بخش اول
اگر شما یک کسب و کار کوچک دارید و یا دوست دارید که یک کسب و کار برای خودتان داشته باشید، حتما این مطلب را بخوانید. آمریکایی ها یک ضرب المثلی دارند که می گوید: کسب و کارهای کوچک در آمریکا کار نمی کنند، بلکه صاحبان آنها کار می کنند.
منظور از این ضرب المثل چیست؟
طبق آمار هرساله در آمریکا بیش از یک میلیون کسب و کار راه اندازی می شود. انتهای سال اول ۴۰ درصد آن ها از بین می روند. در انتهای سال پنجم ۸۰ درصد آن. یعنی به عبارتی هشتصد هزار نفر در این راه شکست می خورند. خبر بد این است که از بین ۲۰ درصد باقی مانده در انتهای پنج سال دوم نیز ۸۰ درصدشان اربین می روند. یعنی در انتهای سال دهم فقط ۴۰ هزار نفر از آن یک میلیون نفر در کسب و کار خود باقی مانده اند.
اما چرا اینگونه است؟
یک شخص کارآفرین را در ذهن خود مجسم کنید. او قبل از اینکه کسب و کار خود را شروع کند، برای شخص دیگری کار می کرد و حتی در کارش نیز مهارت بالایی داشت. تا اینکه یک روز بر اثر یک شوک که می تواند هرچیزی باشد، تصمیم می گیرد که کسب و کاری راه اندازی نماید.
او درون ذهنش صداهایی می شوند: چرا باید این کار مسخره را انجام دهم؟ اصلا چرا باید برای این فرد کار کنم؟ همه کارها را که من انجام می دهم پس چرا برای خودم انجام ندهم؟
این همان شوک کارآفرینیست.
دقیقا در این زمان است که سرنوشت تان تغییر کرده و شما به فکر استقلال می افتید تا خودتان مدیر خودتان باشید. به آزادی عمل، آرامش فکری و پول می اندیشید. دیگر نمی توانید در برابر این شوک دیوانه کننده مقاومت نمایید و مجبور به ایجاد یک کسب و کار می شوید.
اطرافیان تان نیز آتش بیار معرکه می شوند و با ارائه نظریات و عقاید خود، بر شما تاثیر بیشتری وارد می نمایند. به عنوان مثال حتما این جمله را خواهید شنید که مدام از سوی دوستان و آشنایان تکرار می شود:
تو دانش و مهارت خاصی داری، حتما می تونی بر اساس اون یه کسب و کاری برای خودت راه بیندازی.
این جمله خطرناک، اصلی ترین عامل شکست کسب و کار های کوچک و نوپا در پنج سال اول است.
اینجاست که آرایشگر، آرایشگاه می زند. نویسنده، ناشر می شود. موسیقی دان، مغازه فروش ابزار آلات موسیقی باز می کند.
می توانید ادامه مطلب را در اینجا بخوانید.
نظر یادتون نره...