یک خبر تکاندهنده با انتشار تصاویر دو جوان معصوم منتشر میشود. دو جوانی که از دانشجویان نخبه دانشگاه صنعتی شریف بودند، در دورهی دبیرستان هم فعالیت های علمی قابل توجهی داشتند ، علی یونسی برندهی مدال نقره المپیاد نجوم کشوری و نیز مدال طلای المپیاد جهانی نجوم و دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف بود از سوی دیگر امیرحسین مرادی نیز دانشجوی فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و برندهی مدال نقره المپیاد کشوری نجوم در سال 1396 بود ( برای دیدن جزئیات بیشتر اینجا را کلیک کنید)
برداشت دوم
با انتشار خبر دستگیری این دو جوان ، با توجه به سن و سال ، ظاهر و سوابق علمی آن ها ، موج های وسیعی برای آگاهی از علت دستگیری آن ها شکل گرفت ، هم زمان با خانوادهی آن ها ، تشکل های مختلف خواهان توضیح پیرامون علت دستگیری آن ها میشوند (اینجا)
در فضای بیخبری ، اولین خبر معتبر ترین است ، بلافاصله روایت برآن میشود که علی یونسی به سبب ارتباط خانوادهاش در گذشته با سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر شده ، خواهر او مدام میگوید "علی تمام فکر و ذکرش درس و المپیاد بود و هیچ ارتباطی با فعالیت های سیاسی خانواده اش نداشت و ما اصلاً نمیدانیم چرا علی را دستگیر کردند ."
پس تا اینجا
دو نفر از دانشجویان جوان(به تعبیر رایج تر ، دو بچه) نخبه و المپیادی بدون هیچ گونه دلیلی دستگیر میشوند
هر دو دارای سوابق متعدد علمی و المپیادی هستند ، بچه هایی خوب و مثبت
نهاد های امنیتی هیچ توضیح واضحی ارائه نمیکنند و احتمالاً این دو بخاطر سو تفاهمی دستگیر شدند
برداشت سوم
با توجه به مطالبات روزافزون ، عصر روز دوشنبه، ۲۳ تیرماه ۹۹ جلسهای بین تعدادی از استادان و نمایندگان تشکلهای دانشگاه صنعتی شریف با نمایندگان قوه قضاییه پیرامون پرونده ۲ متهم امنیتی این دانشگاه، «امیرحسین مرادی» و «علی یونسی» برگزار شد. خود متهمان نیز در این جلسه حضور داشتند. با توجه به روایات مختلف ، اهم موارد مشترک در این روایات رو با هم مرور میکنیم:
بنا به هر دو روایت، نمایندگانی از انجمن اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، جامعه اسلامی دانشجویان، بسیج دانشجویی و شورای صنفی دانشگاه در این جلسه حضور داشتند. ضمن آن که دکتر «فاطمیزاده» از اعضای هیئترئیسه، دکتر «بهمنآبادی»از اعضای هیئتعلمی دانشکدۀ فیزیک، دکتر «جهانگیر»از اعضای هیئتعلمی دانشکدۀ کامپیوتر و یک نفر بهنمایندگی از بنیاد ملی نخبگان نیز دانشجویان را همراهی میکردند. همچنین، «امینناصری»، سرپرست دادسرای امنیت و «جعفری» بازپرس بههمراه کارشناس پرونده نیز در این جلسه به تشریح پرونده پرداختند. متهمان پرونده، یعنی امیرحسین مرادی و علی یونسی نیز اندکی پس از شروع جلسه، به این جمع اضافه شدند.
در این لحظه، از نمایشگر سالن جلسه، فیلمی از چند خرابکاری پخش شد که مسئولان پرونده مدعی بودند فیلم جرائم این دو دانشجوست (لازم به ذکر است در این فیلم، چهرۀ اشخاص مشخص نبود؛ فلذا اینجانب هیچگونه تأیید و یا تکذیبی برای صحت انتساب آن به ایشان ندارم. همچنین مرادی و یونسی نیز دربارۀ فیلمها تأیید و یا تکذیبی نکردند).
ایشان در ادامه از علی خواستند دربارۀ فیلمها توضیح دهد، اما علی همانطور که گفتهبود تمایلی به این کار نداشت. آقای امینناصری مجدداً اصرار کردند که واکنش برخی از نمایندگان دانشجویی را به دنبال داشت. «امینی» (نمایندۀ انجمن اسلامی) گفت: «به نظر میرسد ایشان با اصرارهای شما تحت فشارند و درخواست دارم این روند متوقف شود. اتهاماتی مطرح شد و این دو نفر نیز دفاعیاتی دارند، اما صحتسنجی و قضاوت دربارۀ آن، تنها در صلاحیت دادگاه عادل است. ما نیز برای اعترافگیری به اینجا نیامدیم. لطفاً اجازه دهید در بیان مطالب راحت باشند».
دکتر جهانگیر از دانشجویان پرسیدند که چرا و چگونه درگیر این مسئله شدید که امیرحسین مرادی پاسخ داد: «همانطور که عرض کردم، این چیزی نیست که بتوانم در چند دقیقه بگویم و زمان زیادی میطلبد».
اولش، تصویر سیاه است. سیاهیِ مطلق نه. گُلهبهگُله چراغهای خیابان روشن است و فیلم را از تاریکیِ کامل درآورده. دو نفر با صورتِ پوشیده میآیند وسطِ قاب، چیزی را روی زمین میگذارند و به سرعت از کادر خارج میشوند. چند ثانیه بعد، تصویر پر میشود از نور زرد و سفیدِ انفجار، درست جلوی سردر وزارت ارتباطات. شما به وزارت ارتباطات اضافه کنید شعبهی بانک، حوزهی علمیه، پایگاه بسیج، وزارت کشور و مجتمع قضایی شهیدباهنر. اینجا و در این لحظه، ما روبهروی کسانی نشستهایم که اتهامشان، عاملیت در بیش از ۲۰ بمبگذاری و آتشافروزی در سطح شهر تهران است. کسانی که اتهامات را پذیرفتهاند و تعداد عملیاتهای خرابکارانهشان، از عدد سنوسالشان بیشتر است!
در برداشت سوم کمابیش واضح است که جرایم این دو نه انتقاد بلکه بمبگذاری و جنس آن ، نه سیاسی بلکه امنیتی ست .
علیرغم روایات گفته شده ، نگارنده خود را در جایگاه قضاوت پیرامون مجرم بودن یا نبودن این افراد نمیداند و هدف از خطوط بالا صرفاً روایتی بی طرفانه از آن چه رخ داد بود ، تشخیص جرم یا عدم جرم هر فردی بر عهدهی دادگاه صالح است ، سخن اصلی در برداشت چهارم عنوان خواهد شد
برداشت چهارم
174 استاد دانشگاه صنعتی شریف در نامهای به سران ارشد نظام ، خواهان عفو و گذشت امیرحسین مرادی و علی یونسی میشوند ، در این نامه چنین ذکر شده :
مطمئناً این برخورد پدرانه و بزرگ منشانه مسئولین نظام جمهوری اسلامی در قبال فرزندان این آب و خاک که گهگاه ممکن است به مقتضای کم تجربگی و شور جوانی خطایی هم مرتکب شوند نور امید را در دل جوانان کشور روشنتر میسازد و بهانه فتنهانگیزی را از بدخواهان کشور سلب مینماید".
از این برداشت میتوان نتیجه گرفت که امضا کنندگان نامه پذیرفته اند این دو مرتکب جرایمی شدند ، اما چون نخبه و جوان هستند باید رافت کریمانه نظام شامل حال آن ها شود . موارد زیر مورد سوال است
این رفتار ها از کادر دانشگاه شریف مسبوق به سابقه است ، سوال اینجاست آیا صرف کسب نتایج بهتر در کنکور سراسری و ورود به دانشگاه شریف ، موجب میشود دامنه قوانین جزایی به پشت دیوار های دانشگاه شریف محدود شود(همانند کلیسا و قرون وسطا)
چرا اگر کسی عضو دانشگاه شریف باشد و جرمی مرتکب شود ، باید با او با رافت کریمانه برخورد شود اما تمام آحاد دیگر جامعه باید با درنظر گرفتن موازین قانونی مجازات شوند
چطور عفو محکومان عضو دانشگاه شریف منجر به روشن شدن نور امید میشود اما درمورد سایر محکومان این محاکمه است که منجر به روشن شدن نور امید و حساب کار دست آمدن میشود
این غرور و قبیلهگرایی ، معلول کدام دستاورد دانشگاه شریف است ؟ دانشگاه شریف در میدان نقش آفرینی ملی چه تمایزی با سایر دانشگاه های کشور داشت
مهندس نرم افزار و پژوهشگر یادگیری ماشین ، کتاب های مربوط به اقتصاد و سیاست رو در زمان آزاد مطالعه میکنم و مشتاقم راجع به اصول تامین مالی استارت آپ ها و خلق ارزش افزوده بیشتر یاد بگیرم