هیچ انسانی نیست که بتواند ادعا کند در زندگی مورد تمسخر واقع نشدهاست. هریک از ما به دلایل مختلف توسط دیگران مسخره شدهایم.
برای درک این مسئله باید سه عامل مهم را شناسایی کرد:
۱٫ در رابطه با چه موضوعی مسخره شدهایم؟
۲٫ چه کسانی ما را مسخره می کنند؟
۳٫ این تمسخر چه بازتابی در زندگی ما داشتهاست؟
درکِ موضوعی که در آن مورد تمسخر قرار گرفتیم سهم عمده ای در ریشهیابی آن دارد. بگذارید یکی از تجربههایم را در این رابطه بیانکنم.
من سالهاست که در زمینه تخصصی خودم مشغول فعالیت هستم و اغلب دوستان و همکاران، مرا از طریق تخصصم میشناسند. مدتیاست فعالیتهای جدیدی را در خصوصِبرندسازی شخصی، توسعهی فردی و انگیزشی دنبال میکنم. این فعالیتها زاییدهی تفکری آنی و تازه نیست؛ بلکه سالهاست که بعنوان یک دغدغه فکری ذهنم را به خود مشغول کردهاست و اینک به هدف مهمی در زندگی من تبدیل شدهاست. در این بین بعضی از دوستان تماسهایی با من گرفتهاند و با لحنی طعنهآمیز مرا مورد لطف خود قرار دادند!
چکیدهی جملات آنان بدین قرار است:
– سلام مهندس. می بینم فاز عوض کردی. داستان چیه؟ حتما صنعت IT دیگه واست نون و آب نداره.
– بیخیال بابا، رفتی توو کار کائنات و انرژی بازی و ازین مزخرفات!
– انگار زیادی وضعت خوبه که زدی توو جاده خاکی!
– برو بابا جمع کن این مسخره بازیا رو. می خوای تنبلی کنی اومدی صورتکت رو عوض کردی!
– آره دیگه الان نون توی همین حرفهای صدتایهغازه دیگه. یه مشت شِرووِر تحویل مردم بده پول بگیر. دمت گرم راهشو پیدا کردی!
جالب بود مگرنه؟
به نظر شما چه افرادی ما را مورد تمسخر قرار میدهند؟ اجازه دهید در همین ابتدا نکتهای را عرض کنم و آن این که همواره دوستان بسیار عزیز و محترمی سالهای سال در کنار من بوده و هستند که تشویقها و همدلیهای ایشان همواره انرژیبخش و راهگشای من بودهاست و از صمیم قلب به آنها عشق میورزم و ارادت خود را ابراز میدارم.
عمومِ کسانی که با شما سرِ استهزاء دارند افرادی هستند که هریک به نحوی دانسته یا ندانسته نتوانستهاند به آرزوهایشان جامهی عمل بپوشانند و به همین دلیل، کسانی که در حال تلاش برای رسیدن به اهدافشان دارند را مسخره میکنند. شاید حسادت و خودکمبینی یکی از عوامل مهم این نوع برخورد باشد.
تمام این مطالب را گفتم که به مهمترین بخش سخنانم برسم؛ بازتابِ این رفتار در زندگی شما چگونه است؟
در پاسخ به این پرسش سه نوع رویکرد را میتوان متصور شد:
الف) سخنِ اینگونه افراد هیچ تاثیری در ما نداشته و ما بدون توجه به آنها از کنارشان بهسادگی عبور میکنیم.
ب) تاثیر منفیِ حاصل از این نوع برخورد، باعث تخریب شخصیتمان شده و ما را از ادامهی حرکت در مسیر، بازداشته است.
ج) انرژی منفی حاصل از این بازخورد را تبدیل به انرژی مثبتِ چندبرابر میکنیم و از آن برای قویترشدن و سرعت بخشیدن به اهدافمان استفادهی بهینه مینماییم.
این شما هستید که انتخاب میکنید و تصمیم میگیرید.
نتیجهای که من گرفتم این بود:
من اطمینان یافتم که حرکت در این مسیر باعث رشد و شکوفایی میگردد. بزرگترین دلیل نیز همین تمسخرها و طعنهها است. یقین دارم که راه درستی را انتخاب کردهام وگرنه چرا باید مورد تمسخر دیگران باشم؟ من به این اصل اعتقاد کامل دارم که:
هر انسانی منحصر به فرد آفریده شده و باید برای رسیدن به رؤیاهایش تلاش کند. باید راه خویش را بیابد و به درستی مسئولیت خود را به پایان برساند.
شما چه فکر میکنید؟
بیشتر بخوانید:
نقطهی ضعف یا نقطهی قوت؟ مسئله این است.