علل بررسی مفهوم دکترین و ارتباط با آن وضعیت ایران؛ ازدیرباز کشور ایران مورد توجه همگان یا حداقل نیروها و کشورهای توسعه طلب بوده. موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی، گسترۀ اتنیکی و نیز منابع انرژی در صده اخیر به همراه دسترسی به شاه راههای اقتصادی و نظامی همواره ایران را در جایگاه ویژه ای در اذعان نامبرده قرار داده. به دلیل عوامل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی می توان گفت متاسفانه همواره ایران درگیر سزارین های سیاسی توسط نیروهای خارجی در قریب به دو صدۀ گذشته بوده. عقب ماندگی در ادراک مفاهیم نو در سطح بین الملل و خطا در ترجمه و تفسیر مفاهیم بنیادین سیاسی ، اجتماعی مزید بر علت بوده. در این مقاله سعی می شود با بررسی یکی از مفاهیم کلیدی عصر جدید، در فهم بهتر وضعیت و شرایط ایران در اعتراضات مردمی سال ۱۴۰۱ خورشیدی برآییم.
دکترین؛
دکترین (به لاتین: Doctrine) یا رهنامه مجموعهای از باورها، رهنمودها و آموزههای توصیفی است به شرط آنکه برای مقصودی عملیاتی سازمان یابند و نقش راهنما و چهارچوب را بازی کنند. دکترین، فراتر از راهبرد و بنابراین فراتر از سیاست و خط مشی است. دکترینها به ناچار دیر یا زود از ایدئولوژیها زاده میشوند.
پیروان دکترین؛
به کسی که از دکترین معینی سخت و یک جانبه پیروی میکند دکترینِر (به انگلیسی: Doctrinaire) یا رهرو گفته میشود که عموماً در بسیاری جوامع صفت مثبتی محسوب نمیشود.
ابهام زدایی معنی و گویش؛
واژههای دکترین و دکتر (عنوان) که لقبی دانشگاهی است، با اینکه ریشه بسیار دور و مشترک در زبان لاتین دارا هستند، در معنای علمی یا مصرف عمومی در زبانها، هیج ربطی با یکدیگر ندارند. به این خاطر گویش رایج «دوکتُرین» در فارسی اشتباه است.
چند نمونه از دکترین معروف:
دکترین سیاسی؛
دکترین سیاسی نوعی از جهانبینی ساخته و پرداخته شخص یا گروهی است که برنامههای سیاسی ایشان بر اساس آن پایه و بنیاد گرفته باشد. دکترین سیاسی عبارت از تنظیم یک جانبه اصولی است که بر طبق آن دولتها مشی خود را، به ویژه در روابط بینالمللی، یک جانبه تعیین میکنند.
به عبارتی نقشه ها و برنامه هایی که یک دولت در رابطه با مسائل بین المللی و حتی داخلی طراحی و تنظیم می کند و طبق آن سعی در آن دارد که با وقوع هر اتفاقی و یا به عبارتی با هر حرکت کشور و یا نیروی غیر، همه چیز در جهت منافع نافذان قدرت و طراحان دکترین پیش برود.
دکترین نظامی؛
دکترین نظامی؛ چگونگی شرکت نیروهای نظامی در لشکرکشیها، عملیاتهای عمده، نبردها و درگیریها را به طور مختصر بیان میکند.
در واقع این دکترین راهنمای اعمال نظامی است و شامل قواعد سریع و تغییرناپذیر نمیشود. دکترین، یک چارچوب مرجع عمومی برای کل نیروی نظامی است که به استاندارد شدن عملیاتها و تسهیل آمادگی نیروها کمک میکند.
دکترین، تئوری، تاریخ، تجربه و تمرین را به هم پیوند میدهد. هدف آن گسترش ابتکار و تفکر خلاقانه است. دکترین برای نظام در حکم بدنهای مقتدر از عباراتی است که روش هدایت نیروهای نظامی را مشخص میسازد و ادبیات خاصی برای طراحان و رهبران نظامی به دست میدهد.
در بررسی ستادی که در دانشگاه هوایی نیروی هوایی ایالات متحده در سال ۱۹۴۸ (۱۳۲۶) انجام شده، دکترین نظامی به این شکل تعریف گردیده است: «آن دسته از مفاهیم، اصول، سیاستها، تاکتیکها، تکنیکها، تمرینها و فرایندهایی که لازمهٔ پیشرفت امور سازماندهی، تمرین، مجهزسازی و بهکارگیری یگانهای تاکتیکی و خدماتی است را دکترین نظامی گویند.»
گری شفیلد از دپارتمان مطالعات دفاعی کالج کینگ لندن و دانشکده فرماندهی و ستاد انگلستان تعریف جی اف سی فولر از دکترین نظامی را به عنوان «هدف اصلی یک ارتش» توصیف میکند.
در واژهنامه اصطلاحات سادهٔ نظامی حکومت شوروی، در برابر مدخل دکترین نظامی این تعریف آورده شده است: «سیستم نظریات علمی مورد قبول رسمی یک کشور در مورد ماهیت جنگهای مدرن و کاربرد نیروهای نظامی در آنها... دکترین نظامی دو جنبه دارد: جنبه سیاسی-اجتماعی و جنبه فنی-نظامی.» جنبهٔ سیاسی-اجتماعی «شامل تمام پرسشهایی که در مورد روششناسی، اقتصاد، پایههای اجتماعی و اهداف سیاسی جنگ مطرح میشوند» است و جنبهٔ فنی-نظامی باید با اهداف سیاسی سازگار باشد. این جنبه شامل «خلق ساختار نظامی، تجهیز فنی نیروهای مسلح، تمرینهای آنها و مشخصات شیوهها و ابزارهای هدایت عملیاتها و جنگ به طور کلی» است.
برای مثال:
طبق دکترین سیاسی-نظامی بلوک غرب، شرایط بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جنگ بالکان و درگیری های آن منطقه و مخصوصا بعد از سال ۲۰۱۲ به این نقطه انجامید که چه روسیه به اوکراین حمله نظامی می کرد و چه عملیات نظامی ای صورت نمی پذیرفت، همه چیز در جهت منافع غرب در حرکت بود.
در صورت عدم وقوع جنگ، ناتو کهنه سرزمین روسیه تزاری که به مزرعه روسیه معروف است یعنی اوکراین را به چنگ می آورد و با برنامه های نئو لیبرال پایگاهی مستحکم در مرز روسیه بنا می کند، در صورت وقوع جنگ(سناریوی فعلی) ماشین کهنه و مستهلک جنگی روسیه به گل می نشیند، فنلاند و استونی به ناتو پیوسته و غرب از سمت شمال با دیوار روسیه تکیه می زند. صد البته که مسائل و جزئیات بیشماری نیز در این واقعه وجود دارد که سعی می شود در مقالعه ای مجزا به بررسی آن ها پرداخته شود.
ارتباط بین دکترین و راهبرد؛
دکترین، راهبرد نیست. وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا راهبرد را به طور رسمی به این شکل تعریف میکند: «راهبرد، نظریه یا مجموعهای از نظریات سنجیده در مورد کاربرد ابزارهای قدرت ملی است که به شکلی هماهنگ و همگرا برای تحقق اهداف ملی و چندملیتی مورد استفاده قرار گیرند.»
راهبرد نظامی، منطقی بنیادی برای عملیاتهای نظامی ارائه میدهد. سپهبد ویسکونت آلنبروک فرمانده ستاد کل ارتش سلطنتی و رئیس کمیته مشترک ستاد ارتش انگلیسی-آمریکایی در بیشینهٔ زمان جنگ جهانی دوم، هنر راهبرد نظامی را به این شکل توصیف کرده است: «استنتاج رشتهای از اهداف نظامی از اهداف سیاسی؛ ارزیابی اهداف مذکور بنابر نیازهای نظامی که ایجاب میکنند و همچنین ارزیابی پیششرطهایی که دستیابی به هر کدام از آن اهداف مسلتزم آنها است؛ برآورد منابع بالقوه و بالفعل در مقابل نیازها؛ و در نهایت، طراحی الگوی منسجمی از اولویتها و راهکارهای منطقی طبق این فرایند.»
حال آن که دکترین میکوشد تا چارچوبی مفهومی برای یک نیروی نظامی ارائه دهد:
دکترین نیز به همین نحو نه جزو عملیات به شمار میرود و نه جزو تاکتیک است بلکه در واقع چارچوبی مفهومی است که تمام سه سطح جنگ (راهبرد، عملیات، تاکتیک) را هماهنگ میکند.
دکترین، آرا و نظرات افسران نظامی حرفهای و تا حدی کمتر ولی با اهمیت زیاد نظرات رهبران غیرنظامی را منعکس میکند و مشخص میسازد که از نظر ایشان کدام اهداف را میتوان یا باید از طریق نظامی به دست آورد و کدام یک را از روشهای غیرنظامی.
از جمله عواملی که باید مد نظر قرار داد عبارتند از:
دکترین شوک؛
دکترین شوک: ظهور سرمایهداری فاجعه (در انگلیسی: The Shock Doctrine: The Rise of Disaster Capitalism) نام کتابی است نوشتهٔ نائومی کلاین، دربارهٔ «دکترین شوک» و سواستفاده کورپوریشنها (ابر شرکتهای چند ملیتی) در استفاده از حوادثی چون، جنگ، حملههای تروریستی، کودتا و حوادث طبیعی که از آن به عنوان شوک اول یاد میکند. در مرحله دوم، بنگاهها و شرکتهای بزرگ با استفاده از قدرت سیاسی و سیاستمداران وابسته به خود، با انجام طرحی برنامهریزی شده و با کاشتن بذر ترس، از بُهت و پریشانی و سردرگمی مردم در آن لحظات استفاده کرده و شوک دومی را که چیزی جز تغییرات رادیکال اقتصادی و سیاسی نیست به وجود میآورند. در این میان افرادی که با موج دوم شوک، به مقابله برمیخیزند با شوک سومی که شامل پلیس، ارتش، زندان و بازجوئی است روبهرو و سرکوب میشوند.
نائومی کلاین در این کتاب بیان میکند اجرای برنامههای اقتصادی نولیبرالی، از جمله نسخههای تجویزی «صندوق بینالمللی پول» و «بانک جهانی»، نیازمند این بودهاست که جامعه از طریق شوک، وادار به اطاعت و پذیرش برنامههایی شود که در شرایط عادی برای تودههای مردم بسیار نامطلوب است. کلاین بهره بردن پینوشه (دیکتاتور معروف آمریکای جنوبی)، از توصیههای اقتصادی مستقیم فریدمن و شاگردانش، پس از کودتا در شیلی را به عنوان واقعیتی تاریخی، دست مایه این دیدگاه قرار میدهد که نظام سرمایه داری و مکانیزم اقتصاد بازار تنها توسط سرکوبگران و دیکتاتورها به اجرا در می آید.
دکترین پیرامون ایران:
با در نظر گرفتن سوابق وقایع متفقه در ایران و تاثیرگذاری دوول خارجی و بررسی منافع آنها باید منطقی و صادقانه بود و به گفتۀ جرج بوش پسر در رابطه با ایران اشاره کرد: "همۀ گزینه ها روی میز است."
تجزیه ، جنگ داخلی، جنگ خارجی، مصادره حرکت های مردمی و به قدرت رسیدن یک نیروی تمامیت خواه دیگر البت با ظاهری متفاوت گزینه هایی هستند که در تاریخ ایران به کررات تکرار شده و دلایل آن برای جامعه شناسان و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی کمابیش آشکار است.
فرد عاقل تمام این گزینه ها را صرفا با دلایل و استدلالهای کودکانه رد و یا تایید نمی کند، بهترین واکنش به هر یک از این تئوری ها این است که تمهیدات لازمه هر کدام بررسی و در پیش گرفته شود تا در صورت وقوع هر یک از سناریوها و هرگونه تلاش برای خارج کردن حرکت مردم از مسیر که همانا بازسازی ایرانی آزاد و آباد به دست ایرانیان است، بتوان واکنش مناسب و قاطع نشان داده شود.
در مقاله ای مجزا تلاش خواهد شد به تک تک این سناریو ها پرداخته و احتمالات بررسی شوند.