مقدمه
چطوری طراح شیم و از کجا شروع کنیم؟
تو دو تا مقاله قبلی توضیح دادم که طراحی رابط کاربری و طراحی تجربه کاربری چیه. و الان میخوام راجب مراحل شروع و دیده شدن خودتون و طرحهاتون با توجه به تجربیات خودم تو این مدت بنویسم.
همیشه شروع کردن، سخت ترین مرحلهاست. اگر تا الان به خاطر استرسِ نظراتِ دیگران یا عدمِ اعتماد به نفستون شروع نکردید، حتما تا آخر این مقاله با من همراه باشید.
اصول پایه رو یاد بگیرید!
قبل از هر کاری باید اصول و قوائد طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری رو بدونید. برای طراحی رابط کاربری شما باید با عناصر بصری، کیفیتهای بصری، روانشناسی فرم و رنگ، ترکیببندیها، گریدبندیها و... آشنا باشید. و برای تجربه کاربری هم کتابها و مقالات متفاوتی وجود داره که میتونید بهشون مراجعه کنید. کتابهای طراحی اشیاء روزمره، Don’t make me think و ۱۰۰ نکته که هر طراحی باید درباره مردم بداند، برای کسانی که میخوان شروع کنند خیلی مفیده. همچنین سایت Uxbook کلی مقاله و کتاب درباره تجربه کاربری داره که میتونید با ترجمه فارسی دانلود کنید و بخونید. اگر از اولکار، با اصول پایهای آشنا باشید کاربرانتون خیلی راحتتر میتونن با طراحی شما ارتباط بگیرن و با کمترین درگیری از محصولتون استفاده کنند.
رزومه بسازید!
شروع کنید به طراحی پروژههای فرضی...
اما قبل از شروع طراحی باید ذهنتون رو آماده کنید. همین الان برید تو اینستاگرام و از قسمت جستجو عنوان ui/ux رو وارد کنید و هر پیج خفنی که دیدید فالو کنید. تو دریبل و بیهنس حساب باز کنید و کار ببینید و کپی کنید. بله کپی! بدون عذاب وجدان! خیالتونو راحت کنم، هیچ طرحِ بکر و ایدهی نابی وجود نداره. همهی طرحهای خفنی که میبینید کپیه. همش الهام گرفته از طرحهای دیگهاست. پس بدون عذاب وجدان شروع کنید به کپی کردن. این یک تمرینه برای اینکه مهارتِ نرمافزاریتون قوی شه. برای اینکه دستتون گرم شه و ذهنتون برای طراحیِ خفنِ خودتون آماده شه. اما نه همیشه! به مرور سعی کنید تو اون طرحها یکسری تغییرات ریز ایجاد کنید و طرحِ جدیدی بسازید. رنگشو عوض کنید، دکمههاشو جابهجا کنید، اندازههارو تغییر بدید تا بتونید به طرح ایدهآلتون برسید. باور کنید راهش همینه. تا کپی نکنید، رشد نمیکنید. هر زمانی که با تغییرات دلخواهتون، تونستین از طرحِ قبلی فاصله بگیرین و به طرحِ جدیدی برسین، همون میشه نمونه کارتون.. حالا وقتشه که از لاکتون بیاید بیرون و وارد دنیای طراحای دیگه بشین...
کار خوب در خلا تولید نمیشود و به تعبیری، خلاقیت همیشه نتیجه ارتباط یک ذهن با ذهنهای دیگر است.
به اشتراک بذارید!
آستین کلیون تو کتاب لازم نیست یک نابغه باشیم میگه: بهترین راه برای شروع کردن در مسیری که میخواهید کارتان را به اشتراک بگذارید، این است که درباره چیزی که میخواهید بیاموزید، فکر کنید. و برای آموختن آن در مقابل دیگران تعهدی داشته باشید.به چیزی که دیگران به اشتراک میگذارند توجه کنید. و یادداشت برداشتن از آنچه که آنها به اشتراک نمیگذارند شروع کنید.دنبال خلاهایی بگردید که میتوانید آنها را با تلاش خودتان پر کنید.مهم نیست که در ابتدا چقدر بد هستند. هر چیزی که دوست دارید را به اشتراک بگذارید، آن وقت مردمی که همان چیز ها را دوست دارند پیدایتان میکنند.
همینه! اشتراک گذاری یکی از بهترین روشهای رشد و پیشرفته.
لابد الان میگید نه، من هنوز اونقدری مهارت پیدا نکردم که کارمو پرزنت کنم! این افکار و از خودتون دور کنید. قرار نیست که پایین پستاتون بنویسید: طراحِ خفنِ رابطِکاربری یا استادِ استادانِ دیزاین! تا کارتونو به اشتراک نگذارید و نظرات دیگران و نگیرید رشد نمیکنید.
یادمه اولین بار که طرحمو تو اینستاگرامم آپلود کردم، تقریبا هر ۵ دقیقه یکبار گوشیمو چک میکردم که ببینم کی چی گفته! کارای خفنِ طراحای دیگه رو میدیدم و میگفتم اینا کجا و من کجا! اگه مسخرم کنن چی؟ اگر تو دلشون بهم بخندن و بگن: هه، به این میگه طراحی، چی؟ هزار بار خواستم پستمو پاک کنم اما باور کنید که همین به اشتراک گذاریا باعث شد که رشد کنم. و الان حتی حاضر نیستم اسکرول کنم و پستای قبلیمو ببینم، دقیقا کاری که ۱ سال دیگه هم میکنم! قرار نیست همیشه در همین حد باشید. باید به اشتراک بذارید، بپرسید، مشتاق باشید، فیدبک بگیرید تا رشد کنید!
آنقدر خوب باشید که نتوانند شما را نادیده بگیرند.اگر فقط بر این تمرکز کنید که واقعا خوب باشید، مردم به سمت شما میآیند.
دوست پیدا کنید!
سعی کنید دایره دوستان و اطرافیانتون رو تو حوزه کاری، افزایش بدین. سعی کنید صفحات طراحان خفن و دنبال کنید. باهاشون ارتباط بگیرید و ازشون بپرسید! از تجربیاتشون، پروژههاشون، ابزارهای کاریشون، روند کاریشون. هر چقدرم که از مقاله و ویدئو یاد بگیرید، هیچچیزی نمیتونه به اندازه تجربیات یک طراح که داره کار میکنه کمکتون کنه. خجالت و بذارید کنار و بپرسید. کمک بگیرید. هیچکسی بدون کمک گرفتن رشد نکرده. دوست پیدا کنید. کاراتونو بفرستید براش و ازش بخواید تا ایرادات کارتونو بهتون بگه. سعی کنید هر سری چندتا از این ایرادات و اشتباهاتتون رو برطرف کنید و کارتونو ارتقا بدین. من واقعا از این روش چندتا دوست خوب مجازی پیدا کردم که هر جا سوال و یا مشکلی داشتم، ازشون کمک میگیرم. و خیلی سریعتر از گوگل و مقاله و ویدئو، به جوابم میرسم. پس شما هم امتحان کنید.
کمالگرا نباشید!
هر کسی که منو بشناسه و این تیتر و بخونه حتما کلی میخنده بهم! من به شدت کمالگرا بودم. و دوستداشتم که همهچیز، همیشه به بهترین نحوش ارائه شه! اما خب خیلی جاها، خیلی فرصتها رو از دست دادم. کمالگرایی از یکجایی به بعد میشه سَم. قرار نیست همیشه همهچیز عالی باشه، قرار نیست همیشه یک پروژه میلیاردی یا خیلی خفن بهتون بخوره. اگه اول راه هستید، قانع باشید. از پروژههای کوچیک شروع کنید. از همینجا میخوام بگم، شدیدا با اونایی که میگن هر پروژهای نگیر، قیمتش در حد ما نیست یا کلاس پروژه پایینه، مخالفم! البته اگر تازه کارید!
شما باید از پلههای کوچیک شروع کنید. پروژههای سبک بگیرید. قیمتهای کم. اما کیفیت بالا! سعی کنید رزومهای از پروژههای اجرا شده بسازید. هرچهقدر هم برای خودتون کانسپت بسازید، طراحی که فقط تو درایوِ D کامپیوترتون داره خاک میخوره ارزش بیشتری داره یا طرحی که رفته تو تیم فنی و داره اجرا میشه و تبدیل به اپلیکیشن یا وبسایتی میشه که مردم ازش استفاده میکنن؟ پس خواهش میکنم کمال گرایی و بذارید کنار و سطح توقعتون و بیارید پایین تا بتونید نمونه کار جمع کنید. دایره مشتریانتون رو بیشتر کنید. نگران نباشید قرار نیست که تا ابد با همین قیمت و پروژههای سطح پایین کار کنید. کیفیت کاریتون که بالا باشه، ناخواسته مردم به سمتتون جذب میشن و حاضرن هر قیمتی و براتون بپردازن.
از همین الان شروع کنید، قلم و کاغذاتونو بردارید و برید تو گوگل و هر نکته مهم و کاربردی رو یادداشت کنید، کارهای طراحهای دیگه رو ببینید. رو اجرا و مهارت نرم افزارتون کار کنید. و تو شبکههای اجتماعیتون به اشتراک بذارید. زمان زیادی تا تبدیل شدن به یه طراح خفن نمونده، اگر همین الان شروع کنید :)
اگر این مقاله براتون مفید بوده، حتما برای دوستاتونم مفیده.. پس چرا به اشتراک نذاریش؟ :))