برخلاف چیزی که عموم مردم فکر میکنند، حتی بزرگترین شرکتهای دنیا هم به یک کوچ کسب و کار حرفه ای نیاز دارند. شرکتهایی مثل موتورلا؛ نوکیا و بلکبری مثال درستی برای این حقیقت هستند! شرکتهایی که زمانی حرف اول تکنولوژی را در میزدند اما با پا فشاری بر روی یک ایده نابخردانه مدیرعامل برای همیشه از رقابت حذف شدند.
در این مقاله به اهمیت داشتن یک بیزنس کوچ برای کسب و کارتان پرداخته میشود و مثال هایی از بزرگترین شرکتهای ایران و جهان که نابود شده اند و یا به سوی نابودی میروند زده میشود!
اولین نکته ای که یک بیزنس کوچ حرفه ای در طراحی محصول شرکتها باید در نظر داشته باشد؛ استفاده حداکثری در نوآوری های روز است. نوآوری در محصول کسب و کار به سه تغییر تعبیر میشود. سریعتر بودن؛ ارزان تر بودن و هوشمند تر بودن!
جالبه بدونید این سه تغییر دقیقا شعار شرکت اسنپ است و خب از بزرگ شدن نمایی این شرکت همه ما خبر داریم.
اما شرکت های خیلی زیادی در ایران و جهان این سه اصل رو فراموش کردن و یا در مقابل نوآوری مقاومت داشتن. نمونه اش شرکت نوکیا که نتوانست از سیستم عامل محبوبش جاوا و سیمبین به سمت اندروید کوچ کند و نابودی و در نهایت فروش شرکتش به مایروسافت رو به چشم دید.
مثال دیگر این مقاوت؛ غول تکنولوژی بلکبری بود که زمانی برند اول و لاکچری موبایل در جهان بود، این شرکت در مقابل هوشمند شدن و لمسی شدن گوشیهایش مقاومت کرد و صرفا به این دلیل که مشتریان وفادار خود را دارد و باتری های این گوشی ها در بازار حرف اول را میزند کار خود را بدون سوار ترند شدن ادامه داد!
قوانین حاکم بر بازار خیلی بیرحمتر از آن چیزی هستند که فکر میکنید!
در عرض سه سال بلک بری بیش از 70 درصد تمام مشتریان خود را از دست داد و سلطنت اپل شروع شد!
در ایران هم سایه نداشتن یک راهنما و کوچ بر شرکت ها کاملا نمایان است! معروفترین مثال بامیلو است و جدید ترین مثال آن شرکت داروگر است.
اصلا منکر اقتصاد رکود تورمی ایران نمیشوم و اتفاقا اصلی ترین دلیل نابودی شرکت داروگر مشکلات اقتصادی کشور است اما در کنار این مشکلات سیاستهای خود شرکت هم در به کما رفتن این شرکت بسیار تاثیرگذار بوده است.
شرکت داروگر مدتهاست جبهه را در فضای مجازی باخته است! برند داروگر یکی از مشهورترین و باسابقه ترین برندهای کشور است اما شبکههای اجتماعی این برند اصلا شناخته شده نیست.
این شرکت سالهاست تبلیغات خود را رها کرده و عرصه بدست آوردن مشتریهای جدید (نمایندگیهای جدید) را رها کرده است. باید گفت که ممکن است تبلیغات گران به نظر برسد(آن هم برای یک برند به این بزرگی) اما برندی به این مشهوری میتوانست خیلی راحت هزینه تبلیغات و حتی چند برابر آن را درآمد داشته باشد!
سایت شرکت داروگر را اگر نگاهی بیندازید؛ عمق فاجعه را درک میکنید! یک سایت قدیمی و حتی بدون داشتن گواهینامه SSL(که رایگان است) به صورت سینگل پیج! هیچ جذابیت بصری در این سایت دیده نمیشود و خیلی راحت میتوان دید که این شرکت کوچکترین تلاشی برای بازاریابی انلاین خود انجام نداده است.
کارهایی مانند سئو و بازاریابی محتوایی برای شرکتی به این مشهوری با هزینه ای بسیار اندک میتوانست قدرتی بزرگ را ارائه دهد. دریق از حتی کوچکترین فکری در این مورد.
مشکلات برند داروگر تنها به بازاریابی این شرکت معطوف نمیشود! در شرایطی که مشتریان ایرانی هیچ تفاوتی با مشتریان اروپایی ندارند و محصولات و خدماتی با همان کیفیت را انتظار دارند. داروگر هیچ تلاشی برای ایجاد یک محصول نوآورانه انجام ندادند و محصولاتی که حس درماندگی 30 یا 20 سال پیش را در مشتری خو برانگیزد فروشی نیز نخواهد داشت.
شاید همین الان هم برای نجات شرکت داروگر دیر شده باشد و بازگشایی این شرکت با مصاعدت دولت کمک چندانی به ادامه راه و حیات شرکت نداشته باشد!
اما اوضاع برای بسیاری دیگر از کسب و کارهای بزرگ کشور مساعدتر است! اگر نمیخواهید سرنوشت شما به مانند شرنوشت شرکتهای بزرگی مانند ارج، آزمایش، تولی پرس، پارس الکتریک، نساجی مازندران؛ کفش بلا و ملی شود؛ هر چه سریعتر به گرفتن یک بیزنس کوچ حرفه ای اقدام کنید!
محمد رضا سبزی
شنبه 27 خرداد 1402