به بهانه اتمام فصل دوم سریال «برف بی صدا می بارد»
نگاهی به بازی پوریا شکیبایی، فرزند خلف خسرو
مرحوم خسرو شکیبایی، یکی از خاطره انگیز ترین بازیگران سینمای ایران و به قولی، سوپراستار زمان خود بود. مرحوم شکیبایی نقش های خوبی را می پذیرفت و انصافا در تمام نقش هایی که می پذیرفت، عالی بازی می کرد. حال، نوبت پسرش است که حس خوب تماشا کردن فیلم های شکیبایی را برای ما دوباره زنده کند، همان پوریا شکیبایی یا حبیب سریال «برف بی صدا می بارد»
بخش دوم سریال «برف بی صدا می بارد» پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ به پایان رسید و نوشته شدن جمله ”ادامه دارد“ در پایان قسمت آخر، به ما هشدار داد که احتمالا بخش سومی نیز در کار است. در قسمت های اول حبیب کیانی، که بعد معلوم شد نام خانوادگی اش را تغییر داده تا به عطا شکیبا برسد، پسری مظلوم، سر به زیر و البته کاری بود که دست راست عطاالله شکیبا (فرهاد آئیش) نیز بود. پس از شناخته شدنش توسط عطا شکیبا، او به یکباره چهره واقعی خود را نمایان کرد و آن هیولای درونش را نخست برای عطا شکیبا نمایان کرد، هیولایی که با کینه و انتقام به عطا شکیبا نزدیک شده بود تا او را خانه خراب کند و به زعم خودش، حقش را از او بگیرد.
پس از مرگ عطا شکیبا، این بار نوبت دختر او، سیمین شکیبا بود که حبیب، او را به دام بیندازد. پس از انداختن فاصله های متعدد بین او و نامزدش شهاب (پوریا پورسرخ) و نزدیک شدن آرام آرامش به سیمین، به اهدافش نزدیک شد. حبیب کیانی با وجود تمام مخالفت هایی که خانواده سیمین و حتی خانوادهٔ خودش داشتند، با سیمین ازدواج کرد. البته قبل از ازدواج، خرده اهداف دیگرش نیز اجرایی شدند. مثل فروش باغ پدریِ عمهٔ سیمین (پانته آ سیروس) و به زندان افتادن احمد، پسرعمهٔ سیمین (پاشا رستمی) و... خرده اهدافی از این قبیل.
پس از این که صورت واقعی هیولای حبیب برای سیمین رو شد و سیمین با او به لج افتاد، آن روی سکهٔ حبیب ظاهر شد. مردی تهدیدگر و البته ملتمس با التماس های غیر باور پذیر برای سیمین اما تهدیدهای قابل باور تا حدی که او را از طلاق منصرف کرد.
پوریا شکیبایی در این سریال، نقش هیولایی به تمام معنا را بازی کرد و در اولین سریالش کاملا درخشید. حبیب جعفرزاده یا حبیب کیانی، فردی کینه توز، باهوش و البته مصمم برای رسیدن به هدفش یعنی خراب کردن زندگی عطا شکیبا بود و در این راه، تا حد زیادی موفق شد. نقش حبیب برای مخاطب بسیار باورپذیر بود و باعث شد مخاطب پای تلویزیون، حدودا یک ساعت به لعن و نفرین حبیب مشغول شود. پوریا شکیبایی در این سریال، نقشش را به بهترین نحو ایفاء کرد و سعی کرد درسی را که پدرش خسرو به او داده، عملی کند. او البته کمی نیز سعی کرد وامدار پدر نباشد و تلاش کرد زبان بدنش را در بازی هایش طوری کنترل کند که بازی اش با پدر فرق کند. مثلا حبیب هنگام عصبانیت، ناگهان سرش را معمولا به سمت راست خودش بر می گرداند که این شدت برگرداندن ناگهانی سر، در زبان بدن خسرو یافت نمی شد.
پوریا شکیبایی فرزند خلف خسرو شکیبایی است. فرزندی که می تواند با بازی های خوب و توانمندش، یادآور خاطرات خوش مردم ایران، با خسروی سرزمینمان باشد.