گاهی در تبلیغنویسی صفحه محصول لازم است به رقیبان بپردازیم؛ مثلا رقیبی کارش خوب نیست و با فریب سعی میکند مخاطبان ما را جذب کند. یک مثال ساده بزنیم. برخی از موبایلفروشها قیمت موبایلی را 50 هزار تومان کمتر از قیمت واقعی آن اعلام میکنند. وقتی درخواست خرید آن موبایل را دارید میگویند باید اپلیکیشنهای لازم را خودمان نصب کنیم، در غیر اینصورت موبایل را به شما نمیفروشیم! برای نصب اپلیکیشن هم 100 هزار تومان دریافت میکنند!
افراد زیادی هم در صنعت آموزش وجود دارند که یک محصول آموزشی میخرند؛ آن را چند بار مشاهده میکنند و بلافاصله محصولی با همان موضوع تولید میکنند و تبلیغ میکنند تا بفروشند. حالا فرض کنید محصول آموزشی شما را خریداری کردهاند و از مطالب آن، یک آموزش ساختهاند که کپی مطالب شما است.
سوال این است که چگونه در صفحه محصول خودمان با تبلیغنویسی حرفهای مخاطبان را متقاعد کنیم کار ما بسیار بهتر و حرفهای تر است و کار رقیبان سوالبرانگیز است.
شاید تصمیم بگیریم موضوع را در صفحه محصول توضیح بدهیم و بگوییم برخی از رقیبان موبایلفروش ما فریبکار هستند و معیارهای اخلاقی را رعایت نمیکنند. یا برای برای مثال دوم بگوییم این مدرس جدید بسیار مبتدی و تازهکار است و مطالبش را از ما کپی کرده است. این روشها معمولا اوضاع را برای ما بدتر میکند. خیلی از مخاطبان فکر خواهند کرد که ما با این افراد مشکل شخصی داریم یا آنها واقعا قوی و مهم شدهاند که اینقدر نگران این موضوع هستیم. پس در تبلیغنویسی حرفهای بهتر است هیچگاه بهطور مستقیم رقیبان را زیر سوال نبریم.
در ادامه مقاله روشی بسیار حرفهای را توضیح میدهیم تا ضعف رقیبان را برملا کنید بدون آنکه از آنها بدگویی کنید. همچنین به مخاطب نشان بدهید که واقعا به فکرش هستید و نمیخواهید در خریدهای خودش متحمل ضرر شود.
در تبلیغنویسی پیشرفته روشی بسیار جالب و حرفهای وجود دارد که نامش «کاشتن بذر تردید» در ذهن مخاطب است. در این روش بهجای گفتن هر نکته منفی درباره رقیبان، با پرسیدن سوالاتی تاملبرانگیز مخاطب را به فکر وا میداریم تا حقایقی برایش برملا شود که از آن اطلاع ندارد. سپس خودش به این نتیجه میرسد که کار رقیبان مشکل دارد و باید به خود شما مراجعه کند.
فرض کنید شما آموزش کسب ثروت میدهید و یکی از رقیبان شما جلوی یک اتومبیل گران چند میلیاردی فیلم تهیه میکند تا این ذهنیت را القا کند که خودش ثروتمند است. شما میتوانید در صفحه محصول خود بنویسید: «آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا برخی از مدرسهای کسب ثروت همیشه جلوی ماشین میایستند و داخل اتومبیل نمینشینند تا آموزش بدهند!؟» شما با همین یک جمله بذر تردید را در ذهن مخاطب میکارید و مخاطب به چیزی فکر میکند که شاید تا به حال به آن توجه نکرده بود.
رقیب شما در حال تبلیغ و ثبتنام یک همایش بزرگ بازاریابی اینترنتی است و مطالبش را از شما برداشته و میخواهد با نام خودش ارائه کند. شما میبینید این رقیب گرامی در چند جای شهر بیلبورد اجاره کرده است. شما کافی است در صفحه محصول بازاریابی اینترنتی خود بنویسید: «آیا عجیب نیست افرادی که ادعا میکنند به بازاریابی اینترنتی مسلط هستند چرا خودشان برای بازاریابی از بیلبورد استفاده میکنند!؟» همین یک جمله کافی است تا بسیاری از مخاطبان متوجه شوند اصل ماجرا چیست. شما در این جمله نه از خودتان تعریف کردهاید و نه به رقیب بیاحترامی کردهاید. فقط از موضوعی تعجب کردهاید.
رقیب شما عطرهای تقلبی میفروشد و آن را بهجای عطر اصل ارائه میدهد. برای شکست دادن شما، عطرها را با قیمت پایینتری ارائه میدهد و ادعا میکند عطرهایش اصل هستند. شما میتوانید به شوخی بنویسید: «برخی از همکاران ما آنقدر به فکر مردم هستند که عطر 99 دلاری را تهیه میکنند و هزینه حمل آن را هم از خارج، خودشان به عهده میگیرند و آن عطر را با قیمت 700 هزار تومان میفرشند. اگر کارخانه خارجی سازنده از این همکار ما خرید کند کلی سود خواهد کرد!»
رقیب شما موبایل گلکسی نوت 9 را 300 هزار تومان ارزانتر از بقیه میفروشد. روش کارش این است که مداد اوریجینال را خارج میکند و یک مداد قلابی جای آن قرار میدهد. شما نمیتوانید وارد رقابت قیمت شوید. کافی است از روش کاشتن بذر تردید در تبلیغنویسی استفاده کنید. فقط بگویید: «برخی از همکاران قیمت موبایل را پایینتر از قیمت واقعی میفروشند و عجیب است که همیشه مداد اوریجینال همان گوشی را جداگانه دارند و با قیمت 800 هزار تومان میفروشند!»
پس دیدیم که اغلب بهتر است رقیبان را بهصورت مستقیم زیر سوال نبرید و از آنان بدگویی نگویید. روش کاشتن بذر تردید را در استراتژیهای بازاریابی خود بهکار ببرید!