توهم دانایی یعنی اینکه فکر میکنیم موضوعی را میدانیم، در حالی که نمیدانیم یا اشتباه و ناقص میدانیم. علّت اصلی توهم دانایی تصورات ناقص ما نسبت به یک موضوع میباشد که این تصورات ناقص از یک جانبهگرایی ومطالعات کم ناشی میشود.
توهم دانایی به معنای نادانی مطلق نیست ولی اکثر افراد بیش از آنکه خودشان فکر میکنند نادان هستند. نادانی یک توهین یا حرف بیادبی نیست، نادانی یعنی ندانستن و طبق سخن بزرگان ندانستن عیب نیست و این نپرسیدن و دنبال یادگیری نرفتن است که عملی نکوهیده و زشت محسوب میشود.
انسانها عموما موجوداتی محتاط هستند و سعی میکنند تا زمانی که مجبور نشدهاند اقدام یا کاری را انجام ندهند. "احساس دانستن" باعث میشود تا ما به دنبال بررسی یک موضوع از ابعاد و زوایای مختلف نباشیم.
در بسیاری از موارد "مطالعات تکمیلی" در یک زمینه خاص نشان داده که دیدگاه ما نسبت به یک موضوع اشتباه بوده است و ما به راحتی اشتباه خود را پذیرفتهایم. علّت سریع تغییر دیدگاه ما در چنین مواردی این است که متوجه میشویم دانش و اطلاعات ما نسبت به آن موضوع ناقص بوده است.
انسانها دوست دارند تا توسط دیگران دیده شوند و مورد توجه قرار گیرند. همین موضوع سبب میشود تا آنها در موضوعات مختلف اظهارنظر نمایند. جامعه امروزی ما مملو از متوهمین دانایی است. مشکل این روزهای ما این است که نمیدانیم که "خیلی نمی دانیم" و همین موجب میشود تا به دنبال دانستن بیشتر نباشیم.
برای همهی ما پیش آمده است که در جمعی قرار میگیریم که در آن درباره موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، ورزشی یا هنری بحث میشود. معمولا افرادی در چنین جمعهایی هستند که به شدت ابراز فضل میکنند و به صورت جدّی وارد بحث و حتی جدّل میشوند.
اینگونه افراد با چنان حرارتی متکلم جمع میشوند که گمان میشود آنها در آن زمینه دکترا دارند و سالها کار پژوهشی کردهاند. این در حالی است که وقتی یک یا دو استدلال منطقی مطرح میشود چنین افرادی ناتوان از جوابگویی، سکوت میکنند یا وارد فاز مغلطه میشوند.
دانش سطحی مشکل اصلی در توهم دانایی است. این دانش ابتدایی که معمولا از رسانههای اجتماعی(پیامرسانها یا شبکههای اجتماعی) بدست میآید علاوه بر مزیتی که دارد (آگاهی بخشی عمومی به جامعه)، ما را به شدت متوهم عالم بودن مینماید.
سوشال مدیاها منبعی برای دادن اطلاعات کپسولی به افراد هستند. اطلاعاتی که در یک فرد دانش و خرد ایجاد نمیکند و تنها میتوانند به یک فرد جهت بدهند تا به دنبال کسب دانش بیشتر برود.
مطالعه مهمترین شیوه مبارزه با توهم دانای کل بودن است. شاید با گسترش وب و محتواهای دیجیتال دیگر نتوان افراد را مجاب به کتاب خواندن کرد. امّا واقعیت این است که مطالعه عمیق و استفاده از منابع معتبر بهترین راه برای این است که متوهم دانایی نشویم.
ما هر چقدر که بدانیم بازهم باید بدانیم که نادانیم. نادان بودن صفتی است که انسانها همواره آن را با خود دارند و هر چه اطلاعات بیشتری کسب میکنیم نادانی ما نسبت به موضوعات جدیدی که در مطالعاتمان با آنها برخورد میکنیم بیشتر میشود. تنها مطالعه و یادگیری مستمر است که میتواند یک انسان را از نادانی مطلق نجات دهد و به ساحل مقصود برساند.
مسعود معاونی
26 اردیبهشت 99، انتشار یافته در ویرگول