ویرگول
ورودثبت نام
پایگاه نقد کتاب
پایگاه نقد کتاب
خواندن ۱۰ دقیقه·۳ سال پیش

نقد کتاب رغبة الطیر اثر محمد محمدی زاده

رمان رغبة الطیر

رمان رغبة الطیر نوشته جدید محمد محمدی زاده با نام مستعار آریا ، از تازه های نشر است که در انتشارات زرین اندیشمند به چاپ رسیده است.این اثر که اگر با آن صادقانه رو به رو شویم و مستقیم صحبت کنیم ، می تواند یکی از کتاب های تحسین شده سال های اخیر در ادبیات کشورمان باشد و با گذر از نویسندگان ساده انگار و حقیقتا بد قلم ، میتواند آن ادبیات و فرم اصیل ادبیات رمان نویسی را به مخاطبین عرضه کند.هنگامی که این رمان را خواندم ، فکر نمی کردم بتواند چنین شخصیت پردازی فوق العاده و تاثیر گذاری را در من داشته باشد! پس آنکه آن را به دیگر اعضای انجمن نقد کتاب نیز معرفی کردم و با هم به بررسی آن نشستیم متوجه شدم که این تاثیر گذاری نه تنها در من بلکه در دیگر اعضا نیز تاثیر داشته . در این جلسه، اعضا به موشکافی و بررسی نقاط ضعف و قوت و هم چنین تحلیل استعاره ها و نماد های آن پرداختیم. مشروح این جلسه که علاوه بر منتقدین و نویسندگان ، چند تن از سینماگران مطرح نیز در آن حضور داشتند در ادامه همین مطلب آمده است:امروزه نویسندگان ما چنان غرق در معانی و کلمات پوچ شده اند که به کلی مفهوم‌ ادبیات و رمان نویسی را از یاد برده اند! رغبة الطیر رمانی است که مشخصا روی آن فکر شده. استفاده به جا از کلمات و استعاره ها از جمله نقاط قوتی است که نشانگر فرم و محتوای یک رمان کلاسیک است.در مقدمه پردازی ، به غیر از نویسندگان اروپایی قرن بیستم و قرن نوزدهم به خاطر نمی آورم که چنین ریشه یابی و شخصیت پردازی دقیقی را داشته باشیم.

از جمله آنها ، میتوان به موضوع فضا سازی یکی از لانه‌ها اشاره کرد که در صفحه اول به آن اشاره شد و پس از آن با وجود فراموش شدن توسط خواننده مستقیما در داستان نقش دارد.از مقدمه که بگذریم، به نماد های این اثر میرسیم. کتاب جدید محمدی زاده که یک سر و گردن از دیگر کتاب های او و حتی کتاب های این دوران ملالت ادبیات عصر ما باشد.از وجود هفت بخش گرفته تا هفت شخصیت اصلی و هفت شخصیت فرعی و غیره و غیره که جز در یک شاهکار منسجم نمیتوان دید.



اما قهرمان داستان ما کیست؟؟؟هُمایی که از آن دسته قهرمان هایی ست که از میانه‌ قصه وارد می شود اما تا قبل از آن رد پای مستقیمش‌ بر همه چیز و همه شخصیت ها دیده می شود.هما را میتوان یکی از قهرمان ترین و جذاب ترین شخصیت مثبت های ادبیات سمبولیسم دانست. کسی که بر خلاف ماهی سیاه کوچولو اثر صمد برهنگی کم حرف میزند مگر زمانی که از تکامل جسمی و روحی خود خبردار شود و برعکس جاناتان مرغ دریایی نوشته ریچارد باخ سعادت را در پرورش کنار غیر از همجنس نمی داند.علاوه بر این ، هما مردمی ترین آزادیخواه. ادبیات نمادین نیز هست که اگر بخواهیم از نکات مثبت او بگوئیم بسیار جای بحث است...فقط این را باید دانست که هر شخصیت ، نماد یک فلسفه ، یک شخص تاریخی و یک اتفاق. تاریخی دانست... اما آیا این داستان در نماد ها گم میشود؟؟ بدون شک خیر.در این رمان ، بین حکایت و استعاره رابطه ای دو سویه وجود دارد به نحوی که یکی از آنها بدون دیگری بی معناست. و این یعنی علت و معلول.مورد دیگری که بیش از هر چیز دیگری من را به یاد شاهکار قلعه حیوانات می اندازد، پرورش نسل جدید و ناجی در میان افکار حذف شده و بال های کوتاه شده است که حقیقتا نظیر آن را از هیچ نویسنده ای جز اورول و مارکز ندیده ام ..!از اینها که بگذریم، ورود اشخاص نیز به جا و طبق یک برنامه ریزی دقیق است که هر چیز سر جای خود اتفاق می افتد.محمد محمدی زاده ( آریا )قسمتی از کتاب به شرح ذیل است :》تا زمانی که ندانم پرواز چیست ، نمیتوانم‌ حتی به پرواز فکر کنم به همین خاطر است که اولین درجه خوشبختی آزادی است ترس از شکست دروازه های شکست را باز می‌کند و سخنان تو را به پای اندوهت می‌گذارم چرا که بوی هزیمت از انقلاب را می‌دهند《

 و در بخشی دیگر آمده است :》کسی که فقط به آینده فکر میکند ، به حقارت و بدبختی خودش در زمان حال اعتراف کرده است《

محمد محمدی زاده نویسنده این اثر

موضوعی که پیشتر بیان اما کمتر به آن توجه شد ، فرم و محتوای کلاسیک و بی نظیر است و پیوستگی جذاب و خیره کننده ای که خواننده را تا به پایان به دنبال خود می کشاند .یکی دیگر از نکات و نقاط مثبت دیگر این اثر ، تک لوکیشن بودن آن است. واقعا تمرکز و برنامه ریزی دقیق و بسیار شجاعانه ای لازم است که یک نویسنده جوان با ساختار شکنی و اعتماد به نفس، بتواند چنین حکایتی را در قالب یک رمان و در یک مکان محدود پیش ببرد و اینکه هرگز از کلمات و ریزه کاری های تکراری و خسته کننده استفاده نشود.در اکثر پاراگراف های رمان رغبة الطیر مفاهیم عرفانی و انسانی موج میزند. این کتاب پر است از تکه های جذاب و هماهنگ با مضمون کلی.این جملات چنان در کنار هم جای گرفته اند که اگر یکی از آنها را حذف کرد ، انگار که ناقص است و در عین حال چه در حکایت و چه در شیوه نگارشی هیچ کمبودی ندارد. برای مثال ، دیوار های ترک برداشته کاملا با مفهوم کلی سنخیت‌ دارد و تلاش برای آزادی و رهایی از این دیوار های ترک خورده در طول گذر زمان و صفحات کاملا در ذهن شکل می گیرد . اگر کلمه و صفت پسین
رمان رغبة الطیر رمان رغبة الطیر نوشته جدید محمد محمدی زاده با نام مستعار آریا ، از تازه های نشر است که در انتشارات زرین اندیشمند به چاپ رسیده است.این اثر که اگر با آن صادقانه رو به رو شویم و مستقیم صحبت کنیم ، می تواند یکی از کتاب های تحسین شده سال های اخیر در ادبیات کشورمان باشد و با گذر از نویسندگان ساده انگار و حقیقتا بد قلم ، میتواند آن ادبیات و فرم اصیل ادبیات رمان نویسی را به مخاطبین عرضه کند.هنگامی که این رمان را خواندم ، فکر نمی کردم بتواند چنین شخصیت پردازی فوق العاده و تاثیر گذاری را در من داشته باشد! پس آنکه آن را به دیگر اعضای انجمن نقد کتاب نیز معرفی کردم و با هم به بررسی آن نشستیم متوجه شدم که این تاثیر گذاری نه تنها در من بلکه در دیگر اعضا نیز تاثیر داشته . در این جلسه، اعضا به موشکافی و بررسی نقاط ضعف و قوت و هم چنین تحلیل استعاره ها و نماد های آن پرداختیم. مشروح این جلسه که علاوه بر منتقدین و نویسندگان ، چند تن از سینماگران مطرح نیز در آن حضور داشتند در ادامه همین مطلب آمده است:امروزه نویسندگان ما چنان غرق در معانی و کلمات پوچ شده اند که به کلی مفهوم‌ ادبیات و رمان نویسی را از یاد برده اند! رغبة الطیر رمانی است که مشخصا روی آن فکر شده. استفاده به جا از کلمات و استعاره ها از جمله نقاط قوتی است که نشانگر فرم و محتوای یک رمان کلاسیک است.در مقدمه پردازی ، به غیر از نویسندگان اروپایی قرن بیستم و قرن نوزدهم به خاطر نمی آورم که چنین ریشه یابی و شخصیت پردازی دقیقی را داشته باشیم. از جمله آنها ، میتوان به موضوع فضا سازی یکی از لانه‌ها اشاره کرد که در صفحه اول به آن اشاره شد و پس از آن با وجود فراموش شدن توسط خواننده مستقیما در داستان نقش دارد.از مقدمه که بگذریم، به نماد های این اثر میرسیم. کتاب جدید محمدی زاده که یک سر و گردن از دیگر کتاب های او و حتی کتاب های این دوران ملالت ادبیات عصر ما باشد.از وجود هفت بخش گرفته تا هفت شخصیت اصلی و هفت شخصیت فرعی و غیره و غیره که جز در یک شاهکار منسجم نمیتوان دید. اما قهرمان داستان ما کیست؟؟؟هُمایی که از آن دسته قهرمان هایی ست که از میانه‌ قصه وارد می شود اما تا قبل از آن رد پای مستقیمش‌ بر همه چیز و همه شخصیت ها دیده می شود.هما را میتوان یکی از قهرمان ترین و جذاب ترین شخصیت مثبت های ادبیات سمبولیسم دانست. کسی که بر خلاف ماهی سیاه کوچولو اثر صمد برهنگی کم حرف میزند مگر زمانی که از تکامل جسمی و روحی خود خبردار شود و برعکس جاناتان مرغ دریایی نوشته ریچارد باخ سعادت را در پرورش کنار غیر از همجنس نمی داند.علاوه بر این ، هما مردمی ترین آزادیخواه. ادبیات نمادین نیز هست که اگر بخواهیم از نکات مثبت او بگوئیم بسیار جای بحث است...فقط این را باید دانست که هر شخصیت ، نماد یک فلسفه ، یک شخص تاریخی و یک اتفاق. تاریخی دانست... اما آیا این داستان در نماد ها گم میشود؟؟ بدون شک خیر.در این رمان ، بین حکایت و استعاره رابطه ای دو سویه وجود دارد به نحوی که یکی از آنها بدون دیگری بی معناست. و این یعنی علت و معلول.مورد دیگری که بیش از هر چیز دیگری من را به یاد شاهکار قلعه حیوانات می اندازد، پرورش نسل جدید و ناجی در میان افکار حذف شده و بال های کوتاه شده است که حقیقتا نظیر آن را از هیچ نویسنده ای جز اورول و مارکز ندیده ام ..!از اینها که بگذریم، ورود اشخاص نیز به جا و طبق یک برنامه ریزی دقیق است که هر چیز سر جای خود اتفاق می افتد.محمد محمدی زاده ( آریا )قسمتی از کتاب به شرح ذیل است :》تا زمانی که ندانم پرواز چیست ، نمیتوانم‌ حتی به پرواز فکر کنم به همین خاطر است که اولین درجه خوشبختی آزادی است ترس از شکست دروازه های شکست را باز می‌کند و سخنان تو را به پای اندوهت می‌گذارم چرا که بوی هزیمت از انقلاب را می‌دهند《 و در بخشی دیگر آمده است :》کسی که فقط به آینده فکر میکند ، به حقارت و بدبختی خودش در زمان حال اعتراف کرده است《 محمد محمدی زاده نویسنده این اثر موضوعی که پیشتر بیان اما کمتر به آن توجه شد ، فرم و محتوای کلاسیک و بی نظیر است و پیوستگی جذاب و خیره کننده ای که خواننده را تا به پایان به دنبال خود می کشاند .یکی دیگر از نکات و نقاط مثبت دیگر این اثر ، تک لوکیشن بودن آن است. واقعا تمرکز و برنامه ریزی دقیق و بسیار شجاعانه ای لازم است که یک نویسنده جوان با ساختار شکنی و اعتماد به نفس، بتواند چنین حکایتی را در قالب یک رمان و در یک مکان محدود پیش ببرد و اینکه هرگز از کلمات و ریزه کاری های تکراری و خسته کننده استفاده نشود.در اکثر پاراگراف های رمان رغبة الطیر مفاهیم عرفانی و انسانی موج میزند. این کتاب پر است از تکه های جذاب و هماهنگ با مضمون کلی.این جملات چنان در کنار هم جای گرفته اند که اگر یکی از آنها را حذف کرد ، انگار که ناقص است و در عین حال چه در حکایت و چه در شیوه نگارشی هیچ کمبودی ندارد. برای مثال ، دیوار های ترک برداشته کاملا با مفهوم کلی سنخیت‌ دارد و تلاش برای آزادی و رهایی از این دیوار های ترک خورده در طول گذر زمان و صفحات کاملا در ذهن شکل می گیرد . اگر کلمه و صفت پسین


رمان رغبة الطیر نوشته جدید محمد محمدی زاده با نام مستعار آریا ، از تازه های نشر است که در انتشارات زرین اندیشمند به چاپ رسیده است.

این اثر که اگر با آن صادقانه رو به رو شویم و مستقیم صحبت کنیم ، می تواند یکی از کتاب های تحسین شده سال های اخیر در ادبیات کشورمان باشد و با گذر از نویسندگان ساده انگار و حقیقتا بد قلم ، میتواند آن ادبیات و فرم اصیل ادبیات رمان نویسی را به مخاطبین عرضه کند.

هنگامی که این رمان را خواندم ، فکر نمی کردم بتواند چنین شخصیت پردازی فوق العاده و تاثیر گذاری را در من داشته باشد! پس آنکه آن را به دیگر اعضای انجمن نقد کتاب نیز معرفی کردم و با هم به بررسی آن نشستیم متوجه شدم که این تاثیر گذاری نه تنها در من بلکه در دیگر اعضا نیز تاثیر داشته .

در این جلسه، اعضا به موشکافی و بررسی نقاط ضعف و قوت و هم چنین تحلیل استعاره ها و نماد های آن پرداختیم. مشروح این جلسه که علاوه بر منتقدین و نویسندگان ، چند تن از سینماگران مطرح نیز در آن حضور داشتند در ادامه همین مطلب آمده است:

امروزه نویسندگان ما چنان غرق در معانی و کلمات پوچ شده اند که به کلی مفهوم‌ ادبیات و رمان نویسی را از یاد برده اند! رغبة الطیر رمانی است که مشخصا روی آن فکر شده. استفاده به جا از کلمات و استعاره ها از جمله نقاط قوتی است که نشانگر فرم و محتوای یک رمان کلاسیک است.

در مقدمه پردازی ، به غیر از نویسندگان اروپایی قرن بیستم و قرن نوزدهم به خاطر نمی آورم که چنین ریشه یابی و شخصیت پردازی دقیقی را داشته باشیم.


از جمله آنها ، میتوان به موضوع فضا سازی یکی از لانه‌ها اشاره کرد که در صفحه اول به آن اشاره شد و پس از آن با وجود فراموش شدن توسط خواننده مستقیما در داستان نقش دارد.

از مقدمه که بگذریم، به نماد های این اثر میرسیم. کتاب جدید محمدی زاده که یک سر و گردن از دیگر کتاب های او و حتی کتاب های این دوران ملالت ادبیات عصر ما باشد.

از وجود هفت بخش گرفته تا هفت شخصیت اصلی و هفت شخصیت فرعی و غیره و غیره که جز در یک شاهکار منسجم نمیتوان دید.




اما قهرمان داستان ما کیست؟؟؟

هُمایی که از آن دسته قهرمان هایی ست که از میانه‌ قصه وارد می شود اما تا قبل از آن رد پای مستقیمش‌ بر همه چیز و همه شخصیت ها دیده می شود.

هما را میتوان یکی از قهرمان ترین و جذاب ترین شخصیت مثبت های ادبیات سمبولیسم دانست. کسی که بر خلاف ماهی سیاه کوچولو اثر صمد برهنگی کم حرف میزند مگر زمانی که از تکامل جسمی و روحی خود خبردار شود و برعکس جاناتان مرغ دریایی نوشته ریچارد باخ سعادت را در پرورش کنار غیر از همجنس نمی داند.

علاوه بر این ، هما مردمی ترین آزادیخواه. ادبیات نمادین نیز هست که اگر بخواهیم از نکات مثبت او بگوئیم بسیار جای بحث است...

فقط این را باید دانست که هر شخصیت ، نماد یک فلسفه ، یک شخص تاریخی و یک اتفاق. تاریخی دانست... اما آیا این داستان در نماد ها گم میشود؟؟ بدون شک خیر.

در این رمان ، بین حکایت و استعاره رابطه ای دو سویه وجود دارد به نحوی که یکی از آنها بدون دیگری بی معناست. و این یعنی علت و معلول.

مورد دیگری که بیش از هر چیز دیگری من را به یاد شاهکار قلعه حیوانات می اندازد، پرورش نسل جدید و ناجی در میان افکار حذف شده و بال های کوتاه شده است که حقیقتا نظیر آن را از هیچ نویسنده ای جز اورول و مارکز ندیده ام ..!

از اینها که بگذریم، ورود اشخاص نیز به جا و طبق یک برنامه ریزی دقیق است که هر چیز سر جای خود اتفاق می افتد.

محمد محمدی زاده ( آریا )
محمد محمدی زاده ( آریا )

قسمتی از کتاب به شرح ذیل است :

》تا زمانی که ندانم پرواز چیست ، نمیتوانم‌ حتی به پرواز فکر کنم به همین خاطر است که اولین درجه خوشبختی آزادی است ترس از شکست دروازه های شکست را باز می‌کند و سخنان تو را به پای اندوهت می‌گذارم چرا که بوی هزیمت از انقلاب را می‌دهند《



و در بخشی دیگر آمده است :

》کسی که فقط به آینده فکر میکند ، به حقارت و بدبختی خودش در زمان حال اعتراف کرده است《


محمد محمدی زاده نویسنده این اثر
محمد محمدی زاده نویسنده این اثر


موضوعی که پیشتر بیان اما کمتر به آن توجه شد ، فرم و محتوای کلاسیک و بی نظیر است و پیوستگی جذاب و خیره کننده ای که خواننده را تا به پایان به دنبال خود می کشاند .

یکی دیگر از نکات و نقاط مثبت دیگر این اثر ، تک لوکیشن بودن آن است. واقعا تمرکز و برنامه ریزی دقیق و بسیار شجاعانه ای لازم است که یک نویسنده جوان با ساختار شکنی و اعتماد به نفس، بتواند چنین حکایتی را در قالب یک رمان و در یک مکان محدود پیش ببرد و اینکه هرگز از کلمات و ریزه کاری های تکراری و خسته کننده استفاده نشود.

در اکثر پاراگراف های رمان رغبة الطیر مفاهیم عرفانی و انسانی موج میزند. این کتاب پر است از تکه های جذاب و هماهنگ با مضمون کلی.


این جملات چنان در کنار هم جای گرفته اند که اگر یکی از آنها را حذف کرد ، انگار که ناقص است و در عین حال چه در حکایت و چه در شیوه نگارشی هیچ کمبودی ندارد.

برای مثال ، دیوار های ترک برداشته کاملا با مفهوم کلی سنخیت‌ دارد و تلاش برای آزادی و رهایی از این دیوار های ترک خورده در طول گذر زمان و صفحات کاملا در ذهن شکل می گیرد . اگر کلمه و صفت پسین "ترک برداشته" اضافه نمی شد ، تلاش برای آزادی چه مفهومی داشت؟؟؟

فضا سازی آنچنان دقیق است که لوکیشن در ذهن و ناخودآگاه شکل می بندد. یعنی وقتی می گوییم ارباب خروج کرد ؛ پر واضح است از کدام مکان ، کدام درب و اطلاع از رنگ درب ، صدای درب ، رفتار ارباب در این هنگام که نه به صورت یک جا بل در گذر داستانی اتفاق می افتد .



جهانی ترین داستان ، بومی ترین داستان است و بومی ترین حکایت ، جهان شمول ترین آن...


هنگامی که این جمله معروف از کارگردان شهیر فرانسیس فورد کاپولا را مرور میکنم و به خاطر می آورم، انگار که کاپولا این جمله را برای محمدی زاده و این رمان وی گفته است.

در پایان ، امید است که با شناخت و بررسی هر چه بیشتر چنین کتابهایی جوانان و نویسندگان تازه کار بتوانند سرمشق بگیرند و در ادامه نیز شاهد چنین رمان ها و داستان های برجسته ای در ادبیات میهن عزیزمان باشیم.

برای خرید کتاب میتوانید از لینک زیر اقدام نمائید

خرید از دیجی کالا ??


https://www.digikala.com/product/dkp-7381341



و یا با شماره نشر زرین اندیشمند تماس بگیرید ?

02166486996







محمد محمدی زادهآریا محمدی زادهمحمد محمدیسعید محمدی زاده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید