پس از گذشت بیش از یک سال از "ماراتن" پیام رسان های ایرانی برای گرفتن جای تلگرام، شکست پروژه چند میلیاردی عزیزان بر همه مطلعان واضح است.
گرچه تلاش ها برای راه اندازی پیام رسان ایرانی به سال ها قبل و ساینا و سروش باز میگردد اما با داغ شدن شایعات فیلتر تلگرام و کمک های عجیب و غریب دولتی، ناگهان تعداد این تلاش های عموما ناموفق افزایش چشم گیری داشت.
حال پس از گذشت مدتی از این هیجان جمعی نگاهی خواهیم داشت به نتایج درخشان پیام رسان های داخلی و البته به بررسی یک پیام رسان بی نام و نشان "ایرانی" می پردازیم.
با حاصل شدن این نتیجه از سوی نظام که باید پیام رسان های داخلی را جایگزین موارد خارجی قرار داد، تمام دستگاه های حکومتی دست به کار شدند تا به هر صورت شده مردم را تشویق یا مجبور به استفاده از پیام رسان های داخلی کنند اما مشکلی وجود داشت، هیچ جایگزین داخلی مناسبی نبود!
پس از تشویق های میلیاردی و به وجود آمدن چند جایگزین نسبتا مناسب (از نظر خود این عزیزان)، صدا و سیما راه ارتباطی تمام برنامه های خود را به پیام رسان های داخلی انتقال داد و از همان روز ها تا به حالا، روزانه ده ها بار شاهد تبلیغ مستقیم یا غیرمستقیم آن ها از این رسانه جمعی هستیم.
از طرفی دارندگان بسیاری از کانال های تلگرامی که چنل خود را ثبت کرده بودند تهدید به پیگیری قضایی شدند و سیاست تشویق جای خود را به تهدید داد. کمپین های تحریم تلگرام به راه افتادند و حتی حضور در تلگرام توسط چند نفر از مراجع حرام شرعی اعلام شد.
اما پس از تمام این تلاش های پر هزینه، نتیجه چه بود؟
آمار دقیقی از تعداد کاربران فعال پیام رسان های ذکر شده با وجود گذشت چندین ماه از آخرین گزارش ها وجود ندارد که خود جای تعجب است.
البته همه پیام رسان های ایرانی هم طعم این شکست را نچشیده اند، به شرط آنکه کلاینت های غیر رسمی و ناامن تلگرام مانند هاتگرام و تلگرام طلایی (که به آن ها در مطلبی جدا خواهم پرداخت) را نیز جزو پیام رسان های داخلی به حساب آورید!
یکی از این پیام رسان های به اصطلاح داخلی وضعیتی به مراتب جالب تر را داراست. ویسپی که تقریبا دارای هیچگونه نشانی از صاحب خود نیست ناگهان تبلیغات خود را برای جذب کاربران ایرانی آغاز کرد و در این راه محدودیت های مرسوم کسب و کار های داخلی را هم به راحتی زیر پا گذاشت و در شبکه های ماهواره ای (که تبلیغ در آن ها از نظر قضایی جرم است) به تبلیغ پرداخت.
پس از بررسی های انجام شده در آن تاریخ مشخص شد که ویسپی احتمالا روی سرور های شاتل در ایران هاست میشود و شایعه هایی از خرید ویسپی توسط شاتل مطرح شد که البته در همان تاریخ تکذیب شد و ابهامات را درباره صاحب ویسپی بی پاسخ گذاشت.
نکته جالب تر اینکه در صدا و سیما این پیام رسان به عنوان یک پیام رسان بومی شناخته شده و در آن فعالیت گسترده وجود دارد.
توسعه دهنده چینی، صاحب ناشناس، تبلیغ شده در خارج و عزیز شده در داخل! قضاوت با شما...
حالا و پس از یک سال می توان به خوبی عدم موفقیت این پروژه چند میلیاردی را دید تا جایی که موافقان فیلتر و حامیان بسته ساختن اینترنت ایران نیز عدم موفقیت این پیام رسان ها را تایید و البته تقصیر آن را به گردن وزارت ارتباطات می اندازند!
اما اشتباه کجا بود؟ این اولین تجربه شکست دخالت دولت در بخش هایی که اصولا ربطی به او ندارد نیست. فعالین حوزه استارتاپی و کارآفرینی به خوبی با شکست هایی اینچنینی که حاصل دخالت گسترده و بی جای بخش دولتی بودند آشنایی دارند.
دلیل عدم موفقیت مسنجر های داخلی عدم حمایت دولت نیست بلکه اصل دخالت دولت است. نمیتوان با چرب کردن سبیل شرکت ها و فعالین بزرگ حوزه تکنولوژی در داخل یک شبه تلگرامی دیگر ساخت چرا که موفقیت استارتاپ های امروزی بیشتر حاصل تفکر و نگرش آنها در رفع نیاز کاربر است تا مشکل مالی، و این فعالین بزرگ داخلی فاقد این نگرش هستند.
بخش های حاکمیتی صرفا راه باز کن ایده های نوین و استارتاپ ها هستند نه سازنده آن ها، باز کردن راه برای استارتاپ ها به این معنی است که قوانین مشخص و قابل اطمینانی وضع شوند تا استارتاپ ها مسیری مشخص و مطمئن را طی کنند.
حال سوال اینجاست که اگر مسنجری بومی توسط یک تیم کوچک ساخته شود که به خوبی مسیر خود را طی کرده، می تواند در بی اعتمادی کنونی حاصل از اشتباهات اخیر و بد نام شدن پیام رسان ها داخلی موفق باشد؟
آیا با وجود این همه رانت به بازیگران بزرگ این عرصه اصلا شانسی برای مطرح شدن دارد؟
سوال دیگر آنکه دولت در ازای کمک های چند میلیاردی خود، آیا پیشرفت و نتیجه پیام رسان ها را هم سنجیده؟ آیا گزارشی به مردم ارائه شده که نتیجه این چند میلیارد چه شد؟
پیام رسان هایی که حتی این روز ها به سختی بروزرسانی دریافت میکنند و پر از باگ و اشکالند ۵ میلیارد را خرج چه چیزی کردند؟
پیام رسانی بی نام و نشان ویسپی چرا کمک ۵ میلیاردی دریافت کرد؟ پیام رسان هایی که ساختارشان قبل و بعد از کمک دولت کوچکترین تغییری نکرد، این پول را کجا خرج کردند؟
این ها سوالاتیست که پاسخ آن ها اگرچه قابل حدس است اما پاسخی از سوی مسئولان برای آن ها وجود ندارد...
افول روز به روز مسنجر های داخلی نمایانگر یک طرح "عجله ای" دیگر بدون هیچ کارشناسی پشت آن است که میلیارد ها تومان از بیت المال را به باد داد.
شوکی که ابتدا و برای مدتی این مسنجر هارا بالا برد اما خیلی زود کاربر ها به تلگرام یا کلاینت های غیر رسمی آن بازگشتند.
بی اعتمادی کاربران تنها بخشی از دلیل عدم موفقیت این پیام رسان هاست چراکه افزایش ابتدایی کاربران این مسنجر ها نشان داد درصد بالایی از مردم مشکل اعتماد به مسنجر های داخلی را نداشتند، اما در ادامه ریزش شدید کاربران گویای آن بود که مشکلاتی غیر از عدم اعتماد وجود دارد، مشکلاتی از اساس و پایه طرح تا کوچکترین اجزاء این پیام رسان ها...
در پایان این نه تنها هدر دادن منابع کشور، بلکه ضربه مهلکی به بدنه استارتاپی ایران بود تا دیگر استارتاپی نتواند با عنوان پیام رسان بومی کمر راست کند.