خلاقیت و توانایی نوآوری یکی از مهمترین مهارتهای نرم فردی هر شخص میتواند باشد. اما نوع زندگی روزمره و شغلی ما باعث توقف این توانمندی و افتادن در دام کلیشهها میشود. این نوشتار راههای جلوگیری از افتادن در دام کلیشهها را توضیح میدهد.
خلاقیت حسی است که به شدت تحت تاثیر احساساتی مانند ترس، شک، احترام و غیره قرار میگیرد. هر یک از این احساس ممکن است در پاسخ به محرکهای محیطی در زندگی روزمره و یا شغلی ما برانگیخته شوند و مانعی برای بروز خلاقیت و توقف آن شود.
ترس ممکن است در هر زمانی رخ دهد. این حس ممکن است از دو طریق باعث جلوگیری از خلاقیت شود. ممکن است مانعی برای فکرهای اجرایی بلندپروازانه شود و یا اینکه باعث جلوگیری از بروز نتایج حاصل از خلاقیت فکری شود. به طور کلی، پیروی از ایدههای جدید ممکن است ریسکهایی در حوزههای شهرت، شغل و پساندازهای ما در بر داشته باشد. وقتی جف بزوس ایدهی فروش کتاب به صورت آنلاین را برای رئیس خود مطرح نمود، وی در پاسخ او گفت: “فکر میکنم این یک ایدهی بهتر برای کسی است که شغلی ندارد.” برای جف بزوس این پاسخ، مبنایی برای شکلگیری یک تحول در نظام فکری وی شد. او تصمیم گرفت از منطقهی امن خود به منظور کسب آیندهای نامطمئن خارج شود. اما ما در چنین شرایطی چگونه رفتار میکنیم. چنین شکهایی در وجود ما نیز در موقعیتهای مشابه وجود دارد.
انسان به شکل ذاتی از رویارویی با انتخابهای مبتنی بر ریسک به دلیل بزرگنمایی استدلالهای منفیگرایانه اجتناب میکند. ما خودمان را در به دلیل نتایج بدی که در آینده ممکن است به دست آید، مقصر میدانیم. این موضوع، محافظهکاری ما را بیشتر میکند. اما میتوان این جریان را معکوس نمود. به جای تمرکز روی جنبههای منفی تصمیمات، روی عایداتی که از این فعالیت به دست خواهد آمد، متمرکز شویم. از این طریق به خود دربارهی رسیدن به تصویری واقعگرایانه مشاوره میدهیم.
گاهی ترس به خاطر عدم بررسی اعتبار ایده، ظرفیتهای توسعه و توانایی انجام یک کار است. چنین ترسی میتواند به روشن شدن جنبههای مختلف موضوع کمک کند. برخورد درست با چنین موقعیتی، تلاش جهت یافتن پاسخ درست سوالات است. بنابر این میتواند معلم خوبی برای شناسایی نیازمندیها و نقات ضعف ما در حیطهی نوآوری است.
اما شاید تجربهی ناموفقی در گذشته باعث ایجاد چنین ترسی شود. در چنین حالتی، کالبدشکافی شکست قبلی میتواند راه حل خوبی برای حفظ خلاقیت باشد. بررسی دقیق علت شکست و چرایی آن میتواند اعتماد به نفس فرد خلاق را افزایش دهد.
گاهی ترس از تهدیدات، مانعی برای خلاقیت است. در چنین حالتی باید عامل تهدید را آگاهانه و هوشیارانه بررسی نمود. سپس دربارهی آن با گروههای مختلف بحث و تبادل نظر نمود و از بحثهای انجام شده به نتیجهی مطلوب پی برد. این به شما کمک میکند موقعیتهای شکست احتمالی را بپذیرید و مسیری جدید در صورت وقوع را برنامهریزی نمایید.
ایدههای خلاقانه همواره با مخالفت مواجه خواهند شد. راه حل این موضوع، درک صحیحی از دلایل مخالفت ذینفعان و شکلدهی مجدد ایده یا تغییر شکل ارائهی آن به منظور تامین نظر آنان است.
اما ممکن است شما ایدهای خلاقانه را بپرورانید، اجرا کنید و موفق شوید. همین موضوع نیز ممکن است بنبست خلاقیت شما شود. باید به این موضوع توجه داشته باشید که خلاقیت را پایانی نیست و موفقیت در ایدهی فعلی نباید شما را از تفکر دربارهی راه حلهای جدید باز دارد. باید تمرین کنید که همواره خلاقانه فکر کنید و ایدهی اولیهی خود را بهبود دهید.
ممکن است راه حلهای زیادی برای تقویت تفکر خلاقانه وجود داشته باشد. اما مهمترین موضوع جلوگیری از توقف خلاقیت است. بنابر این باید جهت جلوگیری از موانی مانند ترس و شک برنامهریزی نمود و با تکنیکهایی مانند آنچه در این مطلب مطرح شد، از توقف جریان خلاقیت اجتناب نمود.