وکالت میدهم/نمیدهم
ابتدائاً چند هفته پیش از طریق دوستان خارج از کشور و سپس دوستان داخل کشور در طول این مدت درخواستی برای امضای متنی به دستم رسید که در آن گفته میشد:
« من به آقای رضا پهلوی وکالت میدهم تا نمایندۀ من باشد. »
قبل از امضای متن یا به کنار گذاشتناش، شروع به تحقیق در مورد ماجرا و اصل آن کردم، از خود پرسیدم آیا با امضای این متن میتوانم به بهتر شدن شرایط موجود در ایران کمکی کرده و از رنج ایرانیان بکاهم؟
اگر چنین باشد، مسئولیت اجتماعی من حکم میکند چنین کنم، حتی اگر برخلاف میل و علاقه شخصی من باشد.
گشتی در فضای مجازی زدم، دیدم مثل بیشتر اوقات اکثریت افراد به دو دسته تقسیم شدهاند،
یک دسته از محاسن رضا پهلوی و سایۀ پدر و پدربزرگش با زحمات و خدماتشان میگویند و دستۀ دیگر دشنامش میدهند و گذشتۀ خانوادگیاش را، اشتباهات خانوادهاش، و پدر و پدربزرگش را به هنگام زمامداری پیش میکشند.
آنچه حیرت مرا برانگیخت این بود؛
در مورد رضا پهلوی مطلب بسیار زیاد بود ولی هر چه گشتم کمتر مطلبی یافتم که در مورد موضوع مورد وکالت، حدود اختیارات وکیل، زمان وکالت و نحوه عزل وکیل صحبت کرده باشد!
گویا ما هنوز بسان پدرانمان بدنبال یک منجی(گردنگیر) میگردیم تا از فلاکت نجاتمان دهد و مسئولیت تمام امور را(چه خوب، چه بد) به گردن بگیرد.
من نه خصومتی با آقای رضا پهلوی دارم و نه ارادتی ویژه، برایشان بعنوان یک فعال سیاسی احترام قائل هستم و نهایتاً برایم یکی از گزینههای روی میز است ولی
اینجا موضوع چیز دیگری است.
بحث بر سر خوب یا بد بودن وکیل نیست،
قبل از اینکه ببینیم آیا این فرد ویژگیهای یک وکیل خوب را دارا میباشد یا خیر
لازم است از خود بپرسیم مفاد این وکالت چیست؟
به زبان دیگر لازم است موضوع را از شخص جدا کنیم و ابتدا به سوالات زیر پاسخ جسته
و سپس به سراغ وکیل برویم.
موضوع وکالت دقیقاً چیست و مرزهایش کجاست؟
آیا نیاز است در این موضوع وکالت دهیم یا بهتر است خودمان مسئول انجامش باشیم؟
مزایای وکالت دادن کدام است و تهدیداتش کدام؟
حدود اختیارات وکیل چیست؟
آیا این وکالت زمان دار است یا خیر؟
آیا قرار است بلاعزل باشد یا هر وقت تشخیص دادیم وکیل اشتباهی برگزیدیم می توانیم او را عزل کرده به شخص دیگری وکالت دهیم؟
و بسیار بسیار سوالات بنیادینِ دیگر در این رابطه...
نهایتاً از همۀ بزرگوارانی که در این خصوص اطلاعات دقیقی دارند درخواست میکنم به من و تمام افراد ساعی دیگر، برای تصمیم گیری عقلانی در این خصوص یاری رسانند تا مجدد گرفتار خطای پدرانمان و پدرانشان و پدر پدرانشان نشویم.
زمانی که ایشان به سلطنت مطلقه سرخم کردند، وقتی به مشروطیت پشت کردند و در آخر وقتی به ولایت مطلقه فقیه رای میدادند نمی دانستند چه میکنند.
بیایید ما بیشتر آگاه باشیم و بدانیم چه میخواهیم و چه میکنیم...
م. منصوری