«سلام بر آن لب های تشنه.»
«السَّلَامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَمَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَرْوَاحِ الْمُخْتَلَسَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَجْسَادِ الْعَارِیاتِ السَّلَامُ عَلَى الْجُسُومِ الشَّاحِبَاتِ السَّلَامُ عَلَى الدِّمَاءِالسَّائِلاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَعْضَاءِ الْمُقَطَّعَاتِ السَّلَامُ عَلَى الرُّءُوسِ الْمُشَالَاتِِ السَّلَامُ عَلَى عَلِی الْکبِیرِ السَّلَامُ عَلَى الرَّضِیعِ الصَّغِیر»[10]
نمی دانم این کدام طفل است که امام زمان(عج) به او سلام می کند. مرحوم یعقوبی نوشته است که،دو تا شیرخواره از امام حسین در عاشورا به شهادت رسیده اند.یکی، طفلی است که حضرت(ع) نزدیک خیام او را در آغوش گرفت تا با او وداع کند. هنگامی که خم شد تا او را ببوسد، دشمن او را هدف تیر قرارداد. دومی، هم این طفل شیرخواره ای است که امام حسین(ع) او را مقابل لشکر دشمن روی دست گرفت و فرمود: «اگر به من رحم نمی کنید، به این طفل صغیر تشنه رحم کنید.» ای وای! چطور جواب حضرت(ع) را دادند:
«ذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید»
نمی دانم با جگر امام حسین(ع)چه کرد.خون ها را می گرفت و به آسمان می پاشید؛ خدایا تو می بینی.
ای عزیز دلم
در پریشانی و در بی یاری
می دهی باز مرا دلداری
دست و پای دل من می بندی
دست و پا می زنی و می خندی
