از اواخر ۹۶ کار کردن در حوزه IP شبکه رو به اقتضای نیازمندیهایی که مطرح بود، شروع کردم. نکتهای که هست اینه که محتوای فارسی در بعضی از حوزههای اون عملا میشه گفت که نیست. در همین راستا، به نظرم اومد که متن زیر رو درباره فضای Open Networking آماده کنم و امیدوارم که جذاب بوده باشه.
تا چند سال پیش از این، وقتی صحبت از تجهیزات پرظرفیت (با تکنولوژی الان، چند ترابیت بر ثانیه) میشد، ناخودآگاه ذهنها میرفت به سمت وندورهای بزرگ مثل سیسکو، جونیپر، هواوی و نوکیا. در واقع کل این بازار بزرگ در انحصار این غولها بود و البته قسمت عمده بازار در اختیار سیسکو.
نتیجه قهری این انحصار، هزینه بالای تجهیزات و سرعت پایین innovation در این حوزه بود که نمیتونست متناسب با نیازمندیهای جدید پاسخگو باشه. از طرفی دیگه، Google و Facebook نیازمند Data Centerهای بزرگی بودن که در اونها از این تجهیزات استفاده میشد و به نظر نمیتونستن با این انحصار کنار بیان.
در نتیجه این تقابل، Open Compute Project (OCP) به وجود اومد که فضای Open Networking رو به این حوزه وارد کرد. در ضمن این پروژه، ساختار جدیدی برای طراحی این تجهیزات پرظرفیت پیشنهاد شد و این امکان به وجود اومد که شرکتهای کوچکتر در جای جای دنیا بتونن در این حوزه فعال بشن.
ایده اصلی این ساختار هم این بود که بیایم، سختافزار یک تجهیز شبکه رو از نرمافزارش جدا کنیم و مفهوم Disaggregation تعریف شد. در واقع نرمافزار از سختافزار disaggregate شد و بین اونها interfaceهای استانداردی رو تعریف کردن که در نتیجه اون شرکت اول میتونست فقط روی سختافزار کنه و شرکت دومی روی نرمافزار.
همون طوری که در شکل بالا نشون داده شده، ایده اصلی این هستش که در گام بعدی از disaggregation به سمت نرمافزار باز و ماژولار بریم که بین ماژولها interfaceهای استانداردی تعریف بشه و امکان خلاقیت و نوآوری بیش از پیش. با این حال واقعیت اینه که تا سال ۲۰۲۱ در مرحله disaggregation هستیم و جلو نرفتیم.