندان ساده دستمزد دریافت کنند؟
از وضعیتِ هیچ‌کاری‌نکردن و عقب‌نشینی‌کردن خارج شوید، از موقعیتِ معمولی‌بودن بیرون بیایید و دست به اقدامات بزرگ بزنید تا بزرگ شوید و موفق باقی بمانید.
بیشتر بخوانید:
از ذهن فوق متفکر خود استفاده کنید
