محدثه
محدثه
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

درس خوندن اون‌قدرام بد نیستا.

و امشب به افتخار خودم می‌خوام هری پاتر و فرزند نفرین‌شده بخونم. دلم برای دوستام خیلی تنگ شده. واسه‌ی همه‌شون. خوشبختانه فردا می‌رم مدرسه و یه بخششونو می‌بینم. (به امید خداوند)
بقیه‌شون ازم دورن؛ خیلی دور. دلم یه آسودگی خاطر می‌خواد که ۷۲ ساعت کنارشون باشم و باهم سکوت کنیم، بدون فکر کردن به چیزای اضافه. کاش یه سال سه تایی بریم اربعین. (دارم این مداحی جدیدی که واسه راهیان پیدا کرده‌مو گوش می‌دم. امسال قرار نیست برم راهیان و غصه دارم کلی.)
خب دیگه کافیه. بهتره بخشی از درس خوندنامو اینجا ثبت کنم جهت پر شدن صفحه و طولانی شدن پست. (بقیه چطور این همه می‌نویسن؟)

من من من من
من من من من
یاد شبی افتادم که علی قرار بود تریاک برام جور کنه.
یاد شبی افتادم که علی قرار بود تریاک برام جور کنه.
طبیعت و حیواناتو از اکثر انسان‌ها بیشتر دوست دارم.
طبیعت و حیواناتو از اکثر انسان‌ها بیشتر دوست دارم.
از توصیه‌های کتاب سلامت و بهداشت
از توصیه‌های کتاب سلامت و بهداشت

شخصاً فکر می‌کنم که بهتره بسه. شب به خیر. (فاطمه گفت از استادشون که فامیلش جلوداریان بود پرسیده که شب به خیر چطور نوشته می‌شه و یارو گفته این‌طوری. خوشحالم که از اول بر اساس گمان درست نوشتم. چون یارو عضو فرهنگستانه و یه کتابم درباره‌ی سبک نگارش فارسی نوشته. هاه.)

سبک نگارشهری پاتر
شما هم فکر کنید اینجا نامرئیه و هرچیزی خوندید رو سریع از یاد ببرید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید