از شروع سال 1400 تا کنون تفاهم نامه ایران و چین سر و صدای بسیاری به پا کرده است و از هر کجا گذر کنید تعدادی در حال صحبت و تشریح این تفاهم نامه هستند. در این مقاله سعی می کنم اندکی به تحلیل آن بپردازم و نگاه خود را درباره آن بنویسم.
تفاهمات تجاری و سیاسی و قرارداد های همکاری بین کشور ها امروزه کاملا متداول است. ایران نیز از این قائده مستثنی نبوده و بایستی در جهت منافع خود با دیگر کشور ها همکاری کند و به همین دلیل نیازمند اینگونه تفاهم نامه ها و همکاری با کشور های دیگر است. آنچه بیشتر مردم در حال حاصر تصور می کنند این است که تفاهمات تجاری با چین فقط یک برنده دارد و آن چین است . ولی واقعیت این است قرارداد و تفاهمات تجاری برای هر دو کشور می تواند کاملا سازنده باشد و موجب می شود سرمایه گذار خارجی راحت تر به ایران بیاید و همراه با خود توسعه و اشتغالزایی را برای کشور به ارمغان بیاورد. در روابط بین کشور ها نگاه برد باخت کاملا اشتباه است و کشور ها بسته به موقعیت خود می توانند از مزایای این نوع تعاملات بهره ببرند. لذا توسعه روابط ایران و چین موجب برد نسبی هر دو طرف می باشد گرچه ممکن است یکی از طرفین سود بیشتری کند!
کشور ما تقریبا 15 سال است که نتوانسته رشد اقتصادی مستمر را تجربه کند و نسبت به همسایگانمان توسعه کمتری را تجربه کرده است. برای مثال ترکیه همکاری های تجاری سیاسی خود را به هیچ کشوری محدود نکرده و بسیاری از کشور های شرقی و غربی با ترکیه تفاهمات تجاری کوتاه و بلند مدت دارند! با توجه به بالا رفتن سطح درآمدی این کشور ، ترکیه در بسیاری از کشور ها سرمایه گذاری کرده و منابع درآمدی گسترده ای برای کشور خود به وجود آورده است که موجب بالا رفتن سرعت توسعه ترکیه در دو دهه گذشته شده است.
کشور چین نیز خود توسعه را با همین مفهموم آغاز کرد. چین سال ها با فقر و مشکلات بسیاری دست و پیجه نرم می کرد و اقتصاد پویایی نداشت. با توجه به مقررات سختگیرانه حزب کمونیست هیچ سرمایه گذار داخلی و خارجی علاقه ای به توسعه کسب و کار خود در چین نداشت ! پس از انتخاب دن شیاوپینگ به عنوان رهبر حزب کمونیست ، رفرم گسترده اقتصادی را در چین شروع کرد. تغییرات سیاسی اقتصادی دن شیاو پینگ موجب بهبود رابطه با غرب و رفته رفته بسیاری از برند های غربی ، ژاپنی در چین سرمایه گذاری کردند و موتور محرکه اقتصاد چین با سرعت بالایی به سمت توسعه حرکت کرد! او با تسهیل قوانین سرمایه گذاری خارجی و ایجاد تسهیلات جدید به سرمایه گذار توسعه روابط با کشورهای مختلف موفق شد رونقی در تولید و صادرات کالاهای چینی ایجاد کند که موجب شد طی دو دهه چین از یک کشور با اقتصاد منفعل به کشوری تبدیل شود که بی شک ابر قدرت دنیای کنونی محسوب می شود.
شرایط حال حاضر ایران نیز به شدت نیازمند رفرم اقتصادی-سیاسی است. متاسفانه به واسطه رابطه تیره ایران با غرب ورود سرمایه گذاران غربی امری دور از انتظار بوده و غربی ها هم علاقه ای به توسعه روابط با ایران ندارند . رابطه ایران با چین نسبت به اروپا و امریکا عمق بیشتری دارد و در سالهایی که امریکا با تحریم های فلج کننده خود قلب اقتصاد ایران را نشانه گرفته بود ، چین از بسیاری از تحریم های آمریکا سر پیچی می کرد و این موضوع موجب نزدیک تر شدن بیش از پیش این دو کشور به یکدیگر شد.
سر پیچی از تحریم های ایالت متحده برای چین هزینه هایی زیادی نیز به همراه داشته است. تحریم بعضی از تجار و شرکت های چین به دلیل همکاری با ایران در چند سال اخیر یکی از این هزینه ها است. برای مثال شرکت زد تی ای (چینی : 中兴通讯/انگلیسی :ZTE)به دلیل فروش تجهیرات به ایران با جریمه ی میلیارد دلاری ایالات متحده رو به رو شد و محدودیت های زیادی برای همکاری با تولید کنندگان قطعات پیشرفته امریکایی روبرو شد.
گرچه چین برای ایران یک متحد استراتژیک نیست ولی در سال های اخیر منافع این دو کشور بیشتر به هم نزدیک شده است. تفاهم نامه 25 ساله اخیر اولین همکاری بزرگ ایران و چین نبوده و در سال های قبل نیز چینی ها به صورت گسترده ای در ایران حضور داشتند . صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی ، کشتی سازی از جمله این همکاری های بلند مدت به شمار می روند.
راه ابریشم جدید چین(به چینی :一带一路) یا پروژه یک جاده یک کمربند یکی از ابتکارات چینی ها در سال های اخیر می باشد و به شدت مناسبات چین با دیگر کشور ها را تغییر داده است. این پروژه با سرمایه گذاری چین با بیش از 60 کشور جهان در حال توسعه است. چین که به سرعت در حال تبدیل شدن به قدرت اول جهان است و با شروع این پروژه ، رویای هژمونی سیاسی نظامی خود را با سرعت بیشتری به حقیقت تبدیل می کند. عبور راه ابریشم جدید از ایران و وجود فرصت های تجاری فوق العاده برای هر دو کشور باعث ایجاد روابط گسترده تر میان ایران و چین شده است. نقش ایران در راه ابریشم جدید بسیار موثر بوده و می تواند کمک شایانی به موفقیت هرچه بیشتر پروژه راه ابریشم جدید کند. این پروژه برای ایران نیز درآمد های ترانزیتی زیادی دارد و در صورت بهره برداری هر چه سریع تر می تواند موجب ایجاد توسعه در بخش های مختلف اقتصاد ایران شود.
بالا رفتن روابط اقتصادی دو کشور و جایگزینی یوان در مبادلات تجاری ایران و چین در رسانه های چین بسیار مورد توجه قرار گرفت چرا که استفاده بیشتر . جنگ اقتصادی چین و امریکا در سال های اخیر باعث شده چین درصدد کم کردن نفوذ دلار (Dedollarisation )در اقتصاد خود باشد و این کشور در چند سال اخیر در بعضی مبادلات خود کشور ها در صدد استفاده از یوان است. لذا در روابط تجاری با عربستان ، برزیل ، استرالیا نیز گاها از یوان استفاده کرده است. ایران نیز با توجه به تحریم های امریکا علاقه ای به انجام مبادلات تجاری با دلار ندارد لذا استفاده از یوان می تواند راحل نسبتا مناسبی جهت دور زدن تحریم های امریکا باشد. از طرف دیگر استفاده ایران از یوان برای چینی ها به شدت اهمیت دارد و شاید یکی از مهترین بخش های این تفاهم در رسانه ها و شبکه های اجتماعی بازتاب پیدا کرد همین بود!
ورود چینی ها به اقتصاد ایران می تواند موتور محرکه ای باشد تا سالها رکود را از اقتصاد ایران دور کند و سرمایه گذاران و دول غربی را ترغیب کند که در ایران سرمایه گذاری کنند و روابط خود را با ما بهبود دهند . البته پیش نیاز ورود سرمایه گذار خارجی و توسعه ایران تغییر سیاست های داخلی و خارجی است و نیازمند یک رفرم کامل است که نیاز به هوشمندی بالایی دارد و حاکمیت باید پیش از ورود چینی ها در صدد بهبود فضای کسب و کار باشد و مقررات بازدارنده را هر چه سریع تر متوقف کند. حرکت به سمت منافع ملی و بهبود رابطه سیاسی اقتصادی با همسایگان و کشور های غربی و شرقی می تواند شاه کلید توسعه اقتصادی در ایران باشد. تفاهم نامه 25 ساله با چین یکی از تکه های این پازل بوده و در صورتی که دولت بتواند با توسعه تدریجی روابط با کشور های مختلف بهبود بخشد و تکه های دیگر این پازل را تکمیل کند ، می تواند منافع ملی ایران را به صورت حداکثری تامین کند.
در پایان می توانم بگویم نه ایران قرار است مستعمره چین شود و نه قرار است با یک قرار داد ایران به کشوری کاملا توسعه یافته تبدیل شود و این تفاهمنامه همکاری بلند مدت مدت بین دو کشوری است که مشترکات سیاسی داشته و در پی توسعه بیشتر روابط با یکدیگر هستند.