جفری هینتون، یکی از پیشگامان هوش مصنوعی و دانشمندی که به "پدرخوانده هوش مصنوعی" شهرت دارد، بر این باور بوده که نژاد بشر در مواجهه با تهدیدات بالقوه ناشی از ظهور یک هوش مصنوعی بسیار هوشمند، ناچار به اتحاد خواهد شد. به عقیده او، این فناوری قدرتمند میتواند چالشهایی را ایجاد نموده تا امنیت و بقای انسانی را به خطر اندازد. با این حال، هینتون اعتقاد دارد که این تهدید مشترک، انگیزهای خواهد شد تا کشورها و ملتها از اختلافات خود عبور کرده و برای مقابله با این خطر، دست به همکاریهای جهانی بزنند. از دیدگاه او، همانطور که بحرانهای بزرگ جهانی مانند تغییرات اقلیمی یا بیماریهای همهگیر، همکاری بینالمللی را ضروری ساختهاند، ظهور یک شکل پیشرفته از هوش مصنوعی نیز میتواند مسیر جدیدی از همبستگی انسانی را هموار نماید. این اتحاد نهتنها برای کنترل این فناوری حیاتی است، بلکه میتواند فرصتی برای تقویت ارزشهای مشترک و ایجاد آیندهای پایدارتر برای بشر گردد.
این دیدگاه هینتون ریشه در تاریخ دارد، جایی که تهدیدات جهانی، ملتها را مجبور به کنار گذاشتن اختلافات نموده و به سمت همکاری سوق خواهد داد. وی اعتقاد دارد زمانی که هوش مصنوعی به مرحلهای خواهد رسید که بتواند تصمیمگیریهای مستقل انجام داده و حتی از کنترل خالقان خود خارج شود و در این صورت بشر چارهای جز همکاری نخواهد داشت. در حال حاضر، پیشرفتهای هوش مصنوعی منجر به رقابت شدیدی میان کشورها شده است. قدرتهای جهانی تلاش خواهند کرد از این فناوری نهتنها برای تقویت اقتصادی و اجتماعی، بلکه برای برتری نظامی و امنیتی خود بهره ببرند. استفاده از هوش مصنوعی در توسعه تسلیحات خودمختار و سیستمهای دفاعی هوشمند، زمینهساز رقابتی بیسابقه خواهد شد.
اما هینتون هشدار میدهد که این رقابت بیرویه میتواند عواقب ناگواری به همراه داشته باشد. او پیشبینی میکند که با ظهور هوش مصنوعی فوقهوشمند، تهدید مشترکی شکل خواهد گرفت که نهتنها امنیت ملی کشورها، بلکه آینده بشریت را در معرض خطر قرار میدهد. در چنین شرایطی، کشورها مجبور خواهند شد به جای رقابت، در مسیر همکاری جهانی قدم بگذارند تا این فناوری را مهار و کنترل نمایند. هینتون باور دارد، ایجاد چهارچوبهای بینالمللی برای تنظیم و نظارت بر توسعه هوش مصنوعی و اطمینان از استفاده مسئولانه از آن، نهتنها ضروری است، بلکه میتواند سرآغازی برای اتحاد ملتها نیز باشد. همانطور که معاهدههای کنترل تسلیحات هستهای به جلوگیری از فجایع بزرگ کمک کردند، همکاری جهانی برای مدیریت هوش مصنوعی نیز میتواند ضامن بقای بشر در آیندهای ناشناخته باشد.
جفری هینتون در سخنرانی خود با صراحت نگرانیهایش را نسبت به آینده هوش مصنوعی بیان کرد. او تأکید نمود که اگرچه در حال حاضر کشورهای مختلف بر سر توسعه سلاحهای خودمختار در رقابت شدید به سر میبرند و روند تولید این تسلیحات پیشرفته هیچ نشانهای از کاهش ندارد، اما در مواجهه با یک تهدید واقعی از سوی هوش مصنوعی فوقهوشمند، مسیر تغییر خواهد کرد. هینتون پیشبینی میکند که لحظهای فرا خواهد رسید که هوش مصنوعی از سطح هوش انسانی فراتر رفته و به شکلی مستقلتر و پیشرفتهتر عمل نماید. به همین منظور او بیان نمود:( تقریباً همه محققانی که میشناسم، متفقالقولاند که هوش مصنوعی به سطحی فراتر از انسان خواهد رسید؛ اختلاف نظر فقط درباره زمان وقوع این اتفاق است، چه 5 سال دیگر و چه 30 سال بعد. اما سؤال مهم اینجاست که وقتی این سطح از هوش محقق شود، آیا آنها زمام امور را در دست خواهند گرفت؟ و اگر چنین شود، آیا ما بهعنوان خالق آنها، میتوانیم این وضعیت را کنترل کنیم؟)
وی در ادامه بر این باور است که همین نگرانی مشترک، عاملی خواهد بود تا کشورها، فارغ از اختلافات سیاسی یا اقتصادی خود، برای جلوگیری از چنین وضعیتی به همکاری روی آورند. هینتون ادامه داد: ( در این زمینه، همکاری اجتنابناپذیر خواهد بود؛ چراکه هیچ کشوری نمیخواهد قدرت و کنترل خود را به یک هوش مصنوعی فوقهوشمند واگذار کند. این یک تهدید جهانی است که نیازمند راهحلهای جهانی خواهد بود.)
دیدگاهی نسبت به آیندهای مشترک
هینتون بر این باور است که این همکاری میتواند سرآغاز یک دوره جدید در روابط بینالمللی باشد. دورهای که در آن، ملتها به جای رقابت بر سر برتری فناورانه، دست در دست یکدیگر برای مقابله با پیامدهای احتمالی یک تهدید مشترک خواهند گذاشت. با این حال، او هشدار میدهد که برای جلوگیری از بروز فجایعی غیرقابلپیشبینی، اقداماتی جدی و سریع برای تنظیم و کنترل پیشرفت هوش مصنوعی ضروری است.
آیا بشر آماده است؟
سؤال کلیدی این است که آیا ما بهعنوان جامعه جهانی، آمادهایم تا از تهدیدات بالقوه هوش مصنوعی درس بگیریم و اقداماتی پیشگیرانه انجام دهیم؟ پاسخ به این پرسش میتواند مسیر آینده بشر را مشخص کند، آیندهای که یا به سوی همبستگی و همکاری پیش میرود یا در مسیر رقابت و آشفتگی فناورانه گرفتار میشود.
جفری هینتون با اشاره به چین بهعنوان نمونهای از کشوری با ساختار سیاسی قوی، گفت: ( حتی حزب کمونیست چین که کنترل و قدرت را بر تمام جنبههای حاکمیتی حفظ کرده، نمیخواهد این قدرت را به هوش مصنوعی واگذار کند.) او پیشبینی کرد که در مواجهه با این تهدید، کشورها بهنوعی همکاری بینالمللی شبیه به دوران جنگ سرد روی خواهند آورد. در آن زمان، روسیه و ایالات متحده، با وجود دشمنی عمیق، در هدف مشترک جلوگیری از وقوع جنگ هستهای به توافق رسیده بودند. این دیدگاه هینتون با نظرات برخی دیگر از رهبران هوش مصنوعی همسو است. برای مثال، سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، نیز هشدار داده بود که قدرتهای جهانی باید برای نظارت و کنترل سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی دست به اقدام بزنند. او از رهبران جهان خواست تا نهادی مشابه آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایجاد نمایند تا بر توسعه و ایمنی مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی نظارت داشته باشند. آلتمن در پادکستی گفته بود: ( ما به زمانی نزدیک میشویم که سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی قادر به ایجاد آسیبهای جهانی قابلتوجه خواهند بود. این مسئله درباره آیندهای دور صحبت نمیکند؛ بلکه تهدیدات بالقوهای در آیندهای نهچندان دور پیش روی ما قرار دارد.)
رقابت شدید در هوش مصنوعی و آینده
سرمایهگذاریها
با وجود این نگرانیها، پیشبینیها بیانگر آن است که رقابت بر سر هوش مصنوعی همچنان ادامه دارد. طبق گزارش گلدمن ساکس، انتظار میرود سرمایهگذاری جهانی در این حوزه تا سال 2025 به رقم خیرهکننده 200 میلیارد دلار خواهد رسید. ایالات متحده و چین در صدر این رقابت هستند و تلاشهای خود را نهتنها در بخش اقتصادی و اجتماعی، بلکه بهویژه در حوزه نظامی و تسلیحاتی متمرکز کرده است. این رقابت شدید بر سر دستیابی به تسلیحات مبتنیبر هوش مصنوعی، تهدیدی جدی برای امنیت جهانی به شمار میرود. اگرچه هینتون و آلتمن هر دو تأکید دارند که همکاری بینالمللی برای جلوگیری از پیامدهای مخرب هوش مصنوعی ضروری است، اما این پرسش همچنان باقی خواهد ماند که آیا کشورها میتوانند از منافع ملی و رقابتهای فناورانه خود عبور نموده و به یک توافق جهانی دست یابند؟
آینده بشر در گرو تصمیمات امروز
توسعه هوش مصنوعی، همانقدر که نویدبخش پیشرفتهای چشمگیر در علم و فناوری است، تهدیداتی را نیز به همراه دارد که نیازمند تصمیمگیریهای فوری و هماهنگ در سطح بینالمللی است. هینتون و دیگر رهبران این عرصه اعتقاد دارند که این همکاری نه تنها اجتنابناپذیر است، بلکه باید هرچه سریعتر عملیاتی شود. آیندهای که در آن، یا از هوش مصنوعی برای بهبود زندگی بشر بهرهبرداری خواهد شد، یا پیامدهای ناشی از عدم مدیریت این فناوری، جهان را درگیر بحرانهایی بیسابقه خواهد کرد.