نکات کلیدی متن:
* وجود اخبار متعدد: نویسنده به وجود روایات فراوانی در مورد موضوع خلقت پیامبر و امام علی (ع) اشاره کرده که در کتاب بحارالانوار گردآوری شده است.
* دشواری فهم: فهم عمیق این روایات برای همه آسان نیست و نیاز به تعمق و دانش بیشتری دارد.
* اهمیت ایمان: نویسنده تأکید میکند که مهمترین نکته، ایمان به این روایات است و نیازی به درک کامل همه جزئیات آنها نیست.
* خلقت آدم از طینت پاک: آدم از طینتی پاک آفریده شده تا بتواند نسل پیامبر و امام علی (ع) را در خود داشته باشد.
* انتقال طینت پاک: این طینت پاک در نسلهای مختلف منتقل شده تا به عبدالله و ابوطالب برسد.
* آمادهسازی پدران: خداوند عبدالله و ابوطالب را برای پذیرش روح پیامبر و امام علی (ع) آماده کرده است.
* حفظ نور: عبارت "حفظ نور" به معنای حفظ قابلیت و استعداد برای پذیرش روح پیامبران و امامان است.
* نظر محدث استرابادی: محدث استرابادی معتقد است که روح را نمیتوان به دو قسمت تقسیم کرد یا با چیز دیگری ترکیب کرد.
* روح و جسم نورانی: به نظر محدث استرابادی، روح باید به یک جسم نورانی نسبت داده شود که از کثافت مادی پاک باشد.
خلاصه:
این متن به بررسی روایاتی درباره خلقت پیامبر اسلام و امام علی (ع) میپردازد. نویسنده ضمن تأکید بر وجود این روایات و اهمیت ایمان به آنها، به برخی تفاسیر و نظریات درباره این موضوع نیز اشاره میکند. از جمله این نظریات، خلقت آدم از طینت پاک، انتقال این طینت به نسلهای بعدی و همچنین نظر محدث استرابادی درباره ماهیت روح است.
نکته: این متن به مباحث پیچیده کلامی و عرفانی میپردازد و درک کامل آن نیازمند مطالعه بیشتر در این زمینهها است.
مؤلف گويد: متن آن حديث در ذيل اين حديث نقل مى شود.
علّامه مجلسى رحمه اللّه بعد از نقل حديث صدوق عليه الرحمه فرموده: در اين باب اخبار مستفيضه ايست كه آنها را در كتاب بزرگ يعنى كتاب بحار الأنوار وارد كرده ام، ليكن فهم آنها بر عقول ناقصه دشوار است، و سزاوارتر اين است كه مجملا بايد مؤمن به آنها بود، و علم آن را ردّ به خود آل محمّد بايد كرد.
پس از آن فرموده: آنچه بخاطر خطور مى كند اين است كه احتمال مى رود كه ايشان عليهم السّلام چونكه مقصود از آفرينش آدم عليه السّلام بوده اند، و ساير ذرّيه آدم و آفرينش آدم از طينت پاكيزه بوده، تا قابليّت خروج اين اشخاص مقدّسه را داشته باشد از خود، و اين طينت در پدران و مادران تربيت شده تا به عبد اللّه و ابى طالب رسيده، و خدا آنها را چنان تربيت كرده تا قابليّت آن دو كامل شود، و مقدّسين را از ايشان بوجود آورد، لذا آنها را از ايشان بيرون آورده.
و شايد مراد به حفظ نور ايشان و انتقال آن از اصلاب طاهره به ارحام مطهّره كنايه باشد از انتقال اين قابليّت و استكمال اين استعداد، پس به مقتضاى آنچه از اخبارى كه وارد شده دالّ بر اينكه كمال و فضل اين پدران و مادران به سبب مشمول بودن بر حمل نورهاى ايشان بوده با اين وجه استقامت دارد، و همچنين است اخبارى كه مشابه با اين خبر است.
پس از بيان اين توجيهات فرموده است كه: محدّث استرابادى قدّس سرّه گفته است كه: از امور دانسته شده اين است كه دو شى ء مجرّد را يكى قرار دادن ممتنع است، و همچنين است قسمت كردن يك مجرّد، پس سزاوار است كه روح را در اينجا بر آلت جسمانيه نورانى حمل كنيم كه از كثافت بدنيّه منزّه باشد.