نارسیس در دنیای امروز بسیار شناختهشدهتر از گذشته است. چرا که نارسیسیسم به سرعت در حال گسترش در میان مردم، به خصوص نسلهای جوانتر است. این نسل خود را در شبکههای به اصطلاح اجتماعی در میان جمعی مییابد که ظاهرا علاقه زیادی به او دارند و با هر حرکت او، امواج عشق و محبت را در قالب استیکر و اموجی آیکونها منتشر میکنند. اما این روند چه جهتی دارد؟
این مطلب را پنج شش سال پیش در وبلاگم نوشته بودم و اینجا بازنشر میکنم. یک تفاوتم نسبت به اون موقع این هست که الان دیگه عادت روزانهای برای چرخیدن در فیسبوک ندارم و به تازگی هم از اعتیاد اینستاگرامیم کم کردم.
طبق عادت روزانه در فیسبوک میچرخیدم تا چند دقیقهای وقت تلف کنم! در همین حین به یک عکس برخوردم که در زیر میبینید:
این عکس به ظاهرا شاد ، لحظه ای من رو غمگین کرد. این عکس مربوط به مطلبی از وبسایت خوب Psychology today بود به قلم دکتر لری راسن. تصوری که ابتدا پیش از خواندن مطلب داشتم این بود که افراد از لحظات خاص در روابط خود عکس میگیرند تا شاید نقش زنجیرهایی را ایفا کنند برای فراز و نشیب های احتمالی آینده و از گسستن رابطه جلوگیری کنند.
مطلب را شروع به خواندن کردم ، ارتباط مستقیمی با چیزی که در ذهن من میگذشت نداشت. اما انقدر تفکر برانگیز بود که نتوانستم جلوی خود را برای نوشتن درباره آن بگیرم. اگر امکان خواندن متن انگلیسی را دارید ، توصیه میکنم ، در این لینک اصل مطلب را بخوانید.
در این مطلب و در مطلب دیگری، دکتر راسن از مشاهدات خود در چند موقعیت مختلف نکتههایی را عنوان کرده و در میان آن از نتایج برخی تحقیقات صحبت به میان آورده است. از جمله اینکه طبق پیشبینی شرکت ای جی الکترونیکس ، امسال حدود یک تریلیون عکس گرفته خواهد شد که ۹۰ درصد آن از طریق گوشیهای موبایل گرفته میشوند. آمار مشخصی از اینکه چه تعداد از این عکسها سلفی هستند وجود ندارد. اما تحقیقی که در بریتانیا صورت گرفته است، مشخص کرده که ۱ نفر از هر ۱۰ نفر بین سن ۱۶ تا ۲۴ سال، هر روز حداقل یک عکس سلفی میگیرند. این رقم مسلماً در میان اقشار، سنین و کشورهای مختلف متفاوت است. اما در این بین تحقیقات دیگری که صورت گرفته، اثبات کرده است که افرادی که عکس سلفی میگیرند، از خود رفتارهای خودعاشقی (نارسیسیست)، روانی (سایکوپتیک) و ماکیاولی نشان میدهند.
نیکولو ماکیاولی که بنیاد این نظریه خود را پیرامون روش و هدف در سیاست قرار داده، در کتاب خود شهریار، هدف عمل سیاسی را دستیابی به قدرت میداند و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمیداند و در نتیجه به کار بردن هر وسیلهای را در سیاست برای پیشبرد اهداف مجاز میشمارد و بدین گونه سیاست را به کلی از اخلاق جدا میداند.
مقالاتی با موضوعات مشابه را میتوانید در مجله آتلانتیک ، یو اس ای تودی و گاردیَن مطالعه کنید.
به یک کنسرت میروید ، پیش از شروع کنسرت، در سالن، افراد مختلف با دست یا مونوپاد، در حال گرفتن عکسهای سلفی هستند. وارد سالن میشوید ، پیش از شروع برنامه افراد مختلف در حال عکس سلفی گرفتن هستند و با شروع برنامه نیز تک و توک افرادی مشاهده میشوند که در حالتهای مختلف عکس سلفی می گیرند و این موضوع با سلفی هایی که هنرمندان از خود روی صحنه می گیرند و در لحظه در صفحات اجتماعی خود به اشتراک می گذارند تکمیل می شود. این تجربه ای است که حتما شما هم در موقعیت های مختلف داشته اید. تجربهای که دکتر لری راسن نیز در یک برنامه کنسرت، در یک برنامه تفریحی همراه با نوههایش و در سفرهایی که به پنج ایالت آمریکا داشت نیز مشاهده کرد و خود نیز از جمله همین افراد بود. اما زمانی به آن پی برد که گوشی موبایلش پیغام داد دیگر ظرفیت نگهداری عکسهای بیشتری را ندارد. در نتیجه به اجبار ، گوشی خود را در کیفش گذاشت. در نتیجه تجربه متفاوتی از سر گذراند که در آن لحظات دوست داشتنی و شیرین به یادماندنی وجود داشت.
خلاصه میکنم. نکته همین جاست! تحقیقات نشان دادهاند که در دنیای امروز، عکسگرفتن برای به خاطر سپردن خاطرات استفاده میشوند. در حالی که اثبات شده که این به خاطر سپاری خاطرات به طور کلی بر عهده گوشیهای موبایل و دوربینها قرار داده میشود و افراد آن رویداد یا موقعیت را از یاد میبرند تا زمانی که شاید به طور اتفاقی دوباره آن عکسها را ببینند و تلاش کنند تا خاطرات آن روز را به خاطر بسپارند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری برای من پیدا میکند که به تصور اولیهام از این مطلب بر میگردم.
افراد در موقعیتهای مختلف از خود عکس میگیرند. در فضای اجتماعی به اشتراک میگذارند و به ظاهر به تعامل و ارتباط با دیگران میپردازند. ارتباطی که خیلی مواقع بدون هیچ شناخت واقعی و دیدار نزدیک و بر اساس تصاویر گاه روتوش شده و دستکاری شده ایجاد شدهاند. ارتباطی که گاهی دستیابی به واقعیت در آنها منجر به سرخوردگی و ناامیدی افراد میشود. چرا که تصورات فانتزی که در ذهن ، از خود و دیگران ساختهاند ، هنگام رویارویی با واقعیت رنگ میبازند و تلخی حقیقت را در کام خود میچشند.
از سوی دیگر افرادی که با هم ارتباط عاطفی دارند (دوستدختر ، دوستپسر ، نامزد ، همسر و …) در هر موقعیتی، در هر فضایی و هر شرایطی، اولین کاری که میکنند بالابردن دست یا مونوپاد برای ثبت لحظه است. لحظهای که عمری به کوتاهی همان لحظه دارند و در نتیجه انگار که همیشه با هم غریبه و در حال کسب تجربه و شناخت همدیگر هستند اما هیچگاه به این شناخت نمیرسند. چرا که همه خاطرات در ذهن گوشی موبایل باقی ماندهاند. نه در ذهن من و تو.
طی چند سال گذشته با ظهور تکنولوژیهای جدید و همینطور همهگیرتر شدن گوشیهای هوشمند، امکانات زیادی در زمینه تصاویر فیک به وجود آمده است. تصاویری که پا را فراتر از جانمایی در یک فضای جدید گذاشتهاند و عملا شخصیت جدیدی به یک فرد میدهند. باتهایی که تصویر ما را در قالبی جدید به تصویر میکشند بسیار مورد توجه قرار گرفتند. افراد بدون داشتن تصوری از دلیل ارائه یک سرویس رایگان تصاویر خود را به راحتی در اختیار این باتها قرار میدهند تا خودشان را در قالب یک سلبریتی یا در سنین بالاتر ببینند. شاید بتوان اوج این بیخیالی را در باتی دید که به تازگی خبر آن منتشر شده است. باتی که تصویر شما را در قالب بدن یک پورناستار به تصویر میکشد. تصاویری که بعداً در یک کانال به صورت عمومی منتشر شدند!
زندگی ما با موبایل و اینترنت عجین شده است. عکسهایی که میگیریم دیگر فقط مال ما نیستند. شرکتهای زیادی با اهداف خوب یا بد، از آنها استفاده میکنند تا تحلیل بهتری نسبت به رفتار ما داشته باشند. عکسها تگ مکانی میخورند، تگ افراد میخورند، تگ فضای عکس میخورند و ... در واقع این شرکتها هستند که ما را بهتر از خودمان میشناسند. شاید به زودی در روز تولد عزیزمان، سری به سایتی بزنیم، نام و مشخصات او را وارد کنیم و سایت به ما بگوید که عزیزمان چه چیزی به عنوان هدیه دوست دارد!