ویرگول
ورودثبت نام
#محمد_عبائی_شوشتری
#محمد_عبائی_شوشتری
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

اقتصاد دورانی، رهیافتی نوین در سیاست‌گذاری در جهت توسعه‌ی پایدار!

محصولات یک مجموعه‌ی تولیدی، ضایعاتی تولید می‌شود. این ضایعات به صورت ذاتی باعث ایجاد آلودگی می‌شوند و شاید هیچ ارزش افزوده‌ای هم تولید نکنند. اما اگر صنایعی برای تبدیل آن ضایعات به محصولات قابل استفاده وجود داشته باشد. ضمن این‌که نیازی از انسان‌ها برطرف می‌شود، ارزشی نیز تولید می‌شود. در واقع این نگاه باعث افزایش بهره‌وری در استفاده از منابع می‌شود. در نتیجه آرزوی اقتصاد پایدار را محقق می‌کند. به این نگرش اقتصادی، اقتصاد دورانی و یا چرخشی گفته می‌شود. هدف این نگرش اقتصادی، کمینه کردن ضایعات و بیشینه کردن استفاده از منابع است. این رویکرد در مقابل اقتصاد خطی قرار گرفته است. در اقتصاد خطی، مدل تولید و مصرف در زنجیره ارزش به این صورت تعریف می‌شود که مواد اولیه برداشت می‌شود. سپس تولید انجام می‌شود. تولید طی زنجیره‌ای توزیع می‌شود. در نهایت تبدیل به ضایعات شده و دور ریخته می‌شود. اما در اقتصاد چرخشی ضایعات و هدر روی مواد اولیه و انرژی از طریق طراحی، نگهداری و تعمیر، استفاده‌ی مجدد، بازتولید و بازیافت کاهش می‌یابد. اما لازم به ذکر است که این چرخه، باعث کاهش کیفیت زندگی انسان‌ها نمی‌شود. برای مثال، تولید کالای با دوام از طریق طراحی با کیفیت، ضمن افزایش کیفیت زندگی، باعث تحقق این فلسفه‌ی اقتصادی می‌شود. بر همین اساس مدل‌های کسب و کار و صنعت لجستیک به نفع توسعه‌ی پایدار متحول می‌شود.

ایده‌های مختلفی جهت تحقق این رویکرد ارایه شده است. یکی از این ایده‌ها، تقلید از محیط زیست است. از آن‌جا که محیط زیست، فرآیندهایی با کارایی بالا دارد، تقلید از آن جهت حل مسائل، می‌تواند بسیاری از مشکلات را برطرف نماید. اقتصاد آبی، با این ایده که هر ضایعات، ورودی تولید یک جریان جدید است، نیز ایده‌ی دیگری است. طراحی زیست‌بوم‌های صنعتی با این نگرش و ایجاد حلقه‌های تولید بسته‌ی صنعتی، راه حلی جامع در حوزه‌ی اقتصاد ملی است.

بدیهی است، طراحی هر زیست‌بوم، نیازمند سیاست‌گذاری صحیح است. سیاست‌گذاری باید ذی‌نفعان مختلف را با هم هماهنگ نماید و برای مشارکت در زیست‌بوم صنعتی هدایت نماید. بدیهی است یکی از نیروهای تاثیرگذار در این زیست‌بوم، نیروی مصرف است. در این بعد، سیاست‌های موثر می‌تواند به کاهش روند مصرف کالاها و افزایش تمایل به نگهداری کالاهای مصرفی با عمر طولانی و بازمصرف چندین باره‌ی آن‌ها شود. بدیهی است که بزرگ‌ترین ذی‌نفع بخش مصرف، مردم یک جامعه است و به یقین اهرم سیاستی مناسب برای آن‌ها، مالیات‌ها، فرهنگ‌سازی، آموزش، عوارض و مشوق‌هایی برای مصرف کالاهای با دوام و سازگار با محیط زیست است. نیروی اصلی دیگری که می‌تواند تاثیر گذار باشد، نیروی تولید است. جهت هدایت نیروی تولید باید از اهرم‌های حمایتی و مشوقی مانند توزیع یارانه‌ها، وام‌ها، جوایز و غیره برای رشد بخش نوآوری در جهت تولید، بازتولید و بازیافت کالاها و ضایعات آن‌ها استفاده نمود.

به عقیده‌ی نگارنده، اگر مبنای سیاست‌گذاری، اخذ عوارض و به عبارتی جرایم از تولید آلودگی و تخصیص همان عوارض در جهت توسعه‌ی نوآوری و فناوری مرتبط با کاهش آلودگی باشد، نیروهای مشارکت‌کننده در زیست‌بوم به تعادل خواهند رسید و اقتصاد چرخشی محقق خواهد شد. بنابر این محاسبه‌ی ارزش آلودگی، پیش‌نیازی برای طراحی سیاست‌های موثر است.

پژوهشاقتصاد دورانیمحمد عبایی شوشتریمدیریت استراتژیک
محقق #سیستم‌های #مدیریت #استراتژیک اینستا: @abaeemohammad، وبلاگ: www.strategizer.blog.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید