وسعه به دلیل نیازمندی به منابع محدود و همچنین به دلیل اثراتی که روی سبک زندگی انسانها میگذارد، در کنار بسیاری از فواید، موجب اثرات نامطلوب نیز میشود. اما، همیشه انسان سعی دارد با نوآوری موانع موجود را از ره خود حذف نماید. در این نوشتار به توصیف تلاشهای انسان برای حذف اثرات نامطلوب توسعه و خلق ارزش همزمان با آن پرداخته شده است و رویکرد خلق ارزش اشتراکی به عنوان راهکاری نوین در طراحی کسب و کار و توسعهی مسئولانه و سودآور تشریح شده است.
شد کسب و کارها و به عبارتی تولید باعث ایجاد اثرات نامطلوب روی محیط اجتماعی و زیست محیطی کسب و کار خواهد شد. اما برای بقا، راهی جز تولید بیشتر وجود ندارد. از آن جهت که انسان نیازمندیهایی دارد، نیازمند تولید بیشتر نیز هست. راهکاری که برای کاهش اثرات نامطلوب کسب و کارها در نظر گرفته شده است، به سه دسته تقسیم شده اند. این راهکارها در یک سیر زمانی تکامل یافته و به آخرین راهکار یعنی خلق ارزش اشتراکی ختم شدهاند. اولین راهکار، اقدامات بشردوستانه و خیریه بود. حول این محور، تعداد زیادی خیریه شکل گرفت که اقدامات آنها اثرات نامطلوب کسب و کارها را خنثی مینمودند. شالودهی اصلی فعالیت این خیریهها، بر مبنای فعالیتهای داوطلبانی که دغدغههای انسانی دارند، شکل گرفته بود. اما، فعالیتهای خیریه به تنهایی باعث کنترل اثرات نامطلوب توسعهی کسب و کارها نشد. به عبارتی تا زمانی که محدودیتی جهت کنترل اثرات نامطلوب وجود نداشته باشد، اقدامات خیریه کافی نخواهد نبود. به همین دلیل، استانداردهای اخلاقی به پیشنهاد صاحبنظران ایجاد شدند. به این راهکار، رویکرد مسئولیتهای اجتماعی گفته میشود. اما رعایت مسئولیتهای اجتماعی از جانب بنگاههای تولیدی علی رغم وجود قوانین سختگیرانه به این دلیل که با منافع صاحبان کسب و کار در تضاد بود، از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نبود. همین موضوع ذهن متفکران را به سمت یافتن راه حلی برای مرتفعسازی این تضاد معطوف ساخت.
به مرور، نظریهی ذی نفعان با نگارش کتابی توسط ادوارد فریمن، شکل جدی تری به خود گرفت و یک وجهه از این نظریه، توجه به منافع مشترک تمام ذینفعان در طراحی یک کسب و کار و اجتناب از توسعه در موارد مشمول تضاد منافع بود. مبنای شکلگیری خلق ارزش اشتراکی همین نظریه است. در رویکرد خلق ارزش اشتراکی، کسب و کارها برای تامین نیاز واقعی انسان با رعایت ذی نفعان مختلف پایهریزیشده یا توسعه مییابند. در این رویکرد، مرزهای بین یک کسب و کار و خلاهای ایجاد شده در محیط کسب و کار و زنجیرهی ارزش مرتبط به عنوان مبنای توسعهی زنجیرهی ارزش کسب و کار مورد توجه قرار گرفته است.
برای مثال فرض کنید کسب و کاری به واسطهی محصولی که تولید میکند، هوا را آلوده میکند. در رویکرد بشردوستانه، اقدامی که برای کنترل اثرات نامطلوب کسب و کار میتواند انجام دهد، صرف بخشی از مالیات خود در کمکهای بشر دوستانه است. در رویکرد مسئولیت اجتماعی، این اقدام به رعایت الزامات و قوانین خاص در حوزهی خاصی مانند نصب دستگاههای کنترل کنندهی آلودگی هوا تغییر خواهد نمود. اما در رویکرد خلق ارزش اشتراکی، اتفاقاتی رخ خواهد داد که درآمد بیشتری برای کسب و کار خلق میکند. ممکن است منجر به تولید فناوری شود که آلودگیهای ایجاد شده را کنترل نماید و کسب و کار با محصولی جدید توسعه مییابد.
خلق ارزش اشتراکی در واقع رویکردی برای طراحی کسب و کارهای نوآورانه و خلاقانه است که ضمن کسب سود سرشار، بهبود زندگی انسان را با حذف عوامل نامطلوب توسعه و پرداختن به نیازهای واقعی و اساسی انسان فراهم میسازد.
#محمد_عبائی شوشتری #پژوهش #خلق_ارزش_اشتراکی #توسعه #مدیریت_استراتژیک#محیط_زیست