بابا، حس میکنم به جز من و تو یه نفر دیگه هم تو این خونه زندگی میکنه. یه آدم قدبلند با موهای دراز که چشمای زرد رنگ عجیب و غریبی داره.
با لبخند از او پرسیدم: چرا اینجوری فکر میکنی دخترم؟
چون همین الان پشت سرت وایستاده و داره منو نگاه میکنه.