از اوایل نوجوانی که با موسیقی Metal آشنا شدم و اون رو به عنوان شاخه ی اصلی موسیقیاییم انتخاب کردم، تا همین لحظه تغییرات خیلی زیادی توی علایقم ایجاد شده و هنوز هم در حال تکامله؛ اما یک چیز هست که توی این مدت ثابت و بدون تغییر مونده و اون برتر بودن گروه Megadeth برای منه.
برای علاقهمندان به موسیقی متال، مگادث نیاز به معرفی نداره اما اگر با این گروه آشنایی ندارید، شرح مختصری از من بشنوید:
سال ۱۹۸۳، بعد از این که Dave Mustaine، یه جوون یاغی و یه گیتاریست بی نظیر، از Metallica اخراج شد، به همراه David Ellefson گروه Megadeth رو تشکیل داد. به غیر از این دو نفر، گروه شاهد رفت و آمد اعضای زیادی بوده؛ اما چیدمان طلایی گروه بین سالهای ۱۹۹۰-۱۹۹۸ فعالیت داشت به این صورت بود:
مگادث در کنار Metallica, Slayer و Anthrax به عنوان چهار گروه برتر Thrash Metal آمریکایی محسوب میشن. اونها تا به امروز نزدیک به ۴۰ میلیون نسخه آلبوم فروختن و «Rust in Peace» که سال ۱۹۹۰ منتشر شد، شاهکار اونا محسوب میشه که جزو برترین آثار تاریخ موسیقی متاله.
حالا نزدیک به دهسال از اون زمان و شش سال از آخرین آلبوم Megadeth میگذره و از زمانی که خبر معرفی آلبوم جدید اومد، باتوجه به موفقیت آلبوم قبلی (Dystopia) انتظار زیادی ازش میرفت. هرچند توی این مدت ابتلای Dave Mustaine به سرطان و همچنین پخش یک کلیپ غیراخلاقی و نتیجتاً اخراج David Ellefson، خبرهای شوکهکنندهای بودن اما مانع انتشار شانزدهمین آلبوم این غول Thrash Metal نشدن و بالاخره در ۲ سپتامبر ۲۰۲۲، انتظار طولانی جامعهی متال به پایان رسید.
من در این پست قصد دارم این آلبوم رو مورد بررسی و نقد قرار بدم. امیدوارم که لذت ببرید و باعث بشه دید کاملتری نسبت به این اثر پیدا کنید. اگر حوصلهی خوندن ندارید، میتونید مستقیم به آخر متن برید و جمعبندی رو مطالعه کنید. البته که خلاف این رو پیشنهاد میکنم چون مطمئن باشید که نمیخواید از دستش بدید. مقدمهچینی کافیه؛ بریم سر اصل مطلب!
لیست آهنگها:
1. The Sick, The Dying... And The Dead!
2. Life in Hell
3. Night Stalkers
4. Dogs of Chernobyl
5. Sacrifice
6. Junkie
7. Psychopathy
8. Killing Time
9. Solider On!
10. Célebutante
11. Mission to Mars
12. We'll Be Back
13. Police Truck*
14. This Planet's on Fire (Burn in Hell)*
*Digital Bonus Track
بدون احتساب دو آهنگ اضافی، The Sick, The Dying... And The Dead نزدیک به یک ساعت (۵۵ دقیقه) طول داره و از حد معمول بیشتره. البته که شخصاً در طول گوش دادن به این آلبوم احساس خستگی نکردم و ترک اونقدر بدی وجود نداره که بهش بشه گفت Filler؛ اما با نبود بعضی از اونا چه بسا با آلبوم متمرکزتر و کمنقصتری طرف بودیم. ضمناً توی نسخهی دیجیتال The Sick , The Dying... And The Dead دو ترک اضافی قرار گرفته که در واقع کاور هستن و از لحاظ ژانری متفاوت که گوش دادن به اونا تنوع خوبیه. مخصوصاً Police Truck که کاوری از گروه Dead Kennedys هستش و سبک و سیاق پانک داره.
باز هم مثل بیشتر آثار مگادث، شخصیت نمادین Vic Rattlehead -که صورتی طعنهآمیز از عبارت «شر را نبین، شر را نشنو، شر را مگو» هست- روی کاور آلبوم رفته. رنگبندی و طراحی به خوبی فضای خشن آلبوم رو القا میکنن. البته به هیچ عنوان این کاور نمیتونه با Rust in Peace یا ?Peace Sells... But Who's Buying برابری کنه که برای خودشون آیکون به حساب میآن.
باید به این نکته اشاره کرد که Dave Mustaine توی همهی مراحل از آهنگسازی گرفته تا تنظیم و ساخت دخیل بوده و عملاً تمام ترانهها هم توسط خودش نوشته شدن. فضا غالباً به سمت جنگ، بیماری و اپیدمی، مسائل اجتماعی و عاطفی میل میکنه. با اینکه همهی اینا موضوعات جذابی برای ترانه به حساب میآن اما خیلی خوب نوشته نشدن. شاید بشه همین متن ترانههای نهچندان عمیق رو از نقاط ضعف این آلبوم به حساب آورد و مثلاً توی Mission to Mars یا Junkie به حدی میرسه که قیافهی شنونده توی هم میره! البته که متن ترانههای خیلی عمقی و قدرتمند معمولاً از نقاط قوت Megadeth به شمار نمیره ولی توی این آلبوم به نظر من از استانداردش پایینتره. خلاصه این که میشه گفت ترانههای آلبوم قبلی به مراتب بهتر بودن.
با شنیدن صدای رسای Dave Mustaine متوجه میشیم که سرطان حنجره اصلاً روی خوندنش تاثیر نگذاشته و همچنان با قدرت ادامه میده. Megadave در حد همیشگی خودش ظاهر شده و گذر ۶سال زمان توی صداش به چشم نمیاد.
میتونم بگم که با یکی از «ریفی»ترین آلبومهای مگادث روبرو هستیم. عناصر سریع و خشن Thrash Metal توی The Sick, The Dying... And The Dead به نهایت خودشون رسیدن و ریفهایی توش هست که عمراً بتونید باهاش هدبنگ نزنید. کافیه ترکهایی مثل We'll be Back یا Célebutante رو گوش کنید تا منظورم رو بفهمید. البته شاید بشه همین عدم تنوع و یکنواختی رو از نقاط ضعف آلبوم دونست. توی سه-چهار بار اولی که آلبوم رو گوش دادم معتقد بودم که هرچند که ریفهای این آلبوم عالین، اما اونقدر فوقالعاده و منحصربهفرد -مثل Symphony of Destuction از آلبوم Countdown to Extinction- نیستن که با شنیدن اسم آهنگ توی گوشتون پخش بشن. اما الآن باور دارم که زمان باید این موضوع رو ثابت کنه.
لید گیتاریست برزیلی گروه یعنی Kiko Loureiro توی آلبوم قبلی استعداد و توانایی بینظیر خودش رو ثابت کرد و توی این آلبوم هم همچنان شاهکار کرده. توی این آلبوم شاهد نواختهشدن سولوهای دیوانهواری هستیم که باعث میشن سرتون سوت بکشه! تقریبا تمام قطعات The Sick, The Dying... And The Dead سولوهای بسیار خوبی دارن و توی Célebutante و Dogs of Chernobyl به اوج میرسن. به نظر من حالا میتونیم Loureiro رو با Marty Friedman افسانهای مقایسه کنیم و معتقدم اون در حال حاضر یکی از بهترین گیتاریستهای فعال متاله.
بعد از یه نابغه به اسم Chris Adler که فقط توی آلبوم Dystopia با گروه همکاری داشت، Dirk Verbeuren پشت درامز نشسته که کوبندگی و سرعت قابل تحسینی توی درام زدن داره. اون قبل از مگادث عمدتاً توی سبک Death Metal فعالیت داشته و پیشتر عضو Soilwork بوده. تقریباً تمام ترکهای این آلبوم شاخصهی کوبندگی و سرعت بالا رو دارن.
دربارهی بیس هم اگر راستش رو بخواید ترجیح میدم صحبتی نکنم.
در روزگاری که Thrash Metal دیگه در اوج نیست، The Sick, The Dying... And The Dead با ریفهای گیرا و سریع، سولوهای آتشین و خشونت کلاسیکش در اوجه. آلبوم جدید Megadeth حتی با وجود ترانهنویسی نهچندان فوقالعاده، یکنواختی آثار و نوآور نبودنش برای طرفداران سرسخت و قدیمی مگادث یه گنج به حساب میآد. برای شخص من این آلبوم حتی جزو پنج آلبوم برتر Megadeth هم نیست ولی میتونه بالاتر از Endgame یا Dystopia، به عنوان بهترین اثر این گروه در هزارهی سوم قرار بگیره. البته کی میدونه؟ شاید با گذر زمان ارزشش بالاتر هم بره...