بسمه تعالی
خلاصه گذشته: بحث رو از اینجا شروع کردیم که اون مشکلی که باعث میشه ما سراغ فقه تربیت بریم چیست؟
جواب: که وقتی انسان خودش رو دریک ضلالی میبیند ومیخواهد هدایت شود
یا به عبارت دیگر که وضع موجود یک وضعیت مطلوبی نیست ونیاز به تحول یا تغییر دارد واز این وضع موجود باید خارج شویم.
_از دل این یک سری سوالات ومسئلههایی جزئی تری وجود دارد که دوستان مقداریش را آوردند
_در خلال این بحثها چند نکته معلوم شد:
۱. اینکه موضوع ومخاطب اولیه ما تربیت انسان وادم بالغ است
۲.مسئله ما رابطه ای با فقه احکام تربیتی ندارد یعنی جواب نمیگیرد.لذا کلمه فقه در اینجا فقط بار لغوی را دارد یعنی با استفاده از کتاب وسنت که منابع وحیانی است مرتبط میشود و معنی اصطلاحی اش منظور نیست که بخواهییم با قواعد اصولی این فقه را دنبال کنیم.که معنی اصطلاحی فقه است.
۳.باتوجه به نکته دوم که گفتیم معلوم میشه که منظور ازفقه دراینجا احکام خمسه ورفتار مکلف ندارد
این سه نکته خلاصه جلسات گذشته
_فقه تربیت عهده داره این است که شما این متربی را از کجا به کجا برسانید حالا روش هم گفته وخب طبیعتا در پیاده کردن یک سری رفتارها دارد وممکن است خودت این رفتارها تحت احکام خمسه قرار بگیرد ولی من الان از این باب کاری ندارم واز حیث وجهت دیگر دارم نگاه میکنم که مربی باید اینکار رو بکند واین کار دو انجام ندهد.
الحاصل که میتوان بابی از ابواب فقه احکام باشد ولی مشروط به اینکه یک تقسیم ابوابی دقیق کلی وجامع در این موضوع داشته باشد. که متناسب با نیازهای بشر باشد نه اینکه ذوقی بیایم فقه را تقسیم کنیم مثلا فقه خانواده داریم بیاییم فقه امورمعیشتی خانوداه را اضافه کرد که این کاملا ذوقی است.
چند نکته:
۱. ابهامی که ممکنه برای دوستان باشد این است که هدف این گفت وگوها چی هست؟
هدف گفت وگو این است که یک مهارت استنباط نسبی پیش بیاید حالا متناسب با مقدار علمیتی که تا الان داشتید وتلاشی که از این جا به بعد دارید واین مهارت هم: هم درحوزه مسئله یابی است وکشف مسئله وهم جمع بندی وجوابهایی پیدا کنید.
که خب روش کار هم قطعا باید متناسب باهدف ایجاد مهارت باشد که یک مسئله مطرح میشه دوستان یک کاری انجام میدهند اینجا گفت وگویی میکنیم وارائه میدهید وبعد جمع بندی میکنیم ویک خروجی هم میرسیم. ولی خب ما در مسیری میریم که قبلا هم کارشده است. ولی این مهارت ویا کار با آیات وروایات کف ندارد که بگوییم این مسئله قبلا دیگران بررسی کردن وبه فلان جواب رسیده نه ممکنه ما پژوهش کنیم وبه خروجی بیشتری برسیم.
نکته دیگر:این کار واقعا سخت است ومشکل است. این دشواری یه بخشی اشت بخاطر این است که کار انجام نشده ومسیر نرفته است وازطرف دیگر منبعی ندارید.
نکته ی بعدی:سطح انتظارات دوستان با گفت و گوههایی است که انجام میشه با تناسب ندارد ما به دوستان عرض میکنیم که هدف همان ایجاد مهارت است.
....
مسائل فقه تربیت اینجوری نیست که یه نگاهی به مسئله میکنی یه نگاه به روایات میکنید جواب رو به دست بیارید خیر بحث فقه تربیت مسائل مبنایی تر است. وکار نشده یا کم شده است وازطرفی هم نمیتوانیم صبر کنیم ومتوقف بشه
نکته دوم: این مسائل جمع شد ونهایی شدن این مسائل خودش مشکل اشت به کنار ونکته دیگه این است که چه کسی باید بره به سراغ روایات کسانی که این مسائل مبنایی را انجام داده باشد این شخص اولویت دارد که کلیات مبنا رو میشناسد.
نکته ی دیگر که شاید دغدغه ی دوستان باشد ارتباط این گفت وگووو ها با اندیشههای حاج شیخ است چه ما شاگردش باشیم وچه ابشناسیم وچه نشناسیم وچه علاقه داشته باشیم وچه نداشته باشیم ایشون یک صاحب نظر است وبرای پژوهشگر لازم است پیشینه این بحث ها رو به دست بیاورد. وخب ماهم خودم را میگوییم نگاه به روش نگاهم به مسائل غیر از نگاه به حاج شیخ نیست که ممکنه شما مضر بدانید ممکنه است که مضر نباشد.
نکته دیگر این که: بعضی وقتها درمورد آیه ای بحث کردیم گاهی لازم است تفسیر های ذیل آیه را نیاز است ببینید وگاهی هم نیاز نیست چون نگاهمون به مفسر میشه بیشتر از اینکه نگاهمون به آیه بشود.
نکته آخر:که برای شما بیان میکنم روش کار برای ما مهم است ممکن است کسی به حرف حاج شیخ برسد وممکنه هم نرسد اشکالی ندارد.
واز حیث روش هم نظام مسائل که مشخص شود نقشهی راه معلوم میشود.
* هدف گفتگوها: ایجاد مهارت استنباط نسبی در حوزه مسئلهیابی، کشف مسئله، جمعبندی و یافتن جوابها.
* روش کار: طرح مسئله، انجام کار توسط دوستان، گفتگو و ارائه، جمعبندی و رسیدن به خروجی.
* دشواری کار: به دلیل انجام نشدن کار قبلی، نبود مسیر مشخص و کمبود منابع.
* سطح انتظارات: متناسب بودن انتظارات با گفتگوها و هدف ایجاد مهارت.
* ماهیت مسائل فقه تربیت: مبناییتر بودن، انجام نشدن یا کم شدن کار روی آنها و عدم امکان توقف و صبر.
* اولویت در مراجعه به روایات: کسانی که مسائل مبنایی را انجام دادهاند و کلیات مبنا را میشناسند.
* ارتباط با اندیشههای حاج شیخ: لزوم آشنایی با پیشینه بحثها و صاحبنظر بودن ایشان، تأثیرپذیری گوینده از روش و نگاه ایشان به مسائل.
* استفاده از تفاسیر: لزوم بررسی تفاسیر ذیل آیه در صورت نیاز و عدم تمرکز صرف بر مفسر به جای آیه.
* اهمیت روش کار: رسیدن یا نرسیدن به حرف حاج شیخ مهم نیست، بلکه روش کار و مشخص شدن نظام مسائل و نقشهی راه اهمیت دارد.
* تعریف فقه تربیت: ارائه یک تعریف جامع و مانع از فقه تربیت برای ایجاد فهم مشترک.
* منابع فقه تربیت: مشخص کردن منابع اصلی و فرعی مورد استفاده در فقه تربیت (قرآن، سنت، عقل، اجماع و...)
* مبانی فقه تربیت: تبیین مبانی فلسفی، کلامی و فقهی مرتبط با فقه تربیت.
* روششناسی فقه تربیت: ارائه روشهای استنباط احکام تربیتی از منابع.
* نظام مسائل فقه تربیت: تدوین یک نظام مسائل جامع و طبقهبندی شده در حوزه فقه تربیت.
* ارتباط فقه تربیت با سایر علوم: بررسی ارتباط و تعامل فقه تربیت با علوم دیگر مانند روانشناسی، تعلیم و تربیت، جامعهشناسی و...
* کاربردهای فقه تربیت: تبیین کاربردها و نقش فقه تربیت در حوزههای مختلف تربیتی مانند خانواده، مدرسه، جامعه و...
* منظور دقیق از "مهارت استنباط نسبی" چیست و چگونه میتوان آن را ارزیابی کرد؟
* چگونه میتوان مسائل مبنایی فقه تربیت را شناسایی و تدوین کرد؟
* روش کار مشخص شده در متن چگونه به تدوین نظام مسائل و نقشهی راه فقه تربیت کمک میکند؟
* چگونه میتوان تعادل بین استفاده از تفاسیر و تمرکز بر خود آیه را برقرار کرد؟
* ارتباط فقه تربیت با فقه احکام تربیتی چیست و چگونه میتوان از تداخل و تکرار جلوگیری کرد؟
* چگونه میتوان از اندیشههای حاج شیخ و سایر صاحبنظران در عین حفظ استقلال فکری و روششناسی بهره برد؟
توجه: این موارد و سوالات پیشنهادی هستند و بسته به نیاز و شرایط میتوانند تغییر یا تکمیل شوند. مهمترین نکته، ایجاد یک چارچوب منسجم و هدفمند برای شروع و ادامهی بحثهای فقه تربیت است.
📚 فقه تربیت
محمدتقی هادیزاده
📖 جلسه هفتم - 1398/03/22:
✅ مشکل اصلی در تربیت: در ضلال و حیرت دیدن انسان
✅ مسأله اصلی تربیت: تغییر و تحول بشر
#فقه_تربیت
#هادی_زاده
جلسات یک تاشش گفتگوهایی درمورد شیوه و ارائه پیشنهاد در مورد
چگونگی فرآیند جلسات میباشد لذا بخاطر اینکه مباحث علمی مطرح نشده بارگذاری نشده
کانال تربیت فطری: