«المهیأة» نوعی از توریة (کنایه دوپهلو) است که معنای دور یا پنهان آن تنها با وجود یک کلمهی قبل یا بعد قابل درک میشود. این نوع به دو دسته تقسیم میشود:
۱. توریةای که با کلمهی قبل روشن میشود:
مثال:
بیت شعر:
وَ أَظْهَرَتْ فِينَا مِنْ سَمَاتِكَ سُنَّةً
فَأَظْهَرْتَ ذَاكَ الْفَرْضَ مِنْ ذَلِكَ النَّدَبِ
· معنای نزدیک: «فرض» و «ندب» به معنای احکام شرعی (واجب و مستحب) هستند.
· معنای دور: «فرض» به معنای «بخشش» و «ندب» به معنای «مرد سریع در برآوردن نیازها» است.
نکته: اگر کلمهی «سنة» (سنت) قبل از آن نبود، این ایهام و درک دو معنای شرعی ممکن نبود.
---
۲. توریةای که با کلمهی بعد روشن میشود:
مثال اول:
امام علی (ع) درباره اشعث بن قیس میفرماید:
«إِنَّهُ كَانَ يُحَرِّكُ الشِّمَالَ بِالْيَمِينِ»
· معنای نزدیک: «شمال» به معنای «دست چپ» (مقابل یمین = راست).
· معنای دور: «شمال» جمع «شملة» به معنای «جامه» یا «پوشش» است.
نکته: اگر کلمهی «یمین» بعد از آن نبود، شنونده معنای دست (که توریة بر اساس آن است) را نمیفهمید.
مثال دوم:
بیت شعر:
بِرَغْمِ شُبَيْبٍ فَارَقَ السَّيْفُ كَفَّهُ
وَكَانَا عَلَى الْعَلَّاتِ يَصْطَحِبَانِ
كَأَنَّ رِقَابَ النَّاسِ قَالَتْ لِسَيْفِهِ
رَفِيقُكَ قِيسِيٌّ وَأَنْتَ يَمَانِيُّ
· معنای نزدیک: «یمانی» به معنای «منسوب به یمن» (مثلاً مرد یمنی).
· معنای دور: «یمانی» اشاره به «شمشیر» دارد (چون شمشیرهای یمنی معروف بودند).
نکته: شبیب از قبیلهی «قیس» بود و شمشیر به «یمن» منسوب است. بین قیس و یمن دشمنی تاریخی وجود داشت، پس شمشیر و شبیب نمیتوانستند با هم همراه باشند. با آوردن کلمهی «یمانی» بعد از «قیسی»، کنایه (توریة) فهمیده میشود.
---
خلاصه:
«المهیأة» نوعی کنایهی دوپهلو است که معنای پنهان آن با کمک کلمهی قبل یا بعد آشکار میشود. در غیر این صورت، تنها معنای سطحی فهمیده میشود.