مبینا ستاری
مبینا ستاری
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

حالت چطوره؟

حالت چطوره رفیقِ جان؟

سلااااااااااااااااام به دوستای خوبم! نمیگم ای کاش حالتون خوب باشه. میگم دعا میکنم حالتون معرکه بشه چون حال خودم هم چندان خوب نیست.

نمیدونم در جریان هستید یا نه، اما اون کسانی که ورزشی ان میدونن که این چند روز تمام مدت چشم ما روی تلوزیون بود!

حرص خوردیم، ناراحت شدیم و تو آسمون غرق شدیم! اینکه یکی خوشحالتون کنه، بدون اینکه شما رو بشناسه حس بی نظیریه! ( البته که ناراحتی هم وجود داره؛ اما اگه شما یکی از اون ها هستید که بازی رو نبردید، باید بگم تا وقتی که تلاش میکنید و میجنگید، برای ما هیچ اهمیتی نداره که میبرید یا میبازید! رستگاری تو تلاشه!)

اما یه سوال...

ما چقدر به حس و حالمون و اینکه پر از انرژی و خوشحالی و روشنی باشه اهمیت میدیم؟

آره کشتی ممکنه برای دو ساعت شما رو محتول کنه، احساس کنید اون بالاهایید، افتخار، عظمت و ....

اما آیا ذهن شما میتونه هر بار با نتیجه تکراری که قبلا وجود داشته، سرتونین و دوپامین (هرمون های شادی) ترشح کنه؟

واقعیت تلخی وجود داره و اون اینه که شما نمیتونید ذهنتون رو گول بزنید. نمیتونید یه چیز تکراری، چیزی که جذابیتش رو از دست داده، چیزی که حس میکنید دلیلی برای ادامه دادنش ندارید رو نشونش بدید و بگید: " بیا! اینم اونی که میخوام باهاش انگیزه بگیرم! یالا تبدیلش کنه به دوپامین هزار تا کار دارم!"

ذهن فریب نمیخوره و سخت باور میکنه و وقتی که به چیزی باور میکنه، دیگه هرگز ولش نمیکنه. ممکنه تو باورها سستی بوجود بیاد، اما ذهن شما یعنی اون ابرکامپیوتر شما، همیشه این قدرت رو داره که شرایط رو درست کنه.

خودِ شادی، میتونه باعث انگیزه بشه! من وقتی خوشحالم خیلی بیشتر کد میزنم تا وقتی که میخوام تو رختخواب گریه کنم!

درسته که ذهن شما گول نمیخوره، اما میتونید قانعش کنید که چیزهای بیشتری رو با سرعت بیشتر و واضح تر درک کنه. ذهن تا درک نکنه باور هم نمیکنه.

همیشه اون محرک دم دستتون نیست. ممکنه با دیدن یه هیکل ورزشی، دست به کار شید تا وزن کم کنید و در عکس قضیه ممکنه هر چی میگردید چیزی پیدا نکنید. مولانا میگه: هر چیزی که تو به دنبالش هستی، اونم به دنبال توعه! اما از کجا معلوم چیزی که دنبالش میگردی، دقیقا تو همون مسیر دنبال تو بگرده؟

و همین میشه! وقتی هی میگردید و پیدا نمیکنید، بعد یه مدت خسته میشید. دست آخر ذهنتون که به مرحله درک هم نرسیده میگه: دیدی گفتم نیست! تو و چه به نقاشی! اصن مگه تو استعدادم داری؟ منو ببین تو بدن کی گیر افتادم! ای کاش حداقل دنبال یه چیز دیگه میگشتی!

خیلی بعید میدونم کسی تجربه اش نکرده باشه. شما احساس میکنید نه میتونید اون صدای پرحرف ذهن رو خاموش کنید، و نه میتونید اون صدای نامفهمومی که میگه من اینجام بیا پیدام کن رو پیدا کنید. این میشه سردرگمی.

سردرگمی میشه باعث افسردگی، افسردگی میشه باعث خواب های طولانی مکرر، بی حوصله گی مداوم و ....، افسردگی منجر میشه به حال بد و حال بد منجر میشه به شکست. و این چرخه هر دفعه که دنبال چیز جدیدی میگردید، از نو شروع میشه.

تو این شرایط هیچ هرمونی برای شادی ترشح نمیشه. ساکن و بی حرکت میمونید، گریه میکنید و حس میکنید باید یه چیزی رو بشکنید تا حستون از عصبانیت به خالی شده تغییر پیدا کنه.

چیزی که من میگم، اینه که هیچ وقت با این احساس در نیفتید. به خودتون زمان بدید، خودتون رو آروم کنید، بنویسید، صحبت کنید و اون قدر با خودتون روی کاغذ حرف بزنید تا چیز هایی که از درون آزارتون میده رو کشف کنید. از اول بخونیدش و بعد بازم بنویسید. اون قدر نوشتن رو ادامه بدید تا زمانی که بگید بیرون اومد! اون قلنبه ای که روی دلم سنگینی میکرد اومد رو کاغذ!

این احساسات طبیعی ان و برای همه هم پیش میان. خودتون رو سرزنش نکنید. من وقتی 11 سالم بود، وسط تابستون، چند روز مونده به تولدم، به خاطر مشکلات بوجود اومده اونقدر احساس بدی پیدا کردم که نتونستم مخفیش کنم. چون از 8 سالگی با نوشتن داستان و چیزای مختلف اخت شده بودم، بدون هیچ دلیل منطقی شروع کردم و نوشتم. بدترین صفت ها رو برای توصیف خودم به کار بردم، خیلی ها و شرایطشون و حالشون رو با خودم مقایسه کردم و خیلی جاها همه اینا رو با گریه نوشتم. نزدیک 10 صفحه شد اما حالم رو بهتر کرد. خدا اون زمان من رو با نوشتن نجات داد. بعدها اون نوشته ها رو خوندم و فهمیدم مشکلی که من داشتم و گاهی اوقات الانم دارم اینکه که خودم رو درک نمیکنم. شروع میکنم به قضاوت کردن خودم. خودم از خودم ناراحت میشم، خودم قلبم رو زخمی میکنم، اما در نهایت متوجه میشم من بودم که خودمو درک نکردم.

زندگی هیچ وقت قرار نیست آسون یا منصفانه باشه. اما شما قراره با خودتون عادل باشید. به قول معروف، هر چیزی که باشی، رفتارت یه آینه است. اما شما گاها تو آینه چیز هایی میبینید که ریزن اما در عین حال زشتن. همین همه چیز رو بهم میریزه.

قرار نیست بمیرید، منم نمردم! فقط استقامت داشته باشید، خودتون رو سرزنش نکنید و صبر کنید. بالاخره نور بر تاریکی پیروز خواهد شد!

پ.ن: راستی بچه ها، حالتون چطوره؟! D:










انگیزشیحال خوبحس خوبانگیزه
یک عدد برنامه نویس، نویسنده و عشق تکنولوژیِ نوجوان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید