سلام دوستان من محمد بهرامی هستم، متخصص افزایش فروش و افزایش درامد، دوست دارم در این مقاله به شما دیدگاههای خوبی برای افزایش درآمداز طریق افزایش فروش بدهم، لطفا با من همراه باشید قول میدهم تا پایان این مقاله نکات جالبی را برای شما مطرح کنم:
این روزها پای صحبت صاحبین کسب و کار در هر شغلی که باشند، بنشینی(مغازه دار باشن یا صاحب یک شرکت خدماتی یا کارخانه دار و تولید کننده) در 80% تا 90% مواقع میشنوی که:
1-شرایط اقتصادی بسیار بد است.
2-وضع مالی مردم بسیار خراب است
3-مردم قدرت خرید ندارند و نمیتوانند چیزی که دوست دارند را بخرند.
4- آقا هر سال دریغ از پارسال، هرسال و هر روز دارد وضع کسب و کار و فروش بدتر میشود؟
همه این حرفها قبول و درست!
فقط یک موضوع عجیب: در همین شرایط بسیار بد، افرادی را میبنید که عالی میفروشن و کسب و کار بسیار پررونقی دارند؟
به نظر شما چرا اینطور است؟
و چرا این افراد بسیار موفق هستند؟
بعد از سالها کار و آموزش و مشاوره به این نتیجه رسیدم که این افرادچیزهایی را میدانند و به آنها عمل میکنند که بقیه آنرا نمیدانند.
ولی این عامل چیست؟
به نظر شما کدام عامل کسب وکارهای ضعیف را از کسب و کارهای چند میلیاردی جدا میکند؟
برای شناخت این عامل موفقیت در کسب و کارباید بدانیم که مهمترین بخش هر کسب و کار بخش بازاریابی و فروش است و هر کسب و کاری که بتواند برای محصولات خودش خوب بازاریابی کند و خوب بفروشد میتوانید در درجه اول زنده بماند و بعد به خوبی رشد کند. (البته پیش فرض من این استکه شما یک محصول یا محصولاتی مناسب و با کیفیت برای ارائه به مشتریان دارید، چون اگر محصول شما خوب نیست و خودتان هم اینرا میدانید، اصلا نباید آنرا بفروشید، چون باعث خراب شدن اعتماد مشتریان به شما میشود و در مدت زمان کوتاهی کسب و کارتان و اعتبارتان از بین خواهد رفت)
و این موضوع در مورد اقتصاد کشورها هم کاملا صادق است، یعنی در کشور آمریکا که از حدود 80 سال پیش دوره های حرفه ای بازاریابی و فروش تدریس میشود و افراد حرفه ای در فروشندگی ترتبیت کرده اند، اقتصاد اول دنیا هستند و کشورهایی مثل ایران و یا کوبا یا ونزوئلا که در زمینه آموزش فروش و آموزش فروشندگی بسیار ضعیف کار کرده اند، اقتصادهای بسیار ضعیف و شکننده ای دارند.(البته این یکی از دلایل است نه همه آن)
بیایید ببینیم بازاریابی و فروش چی هست و به یک تعریف مشترک برسیم تا ادامه مسیر راحت تر باشد:
دو تعریف ساده و کاربردی برای بازاریابی و فروش:
تعریف اول: تمام کارهایی که انجام میدهیم که مشتری پولش را با محصول ما عوض کند(محصول هم میتواند کالای فیزیکی باشد یا خدمات باشد)
تعریف دوم: ارائه ارزش به مشتریان به شکل سود آور
تعریف دوم کمی بهتر است و یک توضیح کوچک در مورد آن میدهیم: ارزش کلمه کلیدی در بازاریابی و فروش است. ارزش فایده ای است که مشتری از خرید محصول ما میبرد و ارائه این ارزش باید برای ما هم به عنوان فروشنده سود داشته باشد وگرنه کسب و کار ما بدون درآمد از بین خواهد رفت.
بعضی از این ارزشها که برای مشتریان مهم هستند، عبارتند از:
1-ارزش زمانی: در زمانه فعلی مردم بسیار کمبود وقت دارند و حاضرند پول بپردازند تا در زمانشان صرفه جویی شود. مثلا به پیک موتوری بسته ای را میدهند تا برای آنها به مقصد برساند و برای این کار پول میدهند، چون در زمان آنها صرفه جویی میشود.
2-ارزش سرعت: مردم عاشق سرعت هستند و میخواهند هر چیزی که میخواهند را به سرعت به دست آورند و منتظر نمانند . به همین دلیل رستورانهایی که فست فودی هستند اینقدر مورد استقبال هستند. آنها به سرعت غذا را حاضر میکنند و به مشتری میدهند و او را منتظر نمیگذارند.
3-ارزش زیبایی و جوانی: همه انسانها دوست دارند که جوانتر و زیباتر به نظر برسند، پس اگر بتوانیم محصولاتی به آنها بدهیم که حس جوانی و زیبایی را به آنها بدهد، حتما از ما خرید خواهند کرد. به همین دلیل تعداد آرایشگاههای خانم ها اینقدر زیاد است و یا مراکزی که ژل و بوتاکس تزریق میکننداینقدر شلوغ هستند.
این فایده ها میتواند بسیار متنوع باشد و حتی برای یک محصول خاص میتواند ارزشهای متنوعی برای مشتریان متفاوت ایجاد کند.
4-ارزش شخصیت و پرستیژ: بسیاری از مردم پول میدهند تا متشخص تر و با کلاس تر به نظر بیایند . مثلا میروند کتانی فیک آدیداس میخرند و میگویند که اصل است و یا اگر پولش را داشته باشند، میروند و یک ساعت 500 میلیون تومانی میخرند تا با کلاس تر به نظر برسند
و ارزشهای بسیار دیگر
در کشور ما ایندو را یکی میدانند در حالیکه اینطور نیست و فروش یکی از بخشهای بازاریابی یا مارکتینگ به شمار میرود که در یک مقاله جداگانه در مورد آن صحبت کرده ایم .
به صورت خیلی ساده بازاریابی تمام کارهایی است که انجام میدهیم تا مشتری به ما مراجعه کند و فروش بخشی است که این مشتری را تبدیل به خریدار میکند تا پولش را به ما بدهد و محصول ما را بگیرد.
اگر بخواهیم این موضوع را به فوتبال تشبیه کنیم، کل کسب و کار و بیزنس را یک تیم فوتبال در نظر بگیرید که همه افراد تیم به هم پاس میدهند و تاکتیکهای مختلفی را انجام میدهند تا در نهایت توپ را به مهاجم یا فوروارد تیم برسانند و او توپ را وارد دروازه حریف کند و با گل زدن باعث برنده شدن تیم شود.
در کسب و کار هم همینطور است، یعنی بازاریابی همه کارها را انجام میدهد تا در نهایت بخش فروش بتواند که کار فروش را انجام دهد و پول را از مشتری بگیرد.
مثلا ما میرویم تبلیغات میکنیم تا مشتریان با ما و محصولات ما آشنا شوند، این کار بازاریابی است و وقتی که مشتری به ما مراجعه میکند وظیفه بخش فروش است که محصول را به مشتری بدهد و پول را دریافت کند.
با توجه به اینکه موضوع بحث اصلی ما در این مقاله رسیدن به درآمدهای عالی و ماندگار از طریق فروش و آموزش فروش و فروش حرفه ای و آموزش فروشندگی است، خیلی وارد بحث های تخصصی بازاریابی نمیشویم.
از طریق آموزش فروش و آموزش فروشندگی متوجه میشویم که یک فروش حرفه ای چند خصوصیت مهم دارد:
فروش حرفه ای، کاری لذت بخش است و نیاز به زور زدن و اصرار کردن ندارد، چون طبق اصول انجام میشود.
در فروش حرفه ای نیاز با دادن تخفیف های زیاد و حتی کم به مشتریان نیستید و با سود منصفانه میفروشید.
و مهمترین نکته اینکه مشتری بعد از این خرید تبدیل به مشتری وفادار میشود و هم خودش مجددا از شما خرید میکند و هم شما را به دیگران معرفی خواهد کرد.
این فروشنده از کسب و کار و از زندگیش به شدت لذت میبرد.
این فروشنده میتواند بالاترین میزان فروشی که امکان دارد را به دست میاورد.
این فروشنده با آموزش فروش و آموزش فروشندگی یاد میگیرد چطور کاری کند که مشتریانش را به شدت خشنود کند و این مشتریان دوباره به او مراجعه کنند و او را به دیگران هم معرفی کنند(کم هزینه ترین و موثرترین روش تبلیغاتی در دنیا)
تا اینجا مطالب خوبی در مورد فروش و بازاریابی و مفاهیمی مثل فروشنده حرفه ای و فروش حرفه ای و آموزش فروش و آموزش فروشندگی و بازاریابی و... یاد گرفتیم، حالا بیایید ببینیم که یک فروش حرفه ای از چند بخش تشکیل میشود و یک فروشنده حرفه ای چه چیزهایی را باید یاد بگیرد:
اولین و مهمترین بخش در فروش، آموزش روانشناسی فروش است.
دومین بخش از فروش حرفه ای، آموزش تکنیکهای فروش است.
سومین بخش از فروش حرفه ای، ساخت کارخانه فروش است.
اکثر افرادی که در یک دوره فروش حرفه ای شرکت میکنند، بدنبال یادگیری تکنیکها و ترفندهایی هستند که با استفاده از آنها بتوانند به سرعت میزان فروش و بدنبال آن درآمدشان را بالا ببرند. در حالیکه قبل از یادگیری تکنیکها و ترفندهای فروش باید به یک مبحث مهمتر مسلط شوند و آن موضوع روانشناسی فروش است.
شاید شما بپرسید: چرا باید روانشناسی فروش را یاد بگیریم و روانشناسی فروش چه نقش در فروش حرفه ای میتواند داشته باشد؟
اگر بخواهم برای شما یک مثال بزنم تا موضوع را بهتر متوجه شویم، میگویم: اگر قرار باشد شما یک ساختمان 20 طبقه را بسازید قبل از انکه روی زمین کاری انجام دهید، باید ابتدا زمین را به مقدار زیادی مثلا 10 متر حفر کنید و پایین بروید و بعد اقدام به درست کردن یک فوندانسیون قوی کنیم تا کل ساختمان و کل 20 طبقه روی آن قرار گیرد و اگر ما این فونداسیون قوی را نداشته باشیم، کل ساختمان 20 طبقه با یک طوفان شدید سقوط میکند و ویران خواهد شد. در مورد فروش هم همینطور هست یعنی اگر میخواهیم فروش عالی داشته باشیم باید ابتدا روانشناسی فروش که حکم فوندانسیون را یاد بگیریم و بعد تکنیکهای فروش را یاد بگیریم تا اثر بخشی آموزش ما بیشتر شود.
یاد میگیریم که فروشندگی مهمترین و شریف ترین شغل در تمام دنیا و بین کلیه مشاغل است؟
یاد میگیریم که نگرشتهای درست و مثبت و اثربخش در مورد شغل فروشندگی، محصولمان، مشتریانمان و کل کسب و کارمان داشته باشیم.
یاد میگیریم که چطور برای کسب و کارمان هدفگذاری کنیم تا موفق شویم و به درآمدهای عالی برسیم.
یاد میگیریم که چطور با اشتیاق محصولمان را معرفی کنیم تا مشتریانمان مجذوب شوند ومحصول را بخرند.
و نکات روانشناسی مهم دیگر...
تکنیکهای فروش شامل 5 دسته تکنیک است که به صورت خلاصه به آنها اشاره میکنیم:
1-تکنیکهای یخی شکنی و اعتماد سازی در مشتری:
مشتری در ابتدا که با ما مواجه میشود اگر ما را نشناسد نسبت به ما یک گارد دارد، چون همه مشتریان از خریدهای قبلی خودشان خاطرات بدی دارند مثلا فروشنده ای جنس گران یا بی کیفیت به او فروخته است و مشتری ناخوداگاه نگران است که دوباره سرش کلاه نرود، پس با یک گارد حفاظتی با ما مواجه میشود.
اولین کاری که یک فردی که آموزش فروش و یا آموزش فروشندگی دیده است این استکه اعتماد مشتری را به خودش جلب کنید و با تکنیکهای یخ شکنی، ارتباط عالی با مشتری برقرار کند و بعد اعتماد او را جلب کند.
من با قاطعیت به شما میگویم اگر نتوانید اعتماد مشتری را جلب کنید، تمام کارهای بعدی شما بدون اثر خواهد بود و شما نخواهید توانست به مشتری محصولتان را بفروشید و برعکس اگر بتوانید در همین قدم اول اعتماد مشتری را جلب کنید به احتمال بسیار زیاد میتوانید فروش را انجام دهید
2-تکنیکهای معاینه یا کشف نیازهای مشتریان:
بعد از اینکه شما توانستید در مرحله اول اعتماد مشتری را جلب کنید در این مرحله باید بتوانید نیاز اصلی مشتری را کشف کنید تادر مرحله بعد بتوانید محصول مناسب را به او معرفی کنید.
این مرحله مانند معاینه پزشکان است. وقتی فردی به پزشک مراجعه میکنید، پزشک با پرسیدن سوالاتی از بیمار سعی میکند که بیماری او را تشخیص دهد تا بعد بتواند برای او داروهای مناسب را تجویز کند.
ما هم به عنوان یک فروشنده حرفه ای اول باید مشتری را معاینه کنیم و به نیازهای او پی ببریم.
سوال: چطور مشتری را معاینه کنیم و به نیازهای او پی ببریم؟
با طرح سوالات درست و حرفه ای میتوانیم دقیقا به نیازهای مشتریانمان پی ببریم و اگر این مرحله را درست انجام ندهیم، در مرحله بعد فروش بسیار بسیار سخت خواهد بود، چون مشتری با تعداد زیادی محصول مواجه میشود و انتخاب برایش بسیار سخت خواهد شد و به احتمال زیاد از خرید منصرف خواهد شد.
3-تکنیکهای ارائه حرفه ای محصول به مشتری:
بعد از اینکه با مشتری ارتباط خوبی برقرار کردیم و اعتماد او را جلب کردیم و در مرحله بعد توانستیم که با تکنیکهای معاینه و بوسیله سوالات حرفه ای به نیاز اصلی او پی ببریم، به مرحله ارائه کردن محصولمان میرسیم.
چطور باید محصول را معرفی کنیم که مشتری علاقمند شود که محصول ما را بخرد؟
بزرگترین اشتباه فروشندگانی که آموزش فروش حرفه ای یا آموزش فروشندگی را ندیده اند این استکه در هنگام معرفی محصول، ویژگی های محصول را به مشتری میگویند نه مزایای آنرا
شاید سوال برای شما پیش بیاید که ویژگی محصول چیست و مزایای آن چیست؟
بصورت خیلی ساده و خلاصه:
ویژگی محصول خصوصیاتی است که محصول با خودش دارد: مثل رنگ، اندازه، کیفیت، قدرت موتور و مسائلی از این دست
در حالیکه مزایای محصول، فایده است که مشتری از خرید محصول ما میبرد و نکته مهم این استکه مشتری برایش مزایای محصول مهم است نه ویژگی های آن.
اجازه بدهید یک مثال بزنیم تا موضوع کاملا مشخص شود:
یک مثال خیلی رایج این استکه میگویند مشتری که برای خرید مته دلر به شما مراجعه میکند، مته را نمیخرد بلکه سوراخی که مته ایجاد میکند را میخرد(یعنی نتیجه کار برایش مهم است نه جنس و اندازه مته)
یک مثال دیگر: مشتری که برای خرید لوازم آرایش به مغازه ای مراجعه میکند، رژ لب و کرم پودر نمیخرد بلکه زیبایی را میخرد و یک فروشنده غیر حرفه ای که آموزش فروش و فروش حرفه ای را ندیده است شروع میکند و از جنس رژ لب و مواد تشکیل دهند آن برای مشتری صحبت میکند در حالیکه باید به مشتری بگوید با استفاده از این رژ لب، چقدر به زیبایی او افزوده خواهد شد.
پس در مرحله ارائه باید با مشتری 20 درصد از ویژگی های محصول بگوییم و 80 درصد از مزایایی که مشتری از خرید محصول میبرد صحبت کنیم تا بتوانیم به یک فروش خوب و پرسود دست پیدا کنیم.
4-تکنیکهای پاسخ گویی حرفه ای به اعتراضات مشتریان:
تقریبا 80 درصد مشتریان با اینکه اعتماد انها جلب شده است و محصول هم به خوبی برایشان معرفی شده و خودشان هم میدانند که محصول برایشان مناسب است باز هم ، در این مرحله سوالات و اعتراضاتی دارند که یک فروشنده حرفه ای باید بتواند به این سوالات به خوبی و دوستانه پاسخ دهد تا مشتری آماده نهایی کردن خرید شود.
نکته جالب این استکه هر کسب و کاری تعدادی محدودی سوال و اعتراض از طرف مشتریانش دارد و یک فروشنده حرفه ای میداند باید به مرور زمان این سوالات را پیدا کند و پاسخ مناسب و قانع کننده هم برای مشتریانش پیدا کند تا از این مرحله فروش که مرحله سختی هم هست بتواند به سلامت عبور کند.
5-تکنیکهای نهایی کردن فروش:
رسیدیم به مرحله ای که نقطه ضعف 90 درصد فروشندگان ایرانی است یعنی مرحله ای که باید فروش را تمام کنیم و پول را از مشتری بگیریم.
بسیاری از فروشندگان تا اینجا عالی پیش می آیند و همه کارها را خوب انجام میدهند و در نهایت منتظر می مانند که مشتری بگوید این محصول برای من عالی است و آنرا میخرم در حالیکه در 90 درصد مواقع مشتری منتظر است که فروشنده چیزی بگوید که خیال او را برای آخرین بار راحت کند و او را از نگرانی اینکه پولش را از دست ندهد رها کند.
طبق بررسی های انجام گرفته، انسان موقعی که میخواهد پولی را خرج کند کمی درد به طور ناخودآگاه به سراغش می آید و میترسد که اگر این محصول را بخرد دیگران در مورد این خرید به او چه میگویند؟
آیا میگویند یک محصول عالی خریدی؟ یا میگویند که سرت کلاه رفته و این چی بود که خریدی؟
به همین دلیل در این مرحله که میخواهد پول را پرداخت کند باید فروشنده به نوعی خیال او را مجدد راحت کند و به او اطمینان بدهد که کاری که انجام میدهد درست است. ولی اکثر فروشندگان در این مرحله سکوت میکنند و منتظر تصمیم گیری مشتری می مانند و در بیشتر مواقع مشتری میگوید: بسیار خوب میرویم یک دور میزنیم و برمیگردیم و یا اینکه باشه با شما تماس میگیریم و همه اینها یعنی از دست رفتن فروش.
نهایی کردن فروش بیشت از 32 تکنیک عالی دارد که در دوره های تکمیلی در مورد این تکنیکها و راه استفاده از آنها برای قطعی کردن فروش صحبت کرده ایم و بیش از 100 مثال برای آنها داشته ایم.
..........................................................................
وقتی که شما موفق شدید که محصول را به مشتریانتان بفروشید، کار شما تمام نشده است و تازه در اول راه ایجاد یک کسب و کار میلیاردی هستید.
چطور؟
خوب تحقیقات نشان داده است که پیدا کردن هر مشتری جدید بین 3 تا 33 برابر حفظ مشتریان قبلی برای شما هزینه در برخواهد داشت.
پس عاقلانه ترین کار این استکه تمام تلاش خودتان را انجام دهید که مشتریان فعلی را حفظ کنید و کاری کنید که :
اولا همین مشتریان فعلی که دارید از شما بیشتر خرید کنند
دوما همین مشتریان فعلی که دارید، شما را به دوستان و آشنایان خودشان معرفی کنند تا آنها هم از شما خرید کنند.
همانطور که میدانید کارخانه جایی است که در آنجا یک سری مواد اولیه وارد میشود و یک سری فرآیندها روی آنها صورت میگیرد و در نهایت آنها تبدیل به یک محصول میشوند.
بطور مثال یک کارخانه رب را در نظر بگیرید:
در این کارخانه گوجه فرنگی به عنوان اصلی ترین ماده اولیه تولید رب وارد خط تولید میشود و یک سری فرآیندها روی ان صورت میگیرد، مثال اول شسته میشود و بعد با نمک و یک سری مواد افزودنی دیگر پخته میشود و در نهای وارد قوطی ها شده و ضد عفونی میشوند و به صورت رب تحویل بازار میشوند.
تمام این مراحل برنامه ریزی شده است و پشت سرهم انجام میشود که نتیجه کار همیشه ثابت و یک محصول با کیفیت مشخص باشد.
در فروش هم اگر میخواهیم که به درآمدهای میلیاردی برسیم باید کارخانه فروش داشته باشیم، یعنی مسیر خرید کردن مشتری که اصطلاحا به آن سفر مشتری میگویند را به خوبی طراحی کنیم تا مشتری همیشه با یک روند خرید کند و در نهایت به یک تجربه خوش آیند برای مشتری ختم شود.
با این کار مشتری هم خودش از ما خرید خواهد کرد و هم ما را به دیگران معرفی خواهد نمود.
و در نهایت در کارخانه فروش ، برنامه هایی را برای ارتباط با مشتری آماده خواهیم کرد که به طور مرتب با مشتریان در ارتباط باشیم و در ذهن او جایگاهی برای خودمان بسازیم که وقتی نیاز به محصولی مشابه محصول ما پیدا میکند، اولین کسی که به ذهنش میرسد ما باشیم نه رقبای ما
این بخش هم باید در کارخانه فروش به صورت حرفه ای طراحی شود(توضیحات کامل و روشهای ایجاد کارخانه فروش برای هر کسب و کار را در آموزشهای حرفه ای فروش، به زبان ساده و کاربردی آموزش داده ایم).
.............................................................................................
فروش حرفه ای اصولی ثابت دارد و با آموزش فروش و آموزش فروشندگی میتوان آنها را یاد گرفت و در تمام کسب و کارها هم کاربرد دارند.
ولی تکنیکهایی خاص برای فروش به مشتریان مختلف وجود دارد که در مورد آنها صحبت کوتاهی خواهیم داشت:
1-فروش به مشتریان و مصرف کنندگان (b2c)
2-فروش به شرکتها و سازمانها (b2b)
3-فروش ویزیتوری (وقتی که یک ویزیتور به یک فروشگاه محصول شرکت خود را میفروشد)
اجازه بدهید در مورد این موارد کمی با هم صحبت کنیم:
مدل b2c فروش به مشتریان و یا مصرف کنندگان:
در این نوع کسب و کارها، محصولات خودشان را به مشتریان یا مصرف کنندگان نهایی میفروشند و ما برای این کسب و کارها دورهای فروش حرفه ای ویژه ای به نام آموزش فروشندگی فروشگاهی و مراکز خدماتی را داریم که صفر تا صد انچه برای این نوع فروش لازم است را یاد خواهید گرفت. بعضی از این کسب و کارهای b2c عبارتند از:
1-تمام فروشگاههایی که به مشتریانشان محصولی را میفروشند
2-مراکز خدماتی مثل خدمات ورزشی یا زیبایی
3-خدمات پزشکی و دندانپزشکی
مدل b2b یا فروش به شرکتها و سازمانها:
در این مدل از فروش، مشتری که محصول را میخرد، میتواند آنرا خودش مصرف نکند و در تهیه یک محصول دیگر از آن استفاده کند.
مثلا ایران خودرو از شرکتهای تولید کننده رادیاتور ماشین، خرید میکند ولی آنرا مستقیما نمیفروشد بلکه در تولید ماشین از آن استفاده میکند.
و یا کارخانه ای که میخواهد یک دستگاه گران قیمت را بخرد که بوسیله آن محصولی را تولید کند
و یا فروش به سازمانهای دولتی که از تامین کنندگان، محصولاتی را برای استفاده خودشان یا شرکتها و کارخانجات خودشان خریداری میکنند.
در این نوع مدل فروش یعنی ارقام فروش اغلب بسیار بزرگ است ولی انجام این فروشها بسیار سخت است و باید فرد در آن بسیار حرفه ای باشد، چون خریداران این محصولات بسیار افراد مطلعی بوده و در مورد آنچه میخواهند بسیار دقیق هستند و در مورد کیفیت و قیمت تحقیقات زیادی انجام میدهند و کار فروش به آنها اصلا راحت نیست به همین علت دوره آموزش فروش حرفه ای به شرکتها و سازمانها را طراحی کرده ایم که میتواند با آموزشهای تخصصی به فروشندگان کمک کند راحتتر به سازمانها و شرکتها بفروشند.
مدل ویزیتوری:
ویزیتورهای افراد بسیار مهمی در زنجیره تامین و زنجیره فروش هستند. این افراد میتوانند به شرکت خودشان کمک کنند که محصولاتشان را فروشگاهها و مراکزی که این محصولات را نیاز دارند بفروشند و باعث رشد و رونق کسب و کار شرکت خودشان شوند و یا برعکس باعث ورشکستگی آنها شوند.
مثال برای این دوستان:
1-ویزیتورهای مواد غذایی
2-ویزیتورهای مواد بهداشتی
3-ویزیتورهای لوازم آرایشی
4-و....
مشکل بزرگی که این دوستان ویزیتور و شرکتهای آنها دارند این استکه یک فرد را به عنوان ویزیتور استخدام میکنند و او را بدون آموزش حرفه ای وارد بازار کار میکنند و این فرد چون اطلاعات زیادی در مورد محصولی که میفروشد و شرکتش و بازاریابی و فروش نمیداند، تلاش زیادی میکند ولی نمیتواند که خوب فروش را انجام دهد در حقیقت در مورد آموزش فروش و آموزش فروشندگی و فروش حرفه ای نه خودش دوره تخصصی را گذرانده و نه مدیرش به او آموزش داده است در نتیجه فعالیت زیاد میکند ولی نتیجه گیری ارزشمند کمتر دارد که این خودش باعث سرخوردگی او میشود.
برای حل ای مشکل هم دوره ویزیتور ثروتمند را طراحی کردیه ایم که صفرتا صد آنچه یک ویزیتور باید بداند تا بتواند به درآمدهای عالی برسد را آموزش داده ایم که میتواند به مدیران و ویزیتورها کمک کند فروش بیشتر و درآمد بیشتری را داشته باشند و از آن لذت ببرند.
................................................................................
بسیار خوب دوستان امیدوارم که مطالبی که گفته شد، توانسته باشد به شما کمک کند، دید بهتر و حرفه ای تری نسبت به فروش پیدا کنید و بدانید با آموزش فروش و آموزش فروشندگی و فروش حرفه ای ، میتوان به درآمدهای بسیار بالا و البته پایدار دست یافت و از کار و زندگی لذت بیشتری برد.
دوستدار شما محمد بهرامی