چراییِ زندگی یعنی از خود راجع به فلسفهی وجودیتان سؤال کنید. به این فکرکنید واقعا هدف از خلقت شما چه بودهاست؟ آیا بنابر تصادف، اتفاق یا بر اثر یک امر طبیعی و مادی بدون داشتن هیچ انتخابی پای بر عرصهی گیتی گذاشتهاید؟
میدانم که در برخی از موارد حق انتخابی نداریم. اینکه در کجا متولد شدهایم، نام خود را دیگری برایمان انتخاب کردهاست، پدر و مادرمان غیرقابل تغییر هستند، شکل ظاهری ما خارج از دسترسی ماست و اینکه در چه خانوادهای رشد کردهایم ولی
قبول کنید که روش زندگی، کیفیت و کمیت آن، صددرصد در اختیار و کنترل شماست.
در این مرحله اجازه دهید من چند پرسش مهم را مطرح کنم:
۱٫ من کیستم؟
۲٫ خواستهی من از زندگی چیست؟
۳٫ برای انجام چه کاری به این دنیا آمدهام؟
۴٫ هماکنون در کجا قرار دارم؟
۵٫ به کجا باید بروم؟
۶٫ چگونه باید به آنجا برسم؟
۷٫ به چه ابزاری برای رسیدن نیاز دارم؟
۸٫ در چه زمانی خواهم رسید؟
آیا پاسخی برای پرسشهای فوق دارید؟ اصلا آیا به آنها فکر کردهاید؟
برای تحقق آرزوها باید اهداف خود را مشخص کنید. اما نکتهی مهم ایناست که چگونه هدفمان را پیدا کنیم.
قرار بود در آینده چه کاره شوی؟ برای درک دقیق مطلب و چگونگی یافتن هدف باید به این پرسشهای اساسی، پاسخ دهید. این پرسشها در بطن خود چندین پرسش دیگر را نیز دربرگرفتهاند.
خواهش من این است که برای پاسخ به آنها وقت بگذارید. باور کنید این وقتگذاری ارزشمند خواهد بود.
بیشتر بخوانید: