ما انسانها همیشه به دنبال رشد و بهتر شدن باید باشیم. به همین دلیل مجبور هستیم تا با افراد یا شرکتهای بسیاری رقابت کنیم. امّا یک سوالی که همیشه برای ما پیش میآید این هستش که رقبای ما در حال حاضر چه کسانی هستند و ما باید دقیقا باید با چه کسانی رقابت کنیم؟
برای پاسخ به این سوال باید اندازه واقعی خود را بشناسیم. شناخت اینکه ما در حال حاضر در چه موقعیتی هستیم به ما کمک میکند تا نیازی به این نداشته باشیم که با همهی رقبای خود وارد فاز رقابت شویم. حتی شاید بتوانیم با برخی از رقبای خود همکاری هم داشته باشیم.
بگذارید با یک مثال موضوع را باز کنم: توی هر زمینه کاری، افراد یا شرکتهایی هستند که تونستهاند به خوبی رشد کنند و به موقعیتهای عالی برسند. مثلا فردی را در نظر بگیرید که ماهیانه 100 هزار دلار درآمد دارد. قطعا برای چنین فردی یک بازار 1000 دلاری یا حتی 10000 دلاری جذاب نیست. شما میتوانید از چنین فردی بخواهید که به شما کمک کند.
معمولا افرادی که به رشد خوبی دست یافتهاند، علاقمند هستند تا به دیگران هم کمک کنند. آنها از اینکه به افراد یا شرکتهای کوچکتر کمک کنند و باعث رشد آنها شوند ترسی ندارند زیرا خود آنها به رشد کاملی دست پیدا کردهاند و احساس خطری از ناحیه شرکتهای کوچک نمیکنند.
توی کسب و کار روی افراد تاثیرگذار در حوزه کاری خود حساب ویژهای باز کنید. البتّه اینکه دقیقا به سراغ چه کسی برویم و از او چه درخواستی داشته باشیم، بسیار مهم است.(به تصویر بالا توجه کنید) ما باید قبل از هرکاری برخی از پتانسیلها را در خودمان تقویت کنیم تا افراد تاثیرگذار، علاقه و انگیزه کافی برای کمک به رشد ما را داشته باشند.
فراموش نکنیم هر زمانی هم که به رشد کافی دست پیدا کردیم از کمک به دیگران غافل نشویم. رشد زمانی اتفاق میافتد که رقابت درستی بین کسب و کارها شکل بگیرد و زمینه دسترسی همه رقبا به منابع فراهم شود.
نظر شما درباره کمک به دیگران چیه؟ آیا شما هم تاکنون تجارب شخصی خودتان را در اختیار دیگران گذاشتهاید؟
اگر تجربه مثبت یا منفی در این زمینه داشتهاید حتما در قسمت نظرات با من و دیگران به اشتراک بگذارید.