در دنیای ناهموار کسب و کار که افراد نقش خود را به مرور بیش از پیش تغییر میدهند. هر روز نیاز به توسعهی فردی در جهتی جدید است. توانایی یادگیری، تغییر مسیر یادگیری و بازآموزی برای موفقیت بلند مدت بسیار اهمیت دارد. در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است.
توانایی تغییر مسیر یادگیری، یادگیری و بازآموزی در جهات مختلف و تغییر آن متناسب با موقعیت شغلی، به شما در آمادگی برای کسب فرصت در تغییرات شغلی یاری میدهد. امروزه سازمانها از افراد یادگیرندهی فعال و تطبیقپذیر استقبال میکنند. اما چگونه میتوان یادگیری را به عنوان یک بخش از برنامهی هر روز خود، به عنوان عاملی در جهت توسعهی فردی مداوم دنبال نمود.
ظرفیت یادگیری ما در واقع مانند یک ارز است؛ که با آن در شغلمان تجارت میکنیم. اگر در گذشته، ما برای به دست آوردن یک شغل، میآموختیم؛ در دنیای امروزه در واقع یادگیری همان شغلی است که باید به دست آوریم. اما یادگیری دانش جدید، کار راحتی نیست.
از آنجایی که زمان زیادی از زندگی روزمرهی ما صرف انجام فعالیتهای مرتبط با شغل میشود و ما انرژی و تلاش زیادی در کار روزانهی خود به کار میگیریم؛ محل کار ما مهمترین فرصت برای یادگیری است. مسئله این جاست که در واقع فضای خالی برای یادگیری اضافه بر شغل، برای ما باقی نمانده است. از طرفی هم از اولویت خارج نمودن توسعهی فردی، یک استراتژی بسیار پر مخاطره برای ماست. این موضوع، تطبیقپذیری و توانایی پاسخ ما را به تغییرات پیرامون کاهش میدهد. در این مطلب روشهایی برای یادگیری در محیط کار معرفی میشود.
افرادی که در محیط کار با آنها زمان زیادی را میگذرانید، منبعی غنی از دانش هستند. یک گروه متنوع یادگیری با آنها تشکیل دهید. این گروه به شما دورنماهای جدید یادگیری را به شما معرفی میکند و از خطر رها کردن یادگیری توسط شما در یک فضای پر از پژواکهای مختلف، جلوگیری میکند. هر ماه سعی کنید یک قرار ملاقات با فردی جدید که تا کنون ملاقات نکردهاید، به صرف قهوه یا چای در فضایی دوستانه داشته باشید. این فرد میتواند همکار شما در بخشی دیگر از سازمان خودتان و یا فردی مشابه شما در سازمانی دیگر، باشد. این موضوع به شما کمک میکند، از نگرشی جدید به موضوعات و خارج از مرز دانش خود، نگاه کنید. شما میتوانید دایرهی ملاقاتهای خود را با پرسش سوال از افراد ملاقات شونده، دربارهی افرادی که میتوانید به گروه ارتباطی خود اضافه کنید، افزایش دهید. با این کار، گروه یادگیری شما توسعه مییابد.
آزمایش، راهکاری دیگر است. امتحان کنید، یاد بگیرید و تطبیقپذیری بیشتری پیدا کنید. بی نهایت راه وجود دارد که شما میتوانید در محیط کار آزمایش کنید. برای مثال استفاده از ابزارهای مختلف برای تعاملیسازی یک ارائهی مجازی، کشف اثرات روشن بودن یا خاموش بودن دوربین در جلسات سازمانی، بررسی تاثیر تغییر تماسهای تلفنی با تماسهای تصویری یا آزمایش روش جدیدی از مذاکره، از جمله آزمایشاتی است که شما میتوانید، در محل کار خود انجام دهید. برای این که آزمایش شما اثربخش باشد، شما باید یک انتخاب آگاهانه انجام دهید و آن را به عنوان یک فرصت یادگیری در نظر بگیرید. همهی چیزهایی که در این راه یاد میگیرید را یادداشتبرداری کنید. این مهم است که به خاطر بیاورید که به چه دلیلی برخی از آزمایشات با شکست مواجه میشوند و برخی دیگر منجر به پیروزی میشوند.
در محیط کار، هر فرد یک یادگیرنده است. هر فرد همزمان نیز یک معلم است. به عنوان یک تیم با همکاری دیگر اعضای تیم، مشخص کنید که چگونه میتوانید یک برنامه یا طرح درس شامل چیزهایی که باید یاد بگیرید و چیزهایی که باید یاد بدهید، تهیه کنید. برخی از سازمانها مکانیزمی برای به اشتراک گذاری تجاربی که هر فرد از کسب آن خوشحال شده است، ایجاد نمودهاند. تبادل مهارت میتواند به توانایی حل مسئلهی افراد کمک کند.
فرآیند جایگزینی مهارتهای جدید و ناشناخته با چیزهایی که به خوبی از قبل یاد گرفتهایم بسیار مهم است. به عبارتی در هر یادگیری جدید، باید موارد تثبیت شده را به بخش ماندگار ذهن انتقال دهیم تا فضای ذهنی مناسب برای یادگیریهای جدید فراهم شود.
گاهی شما باید یک عادت بد را کنار بگذارید. برای مثال باید یادبگیرید از قبول مسئولیتها، زمانی که بار شغلی شما زیاد است، با گفتن یک “نه” اجتناب کنید. کنار گذاشتن این عادات بسیار سخت است و نیازمند یادگیری است. در این فرآیند، ما یاد میگیریم به مسائل از نگاه جدیدی بنگریم. این بیشتر شبیه زمانی است که با افراد منتقد ارتباط داریم. بنابر این ارتباط با افرادی که فعالیتها را از روشی متفاوت انجام میدهند، به یادگیری کمک میکند. ارتباط با اشخاص منتقد به معنی تایید و یا ایجاد چالش با آنها نیست. در این ارتباط باید گوش داد و توصیف نمود. به عبارتی باید با خود فکر کنیم که چه چیزی از این فرد یاد خواهیم گرفت. به دنبال افرادی بگردید که تجربهی متضادی از شما در برخی امور داشتهاند. اگر شما در یک سازمان بزرگ هستید، به دنبال افرادی باشید که برای خودشان کار میکنند. اگر ۲۵ سال سابقهی کار دارید، فردی را بیابید که تازه کار را شروع کرده است. افرادی که انتخابهای متفاوت و یا تخصصی غیر مشابه با شما دارند، منبع جدیدی برای بحث روی چالشی جدید هستند. از افراد مختلف دربارهی نحوهی مدیریت چالشها در حالی که در موقعیت فرضی شما باشند، سوال کنید. با این کار میتوانید نقطه نگرش جدیدی دربارهی مسائل بیابید.
سعی کنید عادات خود را بشکنید. عادات ذهن ما را در چارچوبها محدود میکنند. یک دفترچهی یادداشت همهی فعالیتهای روزانه داشته باشید و فعالیتهایی که روزانه در طی یک هفته انجام میدهید را ثبت کنید. عادات، فعالیتهایی هستند که در طول روزهای مختلف تکرار میشوند. هر بار سه عادت انتخاب کنید و سعی کنید آن فعالیت را از روشی جدید انجام دهید.
پرسشهای رو به جلو انجام دهید. پرسشهای رو به جلو به ما در شکست وضعیت کنونی و کشف راههای متفاوت انجام امور، کمک میکنند. این پرسشها شامل سوالهایی مانند این که چگونه ما خواهیم بود، اگر…، یا چگونه خواهیم توانست …، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر… میباشد. این سوالات به سرعت ما را به آینده انتقال میدهند و ما را به مسیر مثبت در زمان حال هدایت میکنند. برای تقویت این مهارت بسیار مفید است که با یک نفر دیگر به صورت جفتی و نوبتی این سوالات را بپرسید و پاسخ دهید. برای نمونه به سوالات زیر توجه کنید:
ما نیاز داریم که به صورت مستمر توانمندیهای خود را بسنجیم و نیازمندی آنها را به تغییر بررسی نماییم. بازآموزی، ابزاری است که به ما این امکان را میدهد. برای مثال، همکاری، یک توانمندی است که شما یاد گرفتهاید. اما از طریق بازآموزی، شما یاد میگیرید چگونه در دنیای هیبرید کار، این کار را انجام دهید. برای بازآموزی میتوانید نقاط قوت خود را بسط دهید. از این طریق میتوانید خود را هر روز قویتر نمایید. در حالتی که نقطه قوت خود را ثابت نگه دارید، هیچ توسعهای نخواهید یافت. تمرین کنید که چگونه از نقاط قوت خود میتوانید در فضایی خارج از محیط کار برای حل مسائل استفاده کنید. شما میتوانید در یک شبکه، یا سازمان به صورت داوطلبانه یا یک پروژهی جانبی برای تقویت نقاط قوت خود در راههای متفاوت، تلاش کنید. بازخوردهای با نگرش تازه دریافت کنید. نگاه کردن به مهارتهای خود از دورنمای یک فرد دیگر به شما برای شناسایی یک فرصت بازآموزی کمک خواهد نمود. درخواست بازخورد میتواند چشمان شما را به نقاط کور توسعهی فردی خود، باز نماید. اما باید سوالاتی بپرسید که افراد را به مقاومت به پاسخ وادار نکند. برای مثال بپرسید چگونه میتوانم ارائهی خود را بهتر نمایم؟، چگونه میتوانم جلسات تیمی خودم را بهتر کنم؟، چگونه میتوانم عملکردم را بهتر کنم؟ بازآموزی نیازمند تحمل و تابآوری است. اگر شما انسان بدبینی نسبت به پیشرفتی که میکنید، باشید، ممکن است این فرآیند را رها کنید. تمرکز مجدد روی آنچه به خوبی انجام میدهید، شما را به ادامهی مسیر امیدوار میکند. تلاش کنید سه موفقیت کوچک خود را در پایان هر روز برای دو هفته یاد داشت کنید. موفقیتهای شما میتواند از زندگی فردی و شغلی شما باشد. با خود بیاندیشید دستیابی به موفقیت بازآموزی در قدم اول سخت است ولی با کار بیشتر شما میتوانید به موفقیتهای بزرگتر دست یابید. یک موفقیت خیلی کوچک میتواند، پرسش از یک فرد برای دریافت بازخورد، تشویق همکارتون برای یک ارائه، یا تشویق دوستتان به خوردن سبزیجات باشد. در پایان دو هفته، شما ۴۲ موفقیت کوچک دارید. بنابر این خود را برای ادامهی راه توسعهی فردی تشویق کنید؛ حتی اگر احساس میکنید، سخت است.
ما نمیتوانیم پیشبینی کنیم؛ در آینده شغلهای ما چگونه توسعه خواهند یافت و یا دنیای آیندهی شغلی ما چگونه خواهد بود. اما سرمایهگذاری روی توانمندیهایمان، یادگیری، تغییر مسیر یادگیری و باز آموزی، ما را برای افزایش آمادگی برای موجهه با فرصتهای تغییر و تابآوری در مقابل چالشها در این راه، محیا میسازد.