روزی که تولدم شد فهمیدم که امسال بزرگ شدهام.
سالهای پیش؛ شوق متولد شدن در من موج میزد و دلم میخواست که هر روز تولد من باشد تا بتوانم هرروز را شمع فوت کنم و با لباس زیبایم برقصم، و همه برایم دست بزنند.
امسال سال دیگری بود!
احساس غرور تمام وجودم را فراگرفته بود.
در روز تولدم آنقدر بزرگ شده بودم که نخواستم برقصم و پیرهن پرنسسیام را بپوشم و در میان جمعیت خودنمایی کنم.
امسال فقط لبخند زدم و نشستم و شمعِ سوپرایز تولدم را فوت کردم.
در روز تولدم فقط آرزو کردم؛ امسال با دقت بیشتری بزرگتر شوم و بدانم که تصمیماتی که میگیرم خیلی مهم و سرنوشت ساز هستند♥️
۲۶سالگی
۱۴ آذر?
♡مقدسه میراسماعیلی