ahmad modaraei
ahmad modaraei
خواندن ۳ دقیقه·۲ ماه پیش

تقسیم دو روح یا دو بدن _ الجنه العاصمه ۶

نکات کلیدی متن:


* وجود اخبار متعدد: نویسنده به وجود روایات فراوانی در مورد موضوع خلقت پیامبر و امام علی (ع) اشاره کرده که در کتاب بحارالانوار گردآوری شده است.
* دشواری فهم: فهم عمیق این روایات برای همه آسان نیست و نیاز به تعمق و دانش بیشتری دارد.
* اهمیت ایمان: نویسنده تأکید می‌کند که مهمترین نکته، ایمان به این روایات است و نیازی به درک کامل همه جزئیات آن‌ها نیست.
* خلقت آدم از طینت پاک: آدم از طینتی پاک آفریده شده تا بتواند نسل پیامبر و امام علی (ع) را در خود داشته باشد.
* انتقال طینت پاک: این طینت پاک در نسل‌های مختلف منتقل شده تا به عبدالله و ابوطالب برسد.
* آماده‌سازی پدران: خداوند عبدالله و ابوطالب را برای پذیرش روح پیامبر و امام علی (ع) آماده کرده است.
* حفظ نور: عبارت "حفظ نور" به معنای حفظ قابلیت و استعداد برای پذیرش روح پیامبران و امامان است.
* نظر محدث استرابادی: محدث استرابادی معتقد است که روح را نمی‌توان به دو قسمت تقسیم کرد یا با چیز دیگری ترکیب کرد.
* روح و جسم نورانی: به نظر محدث استرابادی، روح باید به یک جسم نورانی نسبت داده شود که از کثافت مادی پاک باشد.


خلاصه:
این متن به بررسی روایاتی درباره خلقت پیامبر اسلام و امام علی (ع) می‌پردازد. نویسنده ضمن تأکید بر وجود این روایات و اهمیت ایمان به آن‌ها، به برخی تفاسیر و نظریات درباره این موضوع نیز اشاره می‌کند. از جمله این نظریات، خلقت آدم از طینت پاک، انتقال این طینت به نسل‌های بعدی و همچنین نظر محدث استرابادی درباره ماهیت روح است.
نکته: این متن به مباحث پیچیده کلامی و عرفانی می‌پردازد و درک کامل آن نیازمند مطالعه بیشتر در این زمینه‌ها است.

متن اصلی کتاب الجنه العاصمه درباره علامه مجلسی و محقق استرآبادی:


مؤلف گويد: متن آن حديث در ذيل اين حديث نقل مى شود.
علّامه مجلسى رحمه اللّه بعد از نقل حديث صدوق عليه الرحمه فرموده: در اين باب اخبار مستفيضه ايست كه آنها را در كتاب بزرگ يعنى كتاب بحار الأنوار وارد كرده ام، ليكن فهم آنها بر عقول ناقصه دشوار است، و سزاوارتر اين است كه مجملا بايد مؤمن به آنها بود، و علم آن را ردّ به خود آل محمّد بايد كرد.
پس از آن فرموده: آنچه بخاطر خطور مى كند اين است كه احتمال مى رود كه ايشان عليهم السّلام چونكه مقصود از آفرينش آدم عليه السّلام بوده اند، و ساير ذرّيه آدم و آفرينش آدم از طينت پاكيزه بوده، تا قابليّت خروج اين اشخاص مقدّسه را داشته باشد از خود، و اين طينت در پدران و مادران تربيت شده تا به عبد اللّه و ابى طالب رسيده، و خدا آنها را چنان تربيت كرده تا قابليّت آن دو كامل شود، و مقدّسين را از ايشان بوجود آورد، لذا آنها را از ايشان بيرون آورده.
و شايد مراد به حفظ نور ايشان و انتقال آن از اصلاب طاهره به ارحام مطهّره كنايه باشد از انتقال اين قابليّت و استكمال اين استعداد، پس به مقتضاى آنچه از اخبارى كه وارد شده دالّ بر اينكه كمال و فضل اين پدران و مادران به سبب مشمول بودن بر حمل نورهاى ايشان بوده با اين وجه استقامت دارد، و همچنين است اخبارى كه مشابه با اين خبر است.
پس از بيان اين توجيهات فرموده است كه: محدّث استرابادى قدّس سرّه گفته است كه: از امور دانسته شده اين است كه دو شى ء مجرّد را يكى قرار دادن ممتنع است، و همچنين است قسمت كردن يك مجرّد، پس سزاوار است كه روح را در اينجا بر آلت جسمانيه نورانى حمل كنيم كه از كثافت بدنيّه منزّه باشد.

روحبدنجسماهل بیت
حجت الاسلام سید احمد مدارایی سایت شخصی من : https://ahmadmodaraei.blog.ir/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید