تکنیک User Story Mapping یک تمرین بصری است که به مدیران محصول و تیمهای توسعه کمک میکند تا کاری را تعریف کنند که تجربه کاربری خوبی ایجاد کند. از آن برای بهبود درک شما از مشتریان و اولویتبندی کار استفاده میشود.
با نوشتن user story، نیازها و اهداف کاربران نهایی را در مرکز گفتگو قرار میدهیم. یک توضیح کوتاه و مکتوب به زبان ساده از نحوه عملکرد نرم افزار از دیدگاه کاربر نهایی است: مزایای آن چیست و آنها از محصول چه انتظاراتی دارند. ویژگی محصول را توصیف نمیکند، اما هدف نهایی را که کاربر میخواهد هنگام استفاده از نرم افزار به آن دست یابد، تعریف میکند.
چگونه یک User Story Map بسازیم؟
گام به گام
بیایید با پرسوناهای کاربری شروع کنیم. توصیه میکنیم با یک پرسونا (معمولیترین) کاربری شروع کرده و سپس به مراحل بعدی بروید. بعداً میتوانید پرسوناهای بیشتری جمعآوری کرده و فرآیند User Story Mapping را طی کنید.
کاربران اصلی محصول یا خدمات خود را به صورت زیر توصیف کنید:
- معرفی کوتاهی از کاربر
- توصیف اهداف کاربر
- جمعآوری مشکلاتی که باید حل شوند
مثال:
معرفی کوتاه:
دکتر احمدی یک پزشک عمومی با بیش از 15 سال سابقه کاری در یک کلینیک خصوصی است. او روزانه بیش از 30 بیمار را ویزیت میکند و به دنبال راههایی برای بهبود کارایی خود است.
اهداف کاربر:
نوشتن نسخههای الکترونیکی به سرعت و با دقت
دسترسی سریع به تاریخچه پزشکی بیماران
مشکلات و چالشها:
کند بودن سیستمهای فعلی و پیچیدگی کار با آنها
نیاز به وارد کردن دستی اطلاعات بیماران
اگر پرسوناهای کاربری اولیه را داشته باشیم، میتوانیم اطلاعاتی که در بخش اهداف کاربر جمعآوری کردهایم را به فعالیتها تقسیم کنیم. اهداف کاربر باید روی sticky note یا Virtual Cardنوشته شوند. تمرکز بر این باشد که کاربر چه چیزی میخواهد به دست آورد (نوشتن نسخه الکترونیکی)، نه مراحل انجام آن (مثلاً باز کردن وبسایت).
مثلاً اگر هدف کاربر " نوشتن نسخه الکترونیکی " باشد، مراحل میتواند شامل "استعلام اطلاعات هویتی و بیمه ای بیمار"، "جستجوی دارو و خدمات"، "ثبت دارو و خدمات" و "ارسال نسخه به بیمه" باشد.
پس از جمعآوری اهداف، سفر کاربر را بازگو کنید. کاربر چه کاری انجام میدهد؟ جریان طبیعی روایت را دنبال کرده و مراحل را شناسایی کنید. Sticky note ها را در خط دوم، به ترتیب قرار دهید. سعی کنید عناوین کارتها را در طول جلسه User Story Mapping کوتاه نگه دارید؛ اگر به صورت جمعی ایجاد شوند، همه میدانند که این عناوین کوتاه به چه معناست.
مرحله بعدی جلسه User Story Mapping یافتن راهحلهایی برای دستیابی به مراحل کاربر است. در این فرآیند، شما "user stories" ایجاد میکنید. معمولاً میتوانید از قالب استاندارد user story استفاده کنید:
As a "user persona", I want "goal", that "benefit".
سعی کنید تا حد امکان داستانهای بیشتری برای هر مرحله کاربر جمعآوری کنید، اما بر روی یک مرحله تمرکز نکنید در غیر این صورت، جلسه User Story Mapping بسیار طولانی خواهد شد.
مثال:
اگر تیم در طول جلسه User Story Mapping موفق بوده باشد، backlog باید پر از ایدههای عالی باشد user stories دارای سطوح اولویت مختلفی هستند. که باید اولویت بندی کنید.
در پایان جلسه User Story Mapping باید ببینیم چه چیزی را اول توسعه دهیم. بنابراین باید کوچکترین بخش قابل کار از محصول، یعنی Minimum Viable Product (MVP) ، را مشخص کنیم. این مرحله میتواند به برنامهریزی انتشار محصول کمکهای زیادی کند.
در اینجا چند مورد از این کمکها را توضیح میدهم:
MVP: با استفاده از slicing، میتوان حداقل محصول قابل عرضه (MVP) را به دقت تعریف کرد. این کار به تیم کمک میکند تا فقط ویژگیهای ضروری را برای نسخه اولیه محصول انتخاب کند و از اضافهکاری جلوگیری کند.
انعطاف پذیری در برنامهریزی: slicing به تیم اجازه میدهد تا به سرعت به تغییرات نیازهای بازار یا مشتریان واکنش نشان دهد. اگر نیازهای جدیدی مطرح شود، میتوان داستانهای کاربری جدید را به MVP اضافه کرد و داستانهای غیرضروری را حذف کرد.
شناسایی و حل مشکلات: با تعریف دقیق داستانهای کاربری و ترتیب توسعه آنها، تیم میتواند مشکلات و شکافهای موجود را زودتر شناسایی و حل کند. این کار از بروز مشکلات در مراحل بعدی توسعه جلوگیری میکند.
مدیریت بهتر منابع: slicing به تیم کمک میکند تا منابع خود را بهینهتر مدیریت کند. با تمرکز بر روی داستانهای کاربری ضروری، تیم میتواند زمان و منابع خود را به بهترین شکل ممکن استفاده کند.
پیشبینی و پیگیری پیشرفت: با استفاده از slicing، تیم میتواند پیشرفت پروژه را به صورت دقیقتری پیگیری کند و پیشبینی کند که آیا محصول در زمان و بودجه تعیین شده تحویل داده میشود یا خیر
این مرحله به تیمهای توسعه محصول کمک میکند تا با کمترین تلاش، محصولی کارا و قابل عرضه را به بازار ارائه دهند و در عین حال انعطافپذیری لازم برای پاسخ به تغییرات را داشته باشند.